تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

چگونه آرامش را به زندگی مشترک خود بازگردانیم؟

مهر و محبت بین زن و شوهر موجب آرامش خانواده و دلبستگی عاطفی بین زوجین می شود. محبت از گذشت، حق شناسی، همدلی زوجین نسبت به یکدیگر سرچشمه می گیرد واز هر گونه تحقیر و تهمت دور است.


ازدواج موجب ایجاد محبت ، تفاهم و آرامش میان زن و مرد می شود ن چنان که خداوند در یکی از سوره های خود فرموده است :برای شما همسرانی از جنس خودتان آفریدیم تا با آنها آرام شوید و بین شما رحمت و مودت قرار داده ایم.» ازدواج بسیاری از نیازهای روحی انسان را تأمین می کند و انسان در سایه تأمین این نیازها به آرامش روحی دست می یابد.


محبت و دوستی روش مخصوص به خود را دارد و موجب شادی و آرامش زن و شوهر می شود. اگر دوست دارید خانه ای پر از محبت داشته باشید، اما احساس ناتوانی می کنید زیرا فکر می کنید تمام راهها را رفته اید و کسی به این انگیزه ی شما توجه نمی کند، پیشنهاد می کنیم این بخش را از دست ندهید.

برای داشتن یک ازدواج موفق فقط عشق کافی نیست! شاید از دید جوانان عشق و علاقه و دوست داشتن بیش از حد دلیل بر یک زندگی موفق باشد اما کافی نخواهد بود. شاید عشق و علاقه چند ماه اول زندگی به کارتان بیاید ولی زمانی که زندگی در روال عادی خود قرار گرفت و همه چیز برای شما تکراری و یکنواخت شد آن وقت مشکلات جدید شروع خواهند شد. اما نگران نباشید چرا که شما با داشتن مهارت های کافی خواهید توانست بر مشکلات غلبه کنید و زندگی شاد و پر از آرامش را تجربه نمایید. در این مطلب مهارت های لازم برای داشتن یک زندگی سرشار از آرامش و شادی در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.
 نحوه برگرداندن آرامش به زندگی مشترک

اگر همسرتان دوران سختی را سپری می کند، باید راه های آرام کردن او را بدانید. مهمترین نکته برای ایجاد آرامش بدون هیچگونه تنش و درگیری، احترام گذاشتن به حد و حدودهای همسر و گوش دادن به حرف های او هنگام صحبت کردن است. اگر همسر شما هم دوران سختی را می گذراند، از ترفندها و نکات ارایه شده در این مطلب استفاده کنید و آرامش را به زندگی تان بازگردانید.
1- از همسرتان حمایت کنید

به همسرتان بگویید که در صورت نیاز، در کنارش خواهید ماند و از او حمایت می کنید. به سادگی به همسرتان بگویید که اگر نیاز به صحبت دارد، در کنار او هستید. به این ترتیب او متوجه می شود که بدون اینکه تحت فشار قرار بگیرد، می تواند به راحتی با شما صحبت کند. این کار موجب می شود که همسرتان به عنوان منبع آسایش روی شما حساب کند.
2- به همسرتان زمان و فضای آزادتری بدهید و در غار تنهایی اش سرک نکشید

بسیاری از مردان دوست دارند که احساسات خود را به تنهایی پردازش کنند. اگر همسرتان دوست دارد تنها باشد، آزرده خاطر نشوید و هنگامی که برای صحبت کردن آماده شد، در کنارش باشید. او ممکن است بخواهد از خانه بیرون برود، هوای تازه بخورد و تلویزیون تماشا کند یا یکی از سرگرمی های مورد علاقه اش را برای فرار از شرایط سخت انجام دهد.
3- به حرف های همسرتان با دقت گوش کنید

ممکن است همسرتان تصمیم بگیرد که همه چیز را با شما در میان بگذارد. در زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند، با برقراری تماس چشمی، تکان دادن سر و پرسیدن سوالات بعدی، به او نشان دهید که در حال گوش کردن هستید و به این ترتیب مکالمه را ادامه دهید. سعی کنید از ارائه راه حل و مشاوره دادن خودداری کنید، مگر اینکه او از شما بخواهد.
4- به او بگویید که تجربه ی این احساسات، هیچ اشکالی ندارد

به همسرتان بگویید که احساساتش کاملا صحیح است و تجربه ی چنین احساساتی هیچ ایرادی ندارد. به او اطمینان دهید که مجاز است هرگونه احساسات حتی غم و غصه را تجربه کند. همسرتان را متقاعد کنید که هیچ احساس خوب یا بدی وجود ندارد، بنابراین نباید احساس شرم یا خجالت کند.
5- او را در آغوش بگیرید

محبت جسمی یک راه عالی برای آرامش دادن به همسر و نزدیکان است. اگر دوست همسر، عضوی از خانواده یا دوست صمیمی شما گریه می کند، او را محکم بغل کنید. اگر به فردی خیلی نزدیک نیستید (مانند یک همکار یا یک آشنا)، می توانید دست تان را دراز کنید و بازوی او را لمس کنید.
6- نقاط قوت همسرتان را به او یادآوری کنید

ارزش همسرتان را با یادآوری کردن مهارت ها و نقاط قوت او، یادآوری کنید. توجه مثبت بدون قید و شرط به او اطمینان می دهد که حتی اگر احساس خوبی نداشته باشد هم می تواند روی شما حساب کند. به او بگویید که او را تحسین می کنید و از همه خوبی هایش قدردانی می کنید.
7- برای همسرتان یک پیام دلگرم کننده بفرستید

اگر نمی توانید شخصاً در کنار همسرتان باشید، از طریق تلفن تماس بگیرید یا پیامک بفرستید. برای او متنی ارسال کنید و بگویید: “به تو فکر می کنم” یا “امیدوارم که موفق باشی”. حتی اگر همسرتان به پیام های شما پاسخی ندهد هم احتمالاً از اینکه با او تماس گرفتید و به یادش بودید، دلگرم خواهد شد.
8- در انجام کارها به او کمک کنید

با انجام برخی از کارهای همسرتان، به او نشان دهید که از او حمایت می کنید. اگر نوبت به انجام کاری رسیده که از وظایف همسرتان محسوب می شود، انجام آن کار را بر عهده بگیرید تا در شرایط سخت، باری را از روی دوش او برداشته باشید. برای مثال می توانید آشغال ها را دم در بگذارید یا ماشین را به کارواش ببرید. انجام این کارهای ساده به همسرتان نشان می دهد که می تواند به شما تکیه کند و مورد حمایت تان قرار بگیرد.
9- غذای مورد علاقه ی همسرتان را بپزید

با پختن غذاهای مورد علاقه همسرتان، او را از استرس دور کنید! مواد لازم برای شام یا دسر مورد علاقه اش را تهیه کنید و ذهن او را از استرس دور کنید. اگر علاقه زیادی به آشپزی ندارید یا در اینکار مهارت کافی ندارید، می توانید غذای مورد علاقه ی او را از رستوران سفارش دهید.
10- از او بخواهید که بهمراه شما فعالیت کند

