انرژی مثبت اساساً همان چیزی است که در ذهن خود تصوری درست از آن داریم؛ یعنی همان نور- خوبی - محبت- عشق- انفاق- صبر-احسان به همنوع - امیدواری و ...
و به همان اندازه انرژی منفی همان چیزی است که در ذهن خود تصویری درست از آن نداریم؛ تاریکی و ظلمت ونفرت(که مهمترین سلاح برای شیطان به شمار می رود) بد جنسی ،شرارت، رذالت ،بی صبری، خود خواهی ،تعصب، نا امیدی و یاس و اندوه .
هر چیز مثبت ، مثبت خود را جذب می کند و هر چیز منفی ، منفی خود را . نور در جستجوی نور است و ظلمت شیفته ظلمت پس چنانچه ما کاملاً مثبت یا کاملاً منفی بشویم کم کم به سراغ اشخاصی می رویم و جذب می شویم که مانند خود ما هستند. اما نباید فراموش کرد که ما خود مثبت و یا منفی را انتخاب می کنیم . صرفاً با تفکر اندیشه های مثبت و بیان مطالب خوب و مثبت قادر می شویم انرژی مثبت را به خود جذب کنیم . زیرا انسان با بیان مطالبی ، قادر است میدان انرژی اطراف بدنش را تحت تأثیر قرار دهد . زیرا قدرتی عظیم در افکار و اندیشه های ما نهفته است و این خود ما هستیم که محیط اطرافمان را با افکاری که در ذهن داریم ، می آفرینیم .
در اطراف کل موجودات هاله ای از انرژی وجود دارد که موجب جذب اشیا و افراد میشود.اشیا قادر به کنترل این هاله و انرژی نیستنددر حالیکه انسان هم می تواندآنرا کنترل کند و هم می تواند با آن بر دیگران اثر گذارد.به همین دلیل است که روانشناسان تأکید دارند همواره مثبت فکر کنید و نسبت به دیگران نیز خوش بین باشید و حتی به شوخی افکار منفی را به یکدیگر منتقل نکنید.
افکار مثبت یا منفی نتیجه میدهند: احساسات مثبت یا منفی ، که نتیجه میدهند: رفتارهای مثبت یا منفی ، و از این نتیجه میشه: واکنشهای مثبت و منفی محیط در مقابل رفتار ما ، که در واقع همون نتیجه یا اتفاقاتِ مثبت یا منفی هستند.
پس اثبات میشه : افکار مثبت = اتفاقاتِ مُثبت! و همینطور افکار منفی = اتفاقات بد!
1- خواستن: خواستن به مفهوم فکر کردن به خواستهایه نه بیانِ اون. ما با فکر کردن به آرزوها یا ترسها اونها رو طلب میکنیم.
2- پاسخ: در این مرحله کائنات یا هستی با توجه به جهت فکر ما در صدد پاسخ بر میان و طوری شکل میگیرن که ما رو به سمت خواسته هدایت کنن. ما هرگز از چگونگی وقوع این پاسخ باخبر نمیشیم.
3- دریافت: مرحله تحقق خواسته است که در یک فاصله زمانی قابل قبول بعد از خواستن رخ میده و اولین شواهد اون ظاهر شدن شور و اشتیاق و عشق و انگیزه در فردیه که خواسته رو با خودش داره و این حس در واقع راهنما و هدایتکننده فرد به سمت خواستهاشه.
از همین الان به چیزهایی فکر کنین که وجود ندارن ، مثلاً عشقی که میخواهین باشه ولی وجود نداره. اطمینان و ایمان داشته باشین که هستی پاسخی درخور با این خواسته خواهد داد. اگر تنها با اون چیزی که در ظاهر وجود داره و هستیم نگاه کنیم ، تنها چیزی هم که نصیبمون میشه همونه در حالی که میتونیم به چیزهایی فکر کنیم که در انتظارمون هستن و با این فکر اونها رو به سمت خودمون جذب کرده و در یافتنشون سرعت ایجاد کنیم. همینطور باید توجه داشته باشیم که مهم نیست این خواسته تا چه حد بزرگ و یا عملی باشه.
در مکالمه های درونی فقط از عبارات مثبت استفاده کنید. از لغاتی نظیر: "من میتوانم"، "من قادر هستم"، "چنین چیزی ممکن است"، و "از عهده انجام آن بر می آیم" استفاده کنید.
