افراد مثبت اندیش به دنبال سلامتی و موفقیت هستند. آنها مسیر رسیدن به موفقیت را به درستی پیش بینی می کنند، چون ذهن آنها آزاد است. آنها معتقد هستند که می توانند بر هر مانع و دشواری پیروز شوند.
داشتن اندیشه مثبت یک شیوه تفکر است که همه افراد آن را باور ندارند. بعضی آن را باور دارند و از آن در تمامی مراحل زندگی خود استفاده می کنند، البته تا جای که امکان داشته باشد. اما افرادی نیز هستند که باور های منفی خود را افزون تر کرده تا جایی که دیگر امیدی برای زنده بودن وجود نداشته باشد.
در عین حال افراد زیادی در راستای این شیوه تفکر، یعنی مثبت اندیشی در حال حرکت هستند. و اعتقاد راسخی به اثربخشی این تفکر دارند.
این اندیشه و شیوه تفکر در اکثر جوامع محبوب شده و مردمان زیادی مطالعه ها و پژوهش های بسیاری در این رابطه انجام داده اند. تفکر مثبت در مراکز آموزشی تدریس می شود و همایش های زیادی در این رابطه انجام می گیرد.
داشتن شیوه تفکر مثبت، فراتر از آن است که ما فقط بگویم که مثبت اندیش هستیم. ما باید در همه موارد نگرش مثبت داشته و جهان را بهتر و کامل تر بنگریم تا با این شیوه موفقیت خود را تضمین کنیم.
در این قسمت داستان دو کودک را برای شما نقل می کنم که ارتباط مستقیمی با مثبت اندیشی دارد. تعدادی روانشناس دو کودک را انتخاب کردند و به دو مکان مختلف در یک قصر بردند. یکی در برج قصر و در بهترین شرایط با تعداد زیادی اسباب بازی و دیگری را به اصطبل اسب بردند در بدترین شرایط.
فردا به دیدار آنها رفتند و کودک اول که در برج بود را دیدن که شدیدا در حال گریه بود. بعد به دیدار کودک در اصطبل رفتند و وی در حال شادی کردن پیدا کردند.
از اولی پرسیدن چرا گریه می کنی گفت: می ترسم که باتری اسباب بازی ها تمام بشود. از دومی پرسیدن چرا شادی، گفت اینجا اصطبل است و قرار است اینجا اسب بیاید.
این داستان نشان می دهد که اگر نگرش مثبت یا تفکر مثبت داشته باشید حتی اگر هم در اصطبل باشید موردی پیدا خواهید کرد که شادتر باشید. و اگر افکر منفی داشته باشید حتی اگر در قصری باشید که تمام امکانات را داشته باشد باز موردی پیدا خواهید کرد برای ناراحت شدن.
منبع : تفکر مثبت
گلایه کردن کار سادهای است؛ اما تاثیری در بهبود شرایط ندارد و در عوض، یک جو منفی گسترده را بر محیط کار حکمفرما میکند.
پیتر برگمن، نویسنده و مدیر عامل Bregman Partners، یک شرکت مشاورهای مدیریت است. او در مورد علت و راهکارهای جایگزین برای شکایت کردن یا بهطور عامیانه غر زدن در کار به نکاتی اشاره میکند. در ادامه با او همراه میشویم.
فرانک، مدیر ارشد Jambo، یک شرکت در حوزهی فناوری به من تلفن کرده بود و حدود یک ساعت مشغول گلایه از مدیر خود، براندون بود. من اطلاعات زیادی در مورد شرکت Jambo دارم اما در حال حاضر با آنها کار نمیکنم. منظورم این است که خواستار شنیدن گلایه یا بازخورد از کار نبودم. فرانک با آزردگی میگفت: «براندون اصلا دقیق و متمرکز کار نمیکند؛ با آرامش خیال وارد جلسه میشود و ایدهی بسیار جدیدش را که کاملا از برنامهی فعلی شرکت دور است، با ما در میان میگذارد. دستور کار را بهکلی نادیده میگیرد. بعد تمام کارهای انجامشدهی ما را زیر ذرهبین بررسی میکند و مجددا سازماندهی میکند. البته در تمام این مدت ما باید باز هم در قبال مواردی که نادیده میگیرد، جوابگو باشیم. بدترین قسمت ماجرا اینجا است که او بهکلی از مسائل و اتفاقات بیاطلاع است. تصور میکند عملکردش عالی است. در جلسهی دیروز...».
این اولین مرتبه نیست که شاهد ابراز گلایهی کارمندان Jambo بودهام. اوایل هفته با چند کارمند دیگر و چند تن از اعضای هیئت مدیرهی این شرکت نیز همصحبت شدم. گلایهی آنها تنها از براندون نبود بلکه نسبت به همکاران دیگر خود نیز گلایه داشتند. من با خود براندون نیز صحبت کردم و او همانطور که فرانک میگفت، خود را یک مدیر مقتدر تصور میکرد. در این میان، براندون نیز گلایههای بسیاری در مورد فرانک و برخی دیگر از کارمندان و همچنین اعضای هیئت مدیره داشت. من مدت زمان گوش سپردن به گلایههای اعضای مختلف جامبو در طول هفته را جمع کردم؛ نتیجهی آن ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه شد. این میزان تنها مربوط به زمان صحبت کردن آنها بود.