بسیاری از مردها دوست دارند با تحرک و ورزش، خود را از استرس دور کنند. بدون چشم پوشی از مشکلات همسرتان، با او به پیاده روی، بازی یا هر فعالیت اجتماعی دیگری بپردازید. اینکار روش خوبی برای حواس پرتی و دور کردن او از شرایط سخت فعلی است.انجام فعالیت های هیجان انگیز و پر هیجان، برای مردهای منزوی و گوشه گیری که همه مشکلات را در خود می ریزند، اهمیت بیشتری دارد.
11- هر روز با همسرتان تماس بگیرید

بسیاری از مردان هنگام کنار آمدن با استرس، منزوی و گوشه گیر می شوند. اگر در کنار همسرتان نیستید، سعی کنید حداقل روزی یک بار با او تماس بگیرید یا پیام دهید. با انجام اینکار می توانید بفهمید که همسرتان چه احساسی دارد، آیا دوست دارد با کسی ملاقات کند یا اینکه دوست دارد از طریق تلفن با شما در تماس باشد؟
12- در صورت نیاز از یک مشاور یا متخصص کمک بخواهید

اگر احساس می کنید که افسردگی همسرتان در حال تشدید است یا کاری از دست شما ساخته نیست، از یک مشاور کمک بگیرید. به همسرتان کمک کنید تا با یک پزشک یا یک متخصص روان صحبت کند و از این طریق احساسات خود به روشی سالم و بدون قضاوت حل کند.
سخن پایانی

تسلط شما بر مهارت‌های زندگی مشترک است که می تواند ازدواج شما را تبدیل به یک زندگی شاد و موفق کند. یکی از مهم‌ترین مهارت‌های کلامی و رفتاری که تاثیر مستقیمی بر موفقیت ازدواج شما می‌گذارد، ایجاد آرامش در زندگی زناشویی است.
همه در زندگی مشترک نیاز به آرامش دارند. کشمکش و تعارض می تواند باعث از بین رفتن احساس دلخوشی و دلبستگی به زندگی مشترک شود. برای این که بتوانید آرامش را در زندگی زناشویی تجربه کنید باید بتوانید مهارت‌های ارتباطی خودتان را بهبود داده و به نیاز‌های همسرتان توجه نمایید.



منبع: ساعد نیوز

انضباط شخصی چیست و چگونه آن را تقویت کنیم؟

نظم و انضباط شخصی کمک می کند تا بتوانید بر جنبه های مختلف کار و زندگی کنترل کاملی داشته باشید.


فرقی نمی‌کند در چه سطحی از حرفه‌ی خود قرار دارید یا در چه صنعتی فعال هستید، انضباط شخصی یا نظم شخصی خصیصه‌ای است که باید با گذر زمان توسعه پیدا کند. با رشد و توسعه‌ی انضباط فردی، چه در فرایند جست‌و‌جوی شغل و چه در نقش فعلی‌، می‌توانید با موفقیت هدف گذاری کنید و به اهداف شغلی و شخصی خود برسید.

انضباط شخصی چیست؟

به فرایند کنترل احساسات و عواطف درونی برای غلبه بر ضعف ها و ترس ها، انضباط شخصی می گویند.اینکه با احساسات منفی مقابله کنیم و خودمان را مجبور به انجام کاری کنیم که از شروعش ترس داریم، نشان دهنده انضباط شخصی است. انضباط شخصی اعتماد به نفس می آفریند و اعتماد به نفس کلید موفقیت در هر کاری است. همین که باور داشته باشیم قادر به انجام کاری هستیم، به احتمال بسیار قوی در آن کار موفق خواهیم بود.

انضباط شخصی به ما می آموزد که در چه زمانی کدام کار را انجام دهیم تا به هدفمان برسیم. مجموعه رفتارهایی که هر فرد برای رسیدن به موفقیت می بایست از آنها پیروی کند، مربوط به مبحث امروز ما می شوند.با رسیدن به انضباط شخصی می توانید، بدون زحمت فراوان و آزمودن راه های مختلف به موفقیت برسید.
مزایای انضباط فردی

  •     کاهش اضطراب
  •     افرایش توانایی در رسیدن به اهداف بلند مدت
  •     احساس رضایت بیشتر.
  •     انعطاف پذیرتری بیشتر
  •     خودداری از اقدام عجولانه و غیرضروری
  •     عملی کردن وعده ها و تصمیماتی که برای خود و دیگران گرفته اید.
  •     ترک عادات بد
  •     انتخاب های عاقلانه و سالم تری خواهید داشت.
  •     غلبه بر تنبلی و اهمال کاری
  •     بهبود توانایی تمرکز
  •     ادامه دادن کار بر روی یک پروژه، حتی پس از آنکه اشتیاق اولیه از بین رفته باشد.
  •     کار بر روی رژیم غذایی خود و مقاومت در برابر وسوسه خوردن غذاهای چاق کننده
  •     غلبه بر عادت تماشای بیش از حد تلویزیون
  •     حفظ تمرکز هنگام کار یا مطالعه.


با چه راهکارهایی می توان انضباط فردی را تقویت کرد؟

انجام حرکات آگاهانه جهت دستیابی به نتیجه مطلوب، انضباط شخصی را تقویت می کند. برای رسیدن به هدف باید انگیزه ها در نظر گرفته شده و تمام احساسات مثبت و خوبی که از حصول نتیجه به دست می آید، نوشته شوند. باید راه های موفقیت را مشخص و مکرر پیگیری نمود تا به هدف دست یافت.

به بیان دیگر کارهایی که انجام می دهید با انضباط شخصی و تداوم به مقصد می رسند. دنبال کردن هدف در آغاز کار دشواری به نظر می سد ولی بعد از مدتی و شکل گیری عادات بر اساس آن، ترک هدف دشوار می شود. یکی از روش های ایجاد انگیزه خواندن کتاب های افراد موفق و پیگیری سخنرانی های آن ها می باشد. در ادامه به چند راهکار جهت تقویت انضباط شخصی اشاره می شود.
1. بیان اهداف روی کاغذ

برای تقویت انضباط شخصی در مسیر رسیدن به آن نباید به اهدافی بسنده کرده که ماه ها قبل برای خود تعیین کرده بودید. اهداف خود را مجددا ارزیابی و در صورت نیاز آن ها را تغییر بدهید و در نهایت روی کاغذ بیاورید. برای خود یادآوری نمایید که چرا رسیدن به این هدف این اندازه اهمیت دارد؟

چرا باید تمام زمان و انرژی خود را صرف این هدف نمایید؟ و سوالاتی از این قبیل. این کار انگیزه و روحیه ایجاد کرده تا به راحتی تسلیم وسوسه های منصرف کننده نشوید. حتی می توانید هدف خود را به ریز اهداف تقسیم تا در بازه زمانی کوتاهی به آن برسید.
2. ایجاد ارتباط بین عوامل مختلف

برای تقویت انضباط شخصی بایستی بین تمام آیتم های رسیدن به هدف ارتباط ایجاد شود. به طور مثال برای رسیدن به وزن ایده آل باید ورزش منظم و رژیم غذایی در کنار هم صورت گیرد. هنگامی بین عوامل اتصال ایجاد شد می توان فهمید که چه فاکتوری از نتیجه مطلوب جلوگیری می کند.

تمایل به لذت لحظه ای، بی حوصلگی، عدم تمایل و رغبت، لذت نبردن از رسیدن به نتیجه موانع رسیدن به هدف می باشند. به این ترتیب لازم است لیستی از بایدها و نبایدها تهیه و بین فاکتورهای مثبت و منفی تعادل برقرار گردد. بعضی روزها تلاش فرد کاسته شده و لیست برنامه ها را از یاد می برد.در صورت قطع این اتصال بایستی فرد به خودش کمی فرصت بدهد و بعد با عبرت از شکست ها با توان بیشتری به راهش ادامه دهد.
3. برنامه ریزی

برنامه ریزی دقیق در تقویت انضباط و نظم فردی اهمیت زیادی دارد. برای رسیدن به اهداف بلند مدت لازم است برخی کارها به صورت روزانه پیگیری شوند. برای فردی که تا حالا فعالیت ورزشی نداشته و قصد کاهش وزن دارد. باید برنامه متفاوتی از دیگر افراد تعیین شود و توان بدنی وی هم در نظر گرفته شود.

در صورت انجام ورزش های سنگین این فرد در بین راه ناامید و بی انگیزه می شود زیرا بدنش توان انجام بسیاری کارها را ندارد. به این ترتیب برنامه ریزی باید طوری باشد که از فعالیت های کم شروه و به تدریج افزایش یابد. تعهد به اجرای برنامه ریزی یکی از فاکتورهای مهم در رسیدن به انضباط فردی محسوب می شود.

این برنامه ریزی بایستی خیلی منطقی و اصولی صورت گیرد و از روحیات فرد و ارتباط بین کارهای روزانه اطلاعات کافی وجود داشته باشد. این برنامه باید حتما نوشته شده و انگیزه برای انجام آن هم باشد. مثلا اگر در راستای کاهش وزن حرکات ورزشی امروز انجام دادم، یک شکلات تلخ خوشمزه جایزه می گیرم.

می توان از یک مشاور برای برنامه ریزی جهت انضباط شخصی کمک گرفت. نوشتن برنامه باید تمام موارد را در برگیرد. از جمله زمان بیدار شدن، تمرکز بر تنفس، سپری کردن وقت با نزدیکان، تایم آزاد برای مطالعه و گزارش رویدادها، همگی این موارد باید بر اساس اولویت بندی اجرا و در زمان آن تاخیری صورت نگیرد.
4. رژیم غذایی سالم

استفاده از یک رژیم غذایی سالم سبب بهبود تمرکز و کیفیت کارها می شود. بایستی به اندازه کافی کربوهیدرات و پروتئین دریافت کنید تا انرژی برای انجام کارها داشته باشید. همچنین مصرف ویتامین سبب افزایش تمرکز و قدرت تفکر شما می شود. به میزان کافی آب نوشیده تا دمای بدن تنظیم شود.

یک عادت غذایی سالم و برنامه ریزی شده مانع از کاهش قند خون می شود. گرسنگی حس پرخاشگری را بیشتر نموده و تمرکز را کاهش می دهد. همچنین ترک عادات بد مثل سیگار کشیدن و جایگزینی آن با رفتار مناسب نظیر ورزش کردن به تقویت روح و جسم کمک خواهد کرد.

در جهت تقویت انضباط شخصی به نوع تغذیه خود اهمیت داده و هیچ گاه وعده غیر مغذی نداشته باشید. اهمیت دادن به بدن و یاری رساندن به آن برای شکلی گیری زندگی منضبط اهمیت زیادی دارد. در صورت برقراری نظم در زندگی؛ رسیدن به اهداف نیز سهل تر می شود.
5. استفاده درست از تکنولوژی

این که تایم زیادی را در فضای مجازی سپری کنید می تواند به انضباط شخصی لطمه بزند. از طرفی برخی برنامه ها هستند که به نظم و انضباط شخصی کمک می کنند. از جمله اپلیکیشن هایی که دسترسی به رسانه های اجتماعی و سایت ها را بری زمان مشخصی محدود تا بازدهی و بهره وری شما در حین کار ارتقا یابد. همچنین در برخی اپلیکیشن ها می توانید برنامه و کارهای روزانه خود را ثبت و میزان پیشرفت خود را در یک بازه زمانی مشخص ارزیابی نمایید.
6. انجام کارهای سخت در کنار کارهای لذت بخش

انجام برخی امور ساده و لذت بخش می باشد اما برای رسیدن به نظم و انضباط شخصی بایستی کارهایی را انجام دهید که غالبا چالش برانگیز یا ناخوشایند است. فرضا برای یادگیری نرم افزای جدید مالی باید یک ساعت بیشتر در محل کار باشید. برای این که از انجام این برنمه جدید حس رضایتمندی بیشتری حاصل شود می توانید در کنار آن یک کار مورد علاقه خود را انجام دهید.مثلا نوشیدن یک فنجان قهوه محبوب یا شنیدن یک موسیقی آرامش بخش.
سخن پایانی

انضباط شخصی نیازمند کمال گرایی نیست. این‌که به برخی از اهدافتان نرسید یا نتوانید تمرینات را به‌درستی انجام دهید، هیچ اشکالی ندارد. شکست بخشی طبیعی از موفقیت است. نکته‌ی مهم ادامه‌ی مسیر رو به جلو و نزدیک شدن به اهدافتان است. شکست‌ها را به رسمیت بشناسید، به پیروزی‌هایتان پاداش دهید و هرگز تسلیم نشوید.



منبع: ساعد نیوز

آشنایی با انعطاف پذیری روانشناختی

در واقع انعطاف پذیری روانشناختی نیز مانند بسیاری از خصوصیات و توانایی دیگر دارای اهداف و عوامل تعیین کننده ای است
وقتی با کلمه انعطاف پذیری مواجه میشویم، موم نرمی به نظرمان می آید که میتوانیم آنرا به شکل دلخواهمان درآوریم، بدون مقاومت، بدون سختی و بدون رنج و عذاب. در واقع وقتی انسانی بتواند انعطاف پذیری را در خود رشد دهد، روان او به شکل همان موم نرم و قابل تغییر شکل در شرایط دشوار، سخت و یا در شرایطی که با تغییر، بهبود دو چندانی را تجربه میکند، مواجه میشود.
آشنایی با انعطاف پذیری روانشناختی

بهتر است بدانید در واقع انعطاف پذیری روانشناختی عبارت است از توامندی بیشتر برای ارتباط با لحظه ی اکنون وهمچنین تغییر در رفتار یا پافشاری بر آن وقتی در جهت ارزش های زندگی خود حرکت می کنید. همچنین شامل قدرت متمایز سازی خود ار افکار و تجارت درون روانی است و به توانایی افراد برای تمرکز بر موقعیت های کنونی و استفاده از فرصت های آن موقعیت برای گام برداشتن در راستای اهداف و ارزش های درونی با وجود رویداد های روانشناختی جالش برانگیز یا ناخواسته اشاره خواهد داشت.
ویژگی های انعطاف پذیری روانشناختی

به طور کلی هدف از انعطاف پذیری روانشناختی در اغلب موارد این است که به فرد این فرصت را می دهد تا با شرایط و موقعیت های جاری مواجه شده و آن را ارزیابی نماید. سپس از طریق چنین فعالیت هایی فرد مطمئن خواهد شد که به صورت اثربخش در آن شایط و موقعیت عمل خواهد کرد.

در واقع انعطاف پذیری را می توان یک فرآیند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده دانست که بنابراین به معنای در معرض خطر قرار گرفتن و پیامد هیای بهتر از حد مورد انتظار نشان دادن، حفظ سازگاری مثبت با وجود تجارت استرس آور و بهبودی خوب پس از آسیب خواهد بود.
خصوصیات بارز افراد انعطاف پذیر

همانطور که می دانید داشتن روحیه انعطاف پذیر عمدتا به تصمیم گیری های صحیح منجر می شود و همچنین نشان دهنده ی آرامش روانی و ذهنی فرد است. برخی از ویژگی های افراد انعطاف پذیر شامل موارد فوق خواهد بود:

  •     سازگاری بیشتر در شرایط متفاوت
  •     درس گرفتن از تجربه های گذشته
  •     تصمیم گیری مناسب تر در هنگام بروز بحران ها و مشکلات
  •     تمایل به داشتن تجربه های مختلف
  •     پرهیز از تفکرات خشک و غیر منطقی
  •     مشارکت در بحث های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
  •     امیدوار بودن
  •     صبور بودن
  •     کنترل رفتار از طریق واکنش مناسب نسبت به احساسات و هیجانات
  •     داشتن تفکر باز نسبت به عقاید، باور ها و سنت های متفاوت
  •     تغییر پذیر بودن و یا آمادگی تغییر را داشتن
  •     خوش بین بودن

نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که میزان انعطاف پذیری افراد انعطاف پذیر با توجه به تیپ شخصیتی و عقلانی شان در موضعات مختلف کاملا متفاوت حواهد بود.
مزایای انعطاف پذیری روانشناختی

انعطاف پذیری به دلایل مختلفی در زندگی روزمره شما مهم است. منعطف بودن میتواند به شما کمک کند تا تحت تاثیر تغییرات قرار نگیرید. شما همچنین توانایی بیشتری برای هدایت توسعه و زندگی شخصی خود خواهید داشت تا اینکه یک کارمند منفعل باشید. برخی از این مزایا عبارتند از:

  •     سازگاری با تغییر
  •     مدیریت اتفاقات غیرمنتظره
  •     داشتن شغلی ثابت
  •     رضایت از زندگی

نقش انعطاف پذیری بر پیامد های روانشناختی

در واقع انعطاف پذیری رواشناختی را می توان قسمتی از ادراک رفتار در آسیب شناسی روانی دانست که تاکید بر الگو های هیجان و نظم جویی رفتاری دارد. انعطاف پذیری ارتباط چشمگیری با دامنه ی وسیعی از پیامد های روانشناختی ناخوشایند شامل شدت علائم افسردگی، شدت حساسیت اضطراب، اختلالات ناهنجاری جنسی و پریشانی هیجانی در بافت میان فردی پر استرس و بیماری های روانشناختی عمومی خواهد داشت.

بهتر است بدانید میزا پایین آن نیز هسته اصلی رنج و آسیب های روانی انسان محسوب می شود. انعطاف پذیری پایین از اجتناب تجربی، آشفتگی شناختی شامل تجربیات، قوانین انعطاف ناپذیر، استدلال ها و عقاید محدوب ه خود و فقدان عمل متعهد به ارزش تشکیل شده خواهد بود.
روش هایی برای ایجاد انعطاف روانشناختی

همانگونه که در مواجه با پرخاشگری و کنترل خشم خود می توانیم روش هایی را به وجود آوریم، آن ها را امتحان کنیم. در اکثر موارد با استفاده کاربردی از این روش ها جواب مثبتی در کنترل خشم خود داشته باشیم، میتوانیم برای ایجاد انعطاف ذهنی در خود نیز روش هایی را ابداع کنیم و به کار گیریم.

دانستن این نکته که همه چیز گذرا است می تواند اتفاق مهمی در ایجاد انعطاف پذیری باشد. اگر هر فردی این نکته را به خود یادآوری کند که هر آنچه رخ داده، شنیده و یا دیده است، قطعا مانند هر زمان دیگری میگذرد و نسبت به اتفاقاتی که دلخواه او نیست، سخت گیرانه و با وسواس برخورد نکند، قطعا یکی از مهم ترین روش های انعطاف پذیری را در ذهن خود ایجاد کرده است.

همانطور که کنترل خشم و پرخاشگر نبودن، در ابتدای تمرین خود سخت و دشوار است. این مسئله که بتوانیم در شرایط سخت به این باور برسیم که همه چیز گذرا است و قطعاً، بودن در این لحظه و این اتفاق، دلیل خاص خود را دارد، می توانیم به مرور به ذهنی منعطف و سازگار با محیط دست پیدا کنیم.
سخن پایانی

انعطاف پذیری مرحله ای مهم از رشد انسانی است که در آن افراد با شناخت و بررسی شرایط و در نظر گرفتن میزان حسن و ایراد آنچه که باید بپذیرند، میتوانند منعطف تر رفتار کنند و آنچه را که نیازمند تغییر است بپذیرند



منبع: ساعد نیوز

شانس چیست و چگونه آدم خوش شانسی باشیم؟

راز خوش شانس شدن چیست؟ چگونه می توانیم یک فرد خوش شانس باشیم؟ خوش شانسی را می توانیم به دست بیاوریم یا نه؟ برای دانستن رازهای اصلی خوش شانس بودن با ما همراه شوید.
شانس چیست؟

شانس Chance)) واژه‌ای فرانسوی به معنای بخت و اقبال یا فرصت است. چه بد باشد چه خوب. آنچه بعنوان به این عنوان رخ می‌دهد خارج از کنترل فرد است و بدون توجه به اراده، قصد، یا نتیجه مورد نظر است. دیدگاه فرهنگ‌ها نسبت به اقبال از احتمال و تصادف تا ایمان و خرافه متفاوت است.

انسان ذاتا دوست دارد حس کند که بر زندگی خود کنترل دارد و به همین علت است که بسیاری از افراد هرگز نمی‌توانند وجود چیزهایی که خارج از کنترل آنهاست را باور کنند. انسان‌ها هرکاری می‌کنند که حس امنیت و داشتن کنترل روی زندگی خود را بدست آورند. اما باید قبول کرد که بسیاری از عوامل وجود دارند که فراتر از اراده انسان می‌باشند. در واقع در حالی که خیلی از افراد وجود شانس را تنها بهانه‌ای می‌دانند که دیگران برای فرار از مسئولیت می‌آورند یا آن را انکار می‌کنند چون خارج از کنترل آنهاست. اما حقیقت این است که بخت و اقبال وجود دارد و یکی از عوامل موفقیت شماست.
شانس چگونه عمل می‌کند؟

ما توسط رخدادهای مختلف محاصره شده‌ایم و بنابراین قطعا رخدادهایی وجود دارند که ما بر آنها کنترل نداشته و آنها بر زندگی ما تاثیر می‌گذارند. برای مثال استیو جابز فردی خلاق، با اراده ، قاطع، صریح، با اعتماد به نفس، با بصیرت، باهوش و دارای مطالعات و مهارت زیادی بود اما:

  •     جابز به طور اتفاقی با وز (woz) ملاقات کرد؛ وز کامپیوتری را اختراع کرد و جابز به بازاریابی آن پرداخت.
  •     پدر جابز سرهم کردن وسایل مختلف و ساخت چیزهای جدید را به او یاد داد.
  •     جابز به شدت به الکترونیک علاقه داشت؛ این اشتیاق او او را به سمت افراد و موقعیت‌های خاص می‌کشاند.
  •     پدر واقعی جابز او را ترک کرد؛ نیاز به پیشرفت و ایجاد تغییرات بزرگ در دنیا از نیاز ناخودآگاه او برای اثبات ارزشمند بودن خود ناشی می‌شد.
  •     او خوشنویسی را یاد گرفت و این باعث شد او در طراحی و گرافیک پیشرفت کند.


با مطالعه داستان زندگی افراد موفق می‌توان مثال‌های زیادی را یافت که نشان می‌دهد آنان علاوه بر اینکه دارای توانایی‌ها و ویژگی‌های منحصر به فردی بوده‌اند اما عوامل بسیاری که خارج از کنترل آنها بوده است نیز در موفقیت آنان نقش داشته است.

زمان نیز یک عامل مهم در تئوری شانس است. انجام یک کار درست در زمان نامناسب به شکست منجر خواهد شد. و انجام کار صحیح در زمان مناسب به موفقیت منجر خواهد شد. برای مثال مایکروسافت سعی کرد از آیپاد کپی بردارد اما شکست خورد،‌ گوگل سعی کرد وبسایتی مشابه فیس بوک راه اندازی کند اما شکست خورد، فیسبوک خواست از اسنپ چت کپی بردارد اما شکست خورد و… بنابراین چه آن را لطف خدا بدانید، چه زمانبدی اتفاقی، چه بخت و اقبال، به هرحال باور کنید خیلی چیزها در کنترل شما نیست!
درک نادرست از مفهوم شانس

ما اغلب ابزارهای بخت آزمایی نظیر سکه را دارای توانایی‌های شناختی بشر گونه فرض می‌کنیم. برای مثال افراد گمان می‌کنند که هنگام پرتاب سکه برای شیر یا خط احتمال توالی ش- خ- ش- خ- ش- خ بیشتر از توالی ش- ش- ش- خ- خ- خ است. در واقع احتمال رویداد هر دو این توالی‌ها به یک نسبت است. ما از این رو مرتکب چنین اشتباهی می‌شویم که توالی اول به نظرمان تصادفی‌تر می‌آید. به عبارت دیگر، توالی اول در نظر ما نمایاننده بهتری از فرایند قرعه است.

ناتوانی ما درفهم قانون قرعه ممکن است سبب شود که ما افرادی را که در دوره‌ای کوتاه خوش شانس بوده‌اند را افرادی ماهر بینگاریم. یا کسانی را که چندین بار متوالی دچار حوادث شده‌اند به نحوی مسئول شکست‌های خود قلمداد کنیم. به همین ترتیب ممکن است ساختمانی را که چندین کارمند شاغل در آن به سرطان گرفتار شده‌اند نامن و آسیب‌زا تلقی کنیم. آنچه ما از درک آن عاجزیم این است که در جهانی غیرقطعی، توالی‌های اتفاقی از موفقیت‌ها، حوادث و بیماری‌ها ناشی از تصادف است. مثال آشکار این درک نادرست را می‌توان به خوبی در باور هواداران ورزش به وجود “دست طلایی” یا “Hot Hand” در تیم محبوب‌شان مشاهده کرد.
ویژگی‌های افراد خوش‌شانس چیست؟

استفان مارک، عضو انجمن علمی بریتانیا، معتقد است کسانی که خود را خوش‌شانس می‌دانند رفتار بسیار متفاوتی دارند. طبق مشاهدات مارک، همه افراد خوش‌شانس این ویژگی‌ها را دارند:

  •     منظم روتین و محیط خود را تغییر می‌دهند؛
  •     با گروه وسیعی از مردم ارتباط برقرار می‌کنند.


به عقیده او، این مثبت‌اندیشی منجر به ایجاد تجربیات جدید و اشتیاق برای استفاده از فرصت‌ها می‌شود. او متوجه شد که هرچه روتین فرد متنوع‌تر باشد، شانس بیشتری برای قرارگرفتن در معرض فرصت‌ها و تجربیات جدید خواهد داشت. هرچه هم فرد در معرض فرصت‌های بیشتری باشد، پتانسیل بیشتری برای کسب نتایج خوب خواهد داشت و این همان چیزی است که بقیه آن را شانس می‌دانند.

استیو جابز، بنیان‌گذار شرکت اپل، در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است:هرچه سخت‌تر کار کنم، خوش‌شانس‌تر می‌شوم.

بر اساس این حرف، او عامل خوش‌شانسی‌اش را اتکا به خودش می‌داند. جابز در زندگی‌اش دست به ریسک‌های شخصی بزرگی زد و این‌طوری نظریه مارک را هم تأیید کرد که افراد خوش‌شانس ریسک می‌کنند.

ریچارد وایزمن نویسنده‌ای است که اتفاقا کارش را به‌عنوان شعبده‌باز حرفه‌ای آغاز کرد. او معتقد است در درجه اول عادت‌های فرد خوش‌شانسی یا بدشانسی او را تعیین می‌کنند. او این فرضیه را مطرح کرد که افراد خوش‌شانس تمایل دارند برون‌گرا‌ باشند و خود را وقف کارشان می‌کنند و همین باعث می‌شود پتانسیل بیشتری برای کسب نتایج مثبت داشته باشند
10 راز خوش شانس شدن

افراد چیزهای زیادی را افزایش‌دهنده شانس می‌دانند؛ یکی به معجزه عددی خاص باور دارد و می‌گوید فلان عدد عدد شانس من است، در حالی که دیگری یکی از روزهای هفته را به‌عنوان روز شانسش انتخاب کرده است. خیلی از ما شانسمان را به چیزها و اتفاقات گوناگون ربط می‌دهیم و آنها را نماد شانس می‌دانیم. در این مقاله، می‌خواهیم درباره روش‌های افزایش شانس صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
نترسید

اگر واقعا می خواهید در زندگی تان خوش شانس باشید، بهتر است به سمت شجاعت و جرأت بیشتر قدم بردارید و فقط بر روی انجام دادن کارها تمرکز کنید. وقتی به جای اینکه به بیرون برویم و ریسک کنیم درخانه می نشینیم و جستجو می کنیم، هیچ شانسی سراغ ما نخواهد آمد. به قول معروف، شانس همیشه آدم شجاع را دوست دارد. پس زمان آن رسیده تا عزم خود را جزم کنید و ماجراجورتر شوید.
پس اندازکنید

می توانید بر اساس این اصل به دنبال شانس بروید که باران را با سیل و بدبختی را با بدبختی های بزرگتر پیش بینی کنید و آینده نگر باشید.به استثنای آسیب های جسمی و روحی، یکی از بدترین چیزهایی که می تواند برای مان پیش بیاید مشکلات مالی است. شانس بد سه برابر وارد می شود و وقتی دچار مشکلات مالی شوید به نظر می رسد که مشکلات مالی خیلی زیادی دارید. قبض ها باید پرداخت شده، وام ها باید دوباره تسویه شوند و این مشکلات طوری به نظر می آیند که شما از پیدا کردن هر پولی نا امید می شوید.اما اگر قدری پس انداز کنید، وقتی وسط مواقع بحرانی به عقب برگردید و پشت سر خود پول ببینید احساس خوش شانس بودن زیادی خواهید کرد.
تمیز باشید

هیچ چیز مانند یک خانه ی مرتب و منظم نمی تواند باعث شود تا حس بهتری داشته باشیم. وقتی خانه ی ما منظم است، می توانیم همه چیز را راحت تر پیدا کنیم. دی وی دی های گم شده پیدا خواهند شد، رسیدهایی که لازم داشتید تا پیدایشان کنید، ناگهان ظاهر خواهند شد.تمیزکردن و مرتب کردن خانه، به منزله ی منظم کردن همه ی زندگی شما است. یک میز کار به هم ریخته منجر به یک ذهن به هم ریخته نیز می شود. این یعنی استرس داشتن و کمبود کارایی. خانه ی خود را مرتب کنید تا به همراه آن شادی زیادی هم برای شما به وجود بیاید.
مثبت باشید

مثبت اندیشی و خوش بینی می تواند زندگی شما را عوض کند. درموردش فکر کنید و ببینید منفی هستید یا مثبت؛ اگر منفی هستید، تمایل کمتری خواهید داشت تا کاری را انجام دهید. مثلاً فرض کنید که هواشناسی می گوید فردا طوفان و رعد و برق خواهد شد و فردا همان روزی است که برنامه ریزی کرده بودید تا به یک ویلای اجاره ای درخارج از شهر بروید؛ تصمیم با شماست. به خاطر چیزی که سازمان هواشناسی گفته است، تصمیم بگیرید که درخانه بمانید یا مثبت بیاندیشید و ریسک کنید، به ویلای اجاره ای رفته و با خودتان بگوئید که حتی اگر باران هم ببارد، روز خوبی خواهد بود. چون گاهی ممکن است به جای باران پیش بینی شده تابش و درخشش آفتاب را پیش رو داشته باشید.
خود را مانند یک برنده درنظر بگیرید

اگر هر روز به خودتان بگویید که یک برنده هستید، برنده خواهید شد. شاید احمقانه به نظر برسد، اما هر روز گفتن اینکه: من یک برنده ام، من از پس این کار برمی آیم، من باهوشم و من خوشحالم، می تواند تاثیر بسیار بزرگی بر روی زندگی شما و شانس شما بگذارد.
آزاده تر باشید

دراکثر اوقات، با این هدف به جایی می رویم تا چیز به خصوصی را به دست آوریم. به مهمانی می رویم به امید اینکه شاید یک فرد جدید را برای دوستی پیدا کنیم. حتی به شبکه های اجتماعی می رویم به امید پیدا کردن یک شغل جدید و یا به امید پیدا کردن چیزهای جدید و ارزان به خرید می رویم.اینکه همین حالا تنها برای جنب و جوش به بیرون بروید، دیدگاهی است بسیار مصممانه. به جای اینکه پذیرای استعدادهای نهفته ای باشیم که می توانند زندگی ما را به سمت و سویی جدید و جالب ببرند، با ذهنیت کم ارزش کردن و نادیده گرفتن این استعدادها حرکت می کنیم؛ زیرا تنها یک هدف در ذهنمان داریم.زمان آن رسیده که که آزاده تر باشیم و شگفتی ها را بپذیریم، خودجوش تر باشیم و آزادانه تر حرکت کنیم. شاید واقعا خوش شانس باشیم.
جادوی زندگی را باور کنید

درست است، شاید چیزی به اسم نیروی ماورائی وجود نداشته باشد، اما شما با رؤیا پردازی می توانید به شانس خود نزدیکتر شوید. پس رؤیاهای خود را فراموش نکنید.اگر شانس را باور ندارید شانس هم به زندگی شما نخواهد آمد

توجه به این نکته ضروری است که باور کنید هر لحظه ممکن است چیزهای شگفت انگیز و جادویی برایتان اتفاق بیفتند. اما باید تمرکز خود را برچیزهایی را که احساس می کنید برای موفقیت و خوش شانس شدن تضمین شده ترهستند محدود کنید. چرا که با بیش ازحد محدود کردن خود، در واقع روند دعوت بدشانسی را به زندگی خود راحت تر خواهید کرد. اگر وقت خود را صرف تمرکز برچیزهایی کنید که باعث ناراحتی می شوند، به شما استرس داده و باعث تحلیل رفتن شما می شوند.
فرصت های خود را بیشتر کنید

شاید به خاطر شغلی که برایش درخواست داده بودید و آن را نگرفتید احساس بدشانسی کنید. یا فردی که فکر می کردید می توانست شریک زندگی شما باشد، شما را خرد کرده و به همین دلیل احساس می کنید نفرین شده اید. وقت آن است که با درخواست دادن برای شغل های بیشتر، داشتن قرارملاقات های عاشقانه با افراد دیگر و کارهای دیگر، فرصت های خود را بیشتر کنید.

بعضی از ما چون به خودمان فرصت های بهتری می دهیم خوش شانسیم. اگر برای تنها یک شغل درخواست دهید، شاید آن را نگیرید. اما اگر برای 5 یا 10 تا شغل درخواست دهید شانس بیشتری خواهید داشت.
درجا نزنید

اگر تمام وقت خود را صرف ناراحتی برای فرصت های از دست داده یا نگرانی درمورد آینده ی خود کنید، فرصت های زمان حال و همچنین خوش شانسی را از دست خواهید داد. پس باید از فکر کردن درمورد گذشته دست بکشید و تمرکز خود را بر روی زمان حال بگذارید. به این فکر کنید که چگونه می توانید زندگی خود را عوض کنید، همین امروز تصمیم بگیرید و فرصت هایی را که می توانند زندگی شما را برای همیشه تغییر دهند به چنگ آورید.



منبع: ساعد نیوز

هنگام لبریز شدن صبرمان چه کنیم؟


صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری است برای آشنایی با نکات مهم برای صبور بودن همراه ما باشید.

ممکن است برای همه پیش بیاید که گاهی عصبانی شوید و صبرتان لبریز شود ولی با رعایت چند نکته از نظر روانشناسان می توانید خشم تان را کنترل کرده و صبور باشید.بی صبری و بی حوصلگی شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگی تان دور می کند.در قسمت زیر راههای جلوگیری از لبریز شدن صبر را قرار داده ایم.برای آشنایی با روشهای صبور بودن از نظر روانشناسی ما را همراهی کنید.

صبور بودن در موقعیت های سخت زندگی به شما کمک می کند تا بهترین تصمیم ها را بگیرید، در عین حال روابط بهتری با دیگران برقرار کنید و از سلامت عمومی بالاتری برخوردار باشید. تصور کنید یک جلسه مهم کاری دارید، زودتر از همیشه از خانه خارج می شوید، در بین راه تصادفی رخ می دهد که منجر به ترافیکی سنگین می شود، این تجربه از جمله موقعیت هایی ست که کنترلی بر آن ندارید.ممکن است دچار اضطراب شوید یا تمام مدت عصبانی باشید، به زمین و زمان بد و بیراه بگویید و مدام دستتان روی بوق باشد یا شاید خونسردی خودتان را حفظ کنید و بپذیرید که باید مدت زمانی صبر کنید تا ترافیک باز شود، تماسی بگیرید تا دیر رسیدن خودتان را اطلاع بدهید. در ادامه روش هایی را بررسی می کنیم که به شما کمک می کند تا صبور بودن را تمرین کنید.
چرا باید صبور بودن را تمرین کنیم؟

افراد بی صبر و حوصله از دیدگاه دیگران معمولا اشخاص مغرور، خشک و شتاب زده به حساب می آیند. صبوری نداشتن آنها باعث می شود که تصمیم گیری های ضعیفی نیز داشته باشند، زیرا قضاوت ها و تفسیرهای فوری نسبت به مسائل دارند. برخی دیگر نیز از این افراد دوری و اجتناب می کنند، چون می دانند که این افراد مهارت های فردی ضعیف و خلق و خوی تندی دارند. افرادی که چنین ویژگی هایی داشته باشند، به احتمال زیاد در لیست ارتقا و پست های بالاتر در سازمان نیز جایگاهی ندارند. صبوری نداشتن حتی روابط خانوادگی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. هرقدر که شما صبر بیشتری به خرج دهید، نه تنها از نگاه خانواده و دوستان بلکه از نگاه همکاران و مدیران نیز مثبت دیده می شوید.
مؤلفه های اصلی در صبور بودن

دست یافتن به صبر و آرامش مستلزم آشنایی با مولفه های اصلی تشکیل دهنده آن است. یکی از مولفه های صبر، پذیرش است پس باید با این حقیقت که گاهی حوادثی در لحظه اتفاق می افتد که کنترلی روی آن ندارید واقع بینانه رو به رو شوید. سپس به این نکته توجه کنید که اوضاع تغییر می کند و همیشه روی یک منوال ثابت که برایتان آزار دهنده است باقی نمی ماند. در نهایت اینکه شما تنها نیستید و اتفاقات ناگوار برای هر فردی ممکن است رخ دهد. صبور بودن یک انتخاب است صبور بودن، ویژگی پسندیده ای ست که باعث آرامش درونی تان می شود و حتی با صبوری می توانید الهام بخش دیگران نیز شوید. اگر به دلیل کوچکترین مسائل عصبانی می شوید و با دیگران جر و بحث می کنید، به این فکر کنید که زندگی نعمتی است که به شما اعطا شده است تا بتوانید بیشترین بهره وری را از آن داشته باشید.

در حالی که تداوم یافتن اضطراب، تنش و عصبانیت مقدار زیادی از انرژیتان را هدر می دهد و شما را از اهدافتان دور می کند. برعکس این موضوع افراد عجول هستند که اغلب دچار تنش روانی می شوند. اگر شخصیت عجولی دارید لازم است رفتار خود را تغییر دهید تا به آرامش بیشتری دست یابید. تغییر رفتارهای چندین ساله کمی سخت به نظر می رسند؛ با رعایت راه کارهایی که در ادامه ذکر کرده ایم می توانید صبور بودن را در خود ایجاد و تقویت کنید.
جلوگیری از لبریز شدن صبر

ایجاد مهارت تمرکز حواس و ملاحظه کار بودن روش ایجاد صبر است. ایجاد صبر سه مولفه اصلی دارد:

  1.     پذیرش آنچه که در زمان حال وجود دارد.
  2.     درک اینکه همه چیز تغییر می کند.
  3.     تصور نکردن اینکه شما تنها و جدا از دیگران هستید.


صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری است. و تصور نکنید که فقط افرادی مثل حضرت ایوب و دالای لاما از پس آن برمی آیند. علوم روانشناسی جدید بر آن تاکید دارند و وقتی منتظر اتفاق بعدی در زندگی تان هستید، تنها کاری است که باید انجام دهید.بی صبری و بی حوصلگی شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگی تان دور می کند.وقتی در خانه یا هر جای دیگری دچار خشم و کلافگی می شوید، دلیل آن این است که از این سه مولفه که در بالا اشاره کردیم دور شده اید.صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری است .
خودداری از لبریز شدن صبر در جمع

در زیر توصیه ها و پیشنهادهایی آورده ایم که کمکتان می کند به صبر از دیدی فراتر از فقط منفعل بودن و انتظار کشیدن نگاه کنید و بتوانید آن را به یکی از مهمترین مهارت های زندگی تان تبدیل کنید.

    از خودتان سوال کنید: آیا خشمتان در مقابل فردی دیگر حس خوبی به شما می دهد؟ آیا این خشم باعث می شود کنترل بهتری روی اوضاع پیدا کنید؟ آیا قدرت فکر کردنتان را تقویت می کند یا مسدود؟ لبریز شدن صبر و در رفتن از کوره چه تاثیرات منفی بر خودتان و دیگران خواهد داشت؟ اینکار چه هزینه هایی برایتان به دنبال دارد؟
    از خودتان سوال کنید: از این از کوره در رفتن چه درسی می گیرید؟ این واکنش ها چطور می تواند شما را درمورد مرزهای ظرفیت صبرتان آگاه کند؟ لازم نیست دردی که ممکن است اینکار برایتان به همراه داشته باشد را دوست داشته باشید ولی آیا اصلاً دوست دارید بخاطر این فرصت برای تقویت صبر و ظرفیت سلامتتان قدردان باشید؟
    برای خودتان هدف قرار دهید که در جمع از واکنش های احساسی و لحظه ای خودداری کنید. خودتان را به تمرین کردن صبر متعهد کنید.
    سنگر بگیرید. سعی کنید خودتان را در موقعیت هایی که لازم است درمقابل میل به واکنش های احساسی در زمان خستگی و کلافگی مقاومت کنید، قرار ندهید. تمرینات صبر را برای زمان هایی نگه دارید که احتمال لبریز شدن صبرتان کمتر است.



منبع: ساعد نیوز

چگونه آدم صبور و شکیبایی باشیم؟

افراد صبور همیشه و همه جا صبر پیشه می‌کنند و این صبر کردن فقط محدود به یک مقطع نیست در واقع زندگی افراد صبور به صبر پیوند خورده است.صبر باعث می‌شود استرس و اضطراب از زندگی شما دور شود.
تعریف صبر چیست؟

خویشتن داری میزان سطحی از تحمل فرد است قبل از اینکه فرد واکنش منفی نشان دهد. همچنین این لغت بمنظور اشاره به صفت و فضیلت ثابت قدم بودن شخص بکار می‌رود. که متضادهای آن عجله و عجول بودن است. بردباری یکی از راه‌های مقاومت انسان در شرایط دشوار است. که می‌تواند اشاره به پایداری نشان دادن انسان در برابر موقعیت‌های تحریک و یا تاخیر باشد بدون آنکه باعث دلخوری یا خشم یا سایر راه‌های منفی شود. خویشتن داری نمودی از تحمل هر انسان در زمانی است که وی تحت فشار بوده و بویژه هنگامی که با مشکلات طولانی مدت مواجه شده باشد.

  •     در روانشناسی تکاملی و علوم اعصاب شناختی خویشتن داری بعنوان یک مشکل تصمیم گیری بین دو انتخاب، مثلاً انتخاب پاداش کوچک در کوتاه مدت، یا انتخاب پاداش ارزشمندتر در دراز مدت مورد مطالعه قرار گرفته است.


  •     صبوری نقطه مقابل بی‌تابی و تسلیم شدن در برابر سختی‌هاست. در قرآن کریم نزدیک به صد آیه از بردباری سخن به میان آمده است به طوری که کلید ورود به بهشت صبر و استقامت معرفی شده است.


مولفه‌های صبر

اگر می‌خواهید به صبر دست پیدا کنید باید مولفه‌های صبر را بشناسید. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مولفه‌های صبر ، اصل پذیرش است. باید با خود کنار بیایید و بپذیرید بسیاری از اتفاقات خارج از کنترل شما می‌باشد و کار زیادی از شما بر نمی‌آید. قطعا شرایط همیشه پایدار نیست و تغییر خواهد کرد و اتفاق‌هایی که شما را رنج می‌دهند پایان خواهند یافت و فقط مقطعی از زندگی شما را درگیر خواهند کرد.بهتر است بدانید شما تنها نیستید و اتفاقات ناگوار برای هر فردی ممکن است رخ دهد و در این مواقع شما باید صبور باشید و تحمل به خرج دهید تا شرایط ناگوار بگذرند.
نتایج صبور بودن

بسیاری از مشکلات آدمی ناشی از رفتارهایی است که برخاسته از عدم توانایی انسان در کنترل احساسات و عواطف می‌باشد. و بردباری به عنوان یکی از مهمترین فضیلت‌های انسانی دارای کارکردهای متعددی می‌باشد:

  •     مدیریت و مهار نفس و خویشتن داری در برابر ناملایمات زندگی
  •     آرامش روحی و روانی
  •     موفقیت در روابط اجتماعی تحصیلی شغلی
  •     تقویت روحیه دینداری
  •     توانمند سازی هیجانات و احساسات درونی
  •     مصونیت از یاس و نومیدی و…

    علت پرخاشگری و بی‌صبری چیست؟

عوامل موثر بر بی‌صبری و پرخاشگری را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

  •     چه کسانی موجب بی‌صبری و پرخاشگری اند؟
  •     چه چیزهایی موجب بی‌صبری و پرخاشگری است؟


در دسته اول می‌توان گفت در موارد زیادی پرخاشگری و خشم نسبت به شخص مورد علاقه تجربه می‌شود. همچنین دوستان و آشنایان نزدیک نیز از عوامل خشم بوده‌اند.در باب دسته دوم می‌توان گفت علت، حول ناکامی‌ها، نیاز‌ها و خواسته‌های فرد می‌چرخد که این عوامل عبارتند از:

  •     جلوگیری از رفتار هدفمند
  •     تحقیر شدن یا مورد تبعیض و یا بی‌مهری قرار گرفتن
  •     مورد فریب‌کاری یا عهد شکنی قرار گرفتن
  •     تحقیر شدن احساسات، ارزش‌ها یا اقتدار واقعی فرد از سوی دیگران
  •     مورد بدرفتاری و بی‌توجهی قرار گرفتن از سوی افراد مهم
  •     صدمه دیدن در نتیجه بی‌توجهی نسبت به خود
  •     رفتار حاکی از بی‌توجهی دیگران
  •     مورد تجاوز بدنی یا کلامی قرار گرفتن
  •     قربانی شدن


راه‌های دستیابی به صبر

شکیبایی مهارتی است که می‌بایست آنرا آموخت و برای نهادینه کردن آن تمرین و ممارست کرد. درواقع یاد بگیرید که نبود آن را تشخیص دهید و بدانید که چه زمان باید عملکرد خود را تغییر دهید یا عقب بایستید و صبر کنید. برای کسب این مهارت روش‌های متعددی وجود دارد که با بهره‌گیری از آن می‌توان به فرد صبوری تبدیل شد. راهکارهای پیشنهادی ما عبارتند از:
شناخت زندگی دنیا

خداوند متعال زندگی را چنان مقرر کرده که لذت آن همواره با رنج و کوشش همراه باشد. انسان برای این آفریده شده است که در آزمون‌های این دنیا برای زندگی جاودانه و ابدی آخرت آماده شود. کسی که زندگی را اینگونه ببیند حوادث گوناگون آن برای او ناگهانی جلوه نکرده و بی‌تابی نمی‌کند. توجه به محدود بودن دنیا توان انسان را در مشکلات افزایش می‌دهد چرا که این باور فرد رابا انگیزه می‌سازد که با صبر و امید در زندگی حرکت کند.
خداباوری و اعتقاد به پاداش خداوند

اگر انسان بداند که آغاز و سرانجام امورش در اختیار خداوند است و خداست که به او وجود بخشیده، در برابر مشکلات بی‌تابی نمی‌کند چون به این امر ایمان دارد که خداوند رنج و محرومیت‌های مومنان را پاداشی چند برابر خواهد داد.
ایمان به قضا و قدر الهی

انسانی که معتقد باشد آنچه که به او می‌رسد از جانب خداوند است و هر پیشامدی به خواسته اوست آن چنان روحیه مقاومی پیدا می‌کند که به سادگی می‌تواند محرومیت‌ها را تحمل کرده و تحت تأثیر هیچ کس و هیچ چیز از راه صبر خارج نگردد.
داشتن اعتقادات محکم

شناخت خدا و اعتقاد داشتن به معاد و اینکه کارهای خیر و شری که افراد در این دنیا انجام می‌دهند، روزی به آنها رسیدگی خواهد شد و اینکه انسان به یقین برسد که خداوند وعده داده بعد از هر سختی، آسانی است، انسان را در برابر ناملایمات صبور می‌کند.
ایمان به هدف

ایمان به هدف محرک باطنی و درونی است که انسان را به سوی هدف می‏‌کشاند و سختی‏‌ها و گرفتاری‌ها را آسان و هموار می‏‌نماید و باعث می‌شود تا انسان در مشکلات با دلی مطمئن و آرام به راه خود ادامه ‏دهد. هر چه ایمان به راهی که می‌رویم بیشتر باشد موفقیت و تحمل کمبودها و موانع نیز در طول مسیر آسانتر است.
نگرش فرد نسبت به مشکلات

نوع نگرش فرد نسبت به سختی‌های زندگی تأثیر مستقیمی برفشار روانی حاصل از موقعیت دارد. اگر موقعیت ناخوشایند را مثبت بنگریم قابل تحمل خواهد بود. اما اگر آن را منفی ارزیابی کنیم، از کنترل ما خارج و غیر تحمل می‌گردد. درواقع، ما آن گونه که حوادث را تفسیر می‌کنیم، به آن واکنش نشان می‌دهیم. بنابراین، به وسیله تفسیرهایمان می‌توانیم موقعیت‌های ناخوشایند را کنترل و مدیریت کنیم، و توان خود را بالاببریم.
تفریحات سالم داشته باشید

برای تقویت روحیه صبردر تصمیم‏‌گیرى‏‌ها، حتى‌‏الامکان با افراد عاقل و پخته مشورت نمایید و سعی کنید بیشتر با افراد خوش خلق و صبور معاشرت کنید. همچنین از تفریحات سالم و تقویت کننده اراده؛ مانند کوهنوردى، شنا، دو، صحرانوردی و پیاده‏‌روى، گردش در طبیعت و… نیز استفاده کنید. این تفریحات تحمل انسان را افزایش می‌دهد.
توکل و یاری خواستن از خدا

با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد. دعا و طلب کمک از خدا آرامشی به انسان می‌دهد که او در برابر مشکلات همچون سنگ سخت می‌شود و جزع و بی‌تابی به خود راه نمی‌دهد. توکل به معنی واگذاری امر به خداوند متعال است. به خداوند بزرگ امیدوار باشید و دائما بر او توکل کنید. ارتباط خود را با او استحکام بخشید و در مشکلات و مصیبت‌ها از او استمداد بطلبید. افراد متوکل از اضطراب و استرس به دور هستند. به طور کلی انس و ارتباط با خدا از طریق نماز و عبادت و ذکر و دعا به انسان آرامش واقعی می‌دهد و میزان استقامت انسان را در مواجهه با مشکلات و سختی‌ها بالا می‌برد. این مهمترین عامل در دستیابی به صبر و شکیبایی