همواره شادی، قدرت و موفقیت را در وجود خود زنده نگه دارید.
از افکار منفی به شدت دوری کنید. با حفظ آرامش، ذهن خود را از منفی گرایی منحرف سازید و آنها را با افکار سازنده و شادی بخش جایگزین سازید.
در هنگام صحبت کردن با دیگران از لغاتی استفاده کنید که حس احترام، شادی و موفقیت را در آنها زنده کند.
پیش از اینکه هر یک از پروژه های خود را عملی کنید، نتیجه موفقیت بخش آن را در ذهن خود مجسم کنید، اگر این کار را با تمرکز و ایمان کامل انجام دهید، مطمئناً از نتیجه بدست آمده شگفت زده خواهید شد.
با افرادی معاشرت کنید که خودشان منشا نیروهای مثبت هستند.
هنگام نشستن و یا راه رفتن کمر خود را راست نگه دارید، این امر توانایی های ذاتی و اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.
پیاده روی کنید، شنا کنید و یا ورزش های دیگری انجام دهید. این امر حس مثبت گرایی را در وجود شما زنده نگه می دارد.
منبع: کافه روزها
دغدغههای زندگی بسیارند و استرس زیادی به همراه دارند. چگونه با این مسائل کنار بیاییم؟ با افکار و گفتوگوهای منفی فقط و فقط شرایط را برای خود و دیگران سختتر میکنیم. این انتخاب ما است که چگونه مسائل را ببینیم. پیشامدی میتواند بسیار ناگوار باشد اما این شمایید که تعیین میکنید نیمه بد آن بر شما تاثیر بگذارد یا نیمه خوب آن. دیدی که به این پیشامدها دارید تاثیر بسزایی در زندگی و سلامتتان دارد. بهتر است با تفکر مثبت، جنبه غالب هر رخداد را به شکل مثبت تعبیر کنیم و از منافع بسیار آن در زندگی بهره ببریم و زندگی را برای خود و نزدیکانمان زیباتر جلوه دهیم. در این مقاله خواهیم گفت که چگونه میتوانیم افکار مثبت داشته باشیم. داشتن افکار مثبت به کنترل استرس و بهبود سلامتیتان کمک میکند. با مطالبی که گفته میشود سعی کنید بر گفتوگوهای منفی درونیتان غلبه کنید.نیمه پر لیوان را میبینید یا نیمه خالی آن را؟ پاسخ شما به این سوال نشان دهنده دیدتان به زندگی، رفتارتان نسبت به خودتان و تعیین کننده خوشبینی یا بدبینی شما است؛ و حتی ممکن است سلامتی روحی و جسمیتان را تحت تاثیر قرار دهد. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که ویژگیهای شخصی، مثل خوشبینی یا بدبینی دامنه وسیعی از سلامت و میزان شادی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. تفکر مثبت که به طور مستقیم ناشی از خوشبینی فرد است، کلید اصلی مدیریت استرس محسوب میشود و مدیریت کارآمد استرس، ارتباط مستقیم با سلامتی دارد. اگر تاکنون تفکر منفی داشتهاید و با بدبینی به مسائل نگاه کردهاید، ناامید نشوید؛ میتوانید روشهای تفکر مثبت و خوشبینی را یاد بگیرید.
حتی وقتی با خودتان حرف میزنید، داشتن افکار مثبت را فراموش نکنید.تفکر مثبت به این معنی نیست که از جریانات زندگی و یا وقایع ناخوشایند بیاطلاع باشید. تفکر مثبت به معنی برخورد مثبتتر و سازندهتر با حوادث ناخوشایند زندگی است.تفکر مثبت معمولا با گفتوگوی درونی شروع میشود. این صحبت همچون جریانی بیپایان از افکاری است که هرگز بیان نشده و در ذهنتان جاری است. این افکار که بیاختیار به ذهنتان میآیند میتوانند مثبت و یا منفی باشند. بخشی از این افکار از منطقتان میآیند. برخی دیگر از این افکار ممکن است ناشی از تصور غلطی باشد که به علت کمبود اطلاعات در ذهنتان شکل میگیرد.اگر این افکاری که در ذهنتان جریان دارد بیشتر منفی باشد، احتمالا نگرشتان به زندگی منفی خواهد بود. اگر بیشتر این افکار مثبت باشند، همانند کسی که تفکر مثبت را تمرین میکند، نگرشتان به زندگی مثبت خواهد بود.
افکار مثبت از شما انسان سالمتری میسازد.محققان همواره به پژوهش بر روی تفکر مثبت و خوشبینی و تاثیر آن بر سلامتی میپردازند. هنوز علت این موضوع مشخص نیست که چرا افراد با تفکر مثبت از این منافع سلامتی بهره میبرند. فرضیه ما این است که با دید بهتر به زندگی و با تفکری مثبت، توانایی برخورد با شرایط سخت و پر استرس افزایش مییابد که باعث کاهش تاثیرات منفی استرس بر سلامتی میشود. همچنین گفته میشود که افراد مثبت و خوشبین، سبک زندگی سالمتری دارند، فعالیتهای فیزیکی بیشتری دارند و رژیم غذایی سالمی را دنبال میکنند.
برای داشتن افکار مثبت باید بدبین نباشید و روی نقاط منفی تمرکز نکنید.هنوز نمیدانید صحبتهای درونیتان مثبتند یا منفی؟ تعدادی از شکلهای رایج گفتوگوهای منفی را در ادامه ذکر میکنیم:
ادامه مطلب ...
منظور از تفکر، فرایندی است که توسط آن یادگیری های گذشته دستکاری و سازمان دهی می شود. در واقع تفکر عبارت است از باز آرایی یا تغییر شناختی اطلاعات بدست آمده از محیط و نمادهای ذخیره شده در حافظه بلند مدت. این تعریف کلی انواع مختلف تفکر را در بر می گیرد. بعضی انواع تفکر جنبه بسیار خصوصی دارند و نمادهایی را در بر می گیرند که دارای معانی کاملا شخصی هستند. این نوع تفکر را، تفکر خود گرا می گویند، رویا موردی از تفکر خودگراست. انواع دیگر تفکر، حل کردن مسائل و خلق چیزهای تازه است. این نوع تفکر را، تفکر هدایت شده یا جهت دار می گویند.
تمامی فعالیت ها و فرایندهایی که موجب آگاهی فرد از جهان هستی می شوند شناخت نام دارند. سه جنبه مهم شناخت: ادراک، یادگیری و تفکر است. ادراک، به روابطه عامی فرد با محیط، یعنی پاسخ دادن به محرکها در زمان حال گفته می شود. تفکر، به استفاده از تجارب گذشته اشاره می کند. با این حال تفکر و ادراک جدا شدنی نیستند، زیرا تجربه های گذشته بر فرایندهای ادراک تاثیر می گذارند و پاسخ محیط بلفعل نیز، چگونگی تفکر را تحت تاثیر قرار می دهد. یادگیری به کسب تجربه افزوده شدن اطلاعات تازه و پاسخ ها به خزانه اطلاعاتی و رفتاری یادگیرنده یا ایجاد تغییر در پاسخ ها گفته می شود، در حالی که در تفکر، یادگیری های گذشته مورد استفاده قرار می گیرند، پس یادگیری و تفکر دو فرایند متفاوت اند. با این حال، چون تفکر می تواند به یادگیری های تازه بینجامد، پس یادگیری و تفکر مکمل هم هستند.
جانسوت لیرد از تفکر تقسیم بندی کاملی بدست داده است. مبنای طبقه بندی او هدف تفکر است. او تفکر را به دو دسته کلی بی هدف و هدفمند تقسیم می کند. تفکر بی هدف از خانوانده تفکر وابسته به تداعی است. در این نوع تفکر جریان اندیشه از کنترل انسان خارج است و حلقه های تداعی اندیشه ها به طور خود به خودی به دنبال یکدیگر ظاهر می شوند. نمونه های تفکر بی هدف مانند خواب یا رویا می باشد. تفکر هدفمند از خانواده حل مساله می باشد. این نوع تفکر ارادی و عمدی است و در آن فرد به طور آگاهانه می کوشد تا به نتیجه ای یا هدفی برسد. تفکر هدفمند دو نوع جبری و غیر جبری دارد. تفکر غیر جبری، می تواند نقطه آغاز مشخص داشته باشد (استدلال که قیاس و استقرا دارد) و می تواند نقطه آغاز مشخص نداشته باشد (آفرینندگی). در تفکر غیر جبری خط سیر از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. یعنی افراد مختلف ممکن است مسیرهای فکری متفاوتی را طی کنند و راه حل های مختلفی را برگزینند، حتی فردی که یکبار مساله ای را حل کرده در برخورد دوباره با آن راه حل متفاوتی را ممکن است به کار برد. در مقابل تفکر جبری الزاما یک راه و روش مشخص و از پیش تعیین شده ای دارد و جریان اندیشه مسیر مشخصی را می پیماید.
منبع: دوستی
هر فردی دارای افکاری متفاوت است و همین افکار متفاوت زندگی هر فردی را به گونه ای رقم میزند.انسان بنا به اختیار خود می تواند افکارش را مثبت یا منفی کند .تفکرات مثبت یقیناً انسان را به رشد میرسانند و سبب میشوند به هدف مورد نظر برسیم اما افکار منفی نه تنها بر روی سلامت اعضای بدن تاثیرگذار است، بلکه باعث عقب ماندگی در زندگی می شود.
امروزه از نظر علمیثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند. هالههای انرژی که با فرکانس مغز و تفکر انسان ارتباط دارند.
قانون "دوبروی " میگوید: "هر ذرهای از خود انرژی به همراه دارد". امروزه این انرژیها با دوربینهای مخصوص قابل ثبت و عکاسی هستند. انرژیها در اطرف بدن انسانی بصورت هاله دیده میشوند. هاله انرژی رنگهای متفاوتی دارد و در هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است و بستگی به فرد و سطح انرژی مثبت و منفی او دارد.
تحقیقات مهندسی بیو شیمی نشان میدهد؛ مغز انسان مادهای به نام اندروفین که همان "مورفین طبیعی بدن" است، ترشح میکند. کسانی که ذهنشان پر از تفکرات منفی است، باعث میشوند اندروفینی که از مغزشان ترشح میکند، بیماری زا شود و کسانی که ذهن مثبتی دارند و مثبت اندیش هستند، اندروفین آنها شفابخش است. بله عجیب است! یک ماده با دو خاصیت!
امروزه از نظر علمیثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند. هالههای انرژی که با فرکانس مغز و تفکر انسان ارتباط دارند.
ما میتوانیم هاله انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم. فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم، بلافاصله هاله انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده میشود.
هالههای انرژی قابل باردار شدن است؛ اگر تفکر انسان منفی باشد، هاله منفی و اگر مثبت باشد،هاله مثبت است. به این ترتیب که اندیشههای مثبت چون؛ بخشش، مهربانی، خیرخواهی و... که سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت هستند برهاله اثر مثبت داشته و سطح انرژی آن را بالا برده و از نظر کمینیز میتوانندهاله انسان را بزرگتر کنند.
عکس آن نیز هم صادق است. اندیشههای منفی، بدبینیها، خودخواهیها، احساس تنفر از خود و یا دیگران، حسادت، خشم و هرگونه اندیشه بد برهاله اثر تخریبی گذاشته و سطح انرژیهای آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان میگیرد. در نتیجه انسان دائما خسته و بیمار است. وقتی در مکانی احساس بدی می کنید بدین معناست که آن محل از انرژیهای منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما میگذارد یعنی او حامل انرژی منفی است.
جالب است بدانید که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی، حرف زدن درباره کسی، گوش کردن و. . . همچنان به صورت انرژی مثبت و منفی منتقل میشود.
انجام کارهایی چون؛ تمرکز، مدیتیشن، عبادت، تفکر مثبت، حضور در طبیعت، مهربانی، بخشش، دوستی، روزه و... از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژی هاله است.
هاله همه افراد نورانی و مثبت است مگر فردی در طول زندگی با انجام کارهای بد و تفکرات منفی، هاله نورانی خود را آلوده کرده باشد.کارهایی چون؛ اضطراب، دلهره، ترس، دروغ، غیبت کردن، بدبینی، تهمت زدن و کلیه کارها و تفکرات از این قبیل منجر به آلودگی و تجمع انرژیهای مخرب و بیماری زا درهاله شما میشوند. بیماری زا بدین ترتیب که این انرژیهای منفی آنقدر درهاله شما نفوذ کرده و باقی میمانند تا در جسم (آخرین سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بیماری نشان دهند.
یادتان باشد تکرار میکنیم؛
انرژیهای منفی منشا تمام بیماریهای روحی- روانی و جسمیانسان هستند و به مرور زمان رد پای خود را بر چهره و بدن افراد بر جای میگذارد. بنابراین، اگر دائما مریض میشوید، کسل و خسته هستید، بهتر است به پاکسازی هاله یعنی، دوری از هر گونه آلودهکننده هاله بپردازید. انرژی هاله خود را با افکار و کارهای مثبت، افزایش دهید تا دچار مشکل و...نشوید.
نکته دیگر اینکه، افرادی هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه میکنند. معمولا این گونه افرادی، کسانی هستند که ما اصلا به آنان شک نداریم.
چگونه؟ خیلی ساده! یکی از راههای کسب انرژی یا منفی کردن آن این است که افرادی تحت عنوان دوست، فامیل، آشنا، هم صحبت در اتوبوس و یا حتی خانواده شما نزد شما بیایند و برای شما درد دل کنند و بگویند که چه آدم بدبخت و بیچارهای هستند و دائما از مشکلات، افکارهای منفی و یاس آور سخن برانند و در این میان هر چه شما راه چاره نشان آنان میدهید گوش نمیدهند، چون نمیخواهند که تغییری در وضعیت خود بوجود آورند.
چرا که برای آنها این تنها راهی است که میتوانند انرژی بگیرند، آنها با این کار ناخودآگاه در حال گرفتن انرژی شما هستند در حالی که دل شما به حال آنها می سوزد. بنابراین، هر زمان متوجه شدید که بهجای یک گفتگوی منطقی دوطرفه، وارد گفتگویی شدهاید که هر راه حلی برای مشکل طرف مقابل ارائه میدهید تنها با جملههایی نظیر این؛ آره درست میگی، ولی ... میشنوید! یقین بدانید که دارید انرژی از دست میدهید.
راه دیگر انرژی گرفتن، تحقیر کردن شما است. بعضی از افراد حتی دوستان و خانواده نزدیک چون همسر و...سعی میکنند و یا از روی عادت توسط کلمات چه خوداگاه و چه ناخودآگاه شما را تحقیر کنند تا انرژیتان را بگیرند. این افراد با تحقیر دیگری احساس خود برتربینی کرده و انرژی دیگران را از آن خود میکنند. تحقیر کردن صورتهای متفاوتی چون تحقیر پوشش، ظاهر، جسم، جنسیت، رفتار، گفتار و... دارد. دقت کنید دچار چنین دامهایی نشوید. خیط کردن دیگری و یا انتقاد بیجا ازفردی، تحت هر نامیکه صورت میگیرد در واقع تحقیر است که انرژی تحقیر شده را به سمت تحقیر کننده میکشاند.
نکته بسیار مهم این است که اکثر این افراد از کاری که انجام میدهند کاملا بی اطلاع هستند و این شما هستید که در رابطه با آنها پس از مدت زمان کوتاه یا بلند، احساس خستگی، بی حوصلگی و بیانرژی میکنید در حالیکه آنها سرحال آمدهاند.
شما ناخودآگاه دوست دارید اینگونه رابطهها را قطع کنید و از رابطه با اینگونه افراد بدون اینکه بدانید چرا، طفره میروید. اگر این افراد خانواده، دوست و نزدیک شما هستید، میتوانید موضوع را با آنها در میان بگذارید و به آنها کمک کنید. چون این افراد با اینکار رابطه اجتماعی خود را با دوستان و اطرافیان خود تخریب میکنند. اگر هم که این افراد در زندگی شما و برایتان اهمیتی ندارند، بهتر است که از آنان دوری کنید.
اگر می خواهید موفق باشید تفکرات منفی را از خود دور کنید
منبع:همشهری آنلاین
ذهن را میتوان به رانندۀ هوشمند ماشینِ جسم تشبیه کرد، پس مهم است که ذهن را آگاهانه بهسوی مثبت اندیشی هدایت کنیم تا به سرمنزل مقصود نائل آییم. تفکر مثبت، احساسات والای دیگری همچون شجاعت، عشق و قناعت را مرحلهبهمرحله جایگزین احساسات منفیای همچون ترس، خشم، حسادت یا بیقراری میکند.