بیش از ۱۰ ساعت زمان کار در ماه، صرف گلایه کردن یا شنیدن گلایهی دیگران میشود
متاسفانه این اتفاق اصلا غیرمعمول نیست. دوست بسیار خوب من، مارشال گلداسمیت یک مربی اجرایی استثنائی است. او با بیش از ۲۰۰ مشتری خود مصاحبه کرد و نتایج او موید درستی یافتههای یک بررسی غیرقابل باور بود که بهتازگی مطالعه کرده بود. اکثر کارمندان ۱۰ ساعت یا بیشتر در طول هر ماه، زمان صرف گلایه کردن یا شنیدن گلایهی دیگران در مورد رئیس خود یا مدیران بالاتر میکنند. تقریبا یک سوم کارمندان نیز در حدود ۲۰ ساعت یا بیشتر برای انجام این کار در طول ماه، زمان صرف میکنند. این میزان در بر دارندهی زمان گلایه کردن کارمندان از همکاران و کارمندان دیگر نیز نمیشود.
تصور کنید چه میزان بهرهوری با اختصاص زمان به گلایههای بیهوده کاهش پیدا میکند.
ادامه مطلب ...
یک آدم معمولی، در یک روز بطور میانگین ۶۰ هزار فکر مختلف به سرش میزند! پس اینکه چگونه فکر میکنید بسیار اهمیت دارد. تغییر مدل فکریتان به شما کمک خواهد کرد تا در تمریناتتان، جدیتر باشید، و بر موانع پیش رویتان غالب شوید.
این را تصور کنید: ۵ صبح است، و ساعت زنگدارتان هم خاموش. قرار نیست تا ساعت ۹ صبح کاری کنید، اما تنها شانس شما برای اینکه تمرین روزانه تان را انجام دهید، صبح زود است. زمستان هم هست، و هوا تاریک. و البته تخت شما هم خیلی گرم و نرم!
در کسری از ثانیه افکاری از ذهنتان رد خواهد شد. حالا نکته اینجاست که افکاری مثل «ارزشش رو داره»، «من یک انتخاب بیشتر ندارم، و اون هم اینه که ورزش کنم»، و «وقتی تمرینم تمام بشه، خیلی حس بهتری خواهم داشت» به شما انگیزه خواهند داد تا از تختتان بلند شوید، لباسهای ورزشیتان را بپوشید و بیرون بزنید!
بالا بردن کیفیت تمرینتان با مثبت اندیشی :
رفتن به باشگاه، عالیست. اما اینکه در طول تمرین چه کار میکنید، نتیجه را رقم میزند. تلاشهایم برای تمرین دو در دانشگاه را بخاطر دارم. ریههایم درد میکرد، پاهایم سست شده بود، و جدا دوست داشتم که بی خیال شوم. برای متوقف کردن تلاشهایم بهانههای زیادی داشتم.
حریف تمرینیام به من گفت: «سبک و قوی بدو!» این چند کلمه خیلی ساده و البته خیلی مؤثر بودند، و به من کمک کردند تا ادامه دهم.
افکار مثبت، میتوانند شما در وسط یک تمرین سخت هل بدهند. میتوانید عبارات کوتاهی همچون «قوی باش»، «زور بزن»، و«فقط یکی دیگه» را با خودتان تکرار کنید، تا کیفیت و سطح تلاشتان به مراتب افزایش پیدا کند.
مثبتاندیشی در غلبه بر موانع به شما کمک خواهد کرد :
اصلاً مهم نیست که هدف شما در سلامتی و تناسب اندام چه باشد، بهرحال همه جا و همیشه موانعی وجود دارد. اگر چشم انداز و افکار مثبتی داشته باشید، به احتمال بیشتری میتوانید این موانع را فتح کنید.
بعنوان مثال، اگر در حال تلاشید تا از شیرینی دوری کنید، اما یک نفر به شما چیزکیک تعارف کرده است (که اتفاقاً کیک مورد علاقهی شما هم هست)، ندای درونتان دائماً بخور نخور میکند!
اگر فکر کنید که «یک تکه آنقدر هم مهم نیست، من ضعیفم» قطعاً آن کیک را خواهید خورد! حالا اگر اینچنین فکر کنید که «من قویام، قویتر از آنکه وسوسه بشوم»، به احتمال خیلی زیادی آن کیک را نخواهید خورد. تفکر مثبت، در هر مدل مانعی به شما کمک خواهد کرد.
تفکر مثبت کاملاً مؤثر است، اما اگر با خودتان فکر میکنید که «احتمالا نتوانم هر فکری که سراغم میآید را کنترل کنم»، این ۳ مرحله را در روزهای خود انجام دهید:
جملاتی را انتخاب کنید که میتوانید با آنها ارتباط بگیرید :
فقط به چند عبارت ساده احتیاج دارید که دائم با خود تکرارشان کنید. اما باید عباراتی را انتخاب کنید که برای شما معنی و مفهوم داشته باشد، نه الزاماً هر چیزی که شنیده یا خواندهاید. عبارات سادهای که حاوی کلمهی «من» هستند، مثل «من قوی و سرسختم»، یا «من میتوانم»، کار را برایتان انجام خواهد داد.
تمرین کنید :
تفکر مثبت، ناگهان در ذهن شما جاری نخواهد شد، باید تمرین کنید. هر روز لحظاتی را به این کار اختصاص دهید، مثلاً قبل از جلسات تمرینتان، یا پیش از شروع مراسمی که برای رژیم غذاییتان مشکل میسازد.
مراقب افکار منفی باشید:
اگر افکار منفی در ذهنتان جوانه زد، آنها را شناسایی کنید و بطور کامل آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید. فکر، توسط ذهن شما ساخته میشود و الزاماً همیشه صحیح نیست. مثلاً اگر مقداری از مسیر تمرینتان را طی کردهاید اما افکاری مثل «از عهدهاش بر نمیآیم» به ذهنتان خطور کرده، آنها را با «این یک تمرین چالشبرانگیز است، من قویام و انجامش میدهم»، جایگزین کنید.
منبع : salamatweb.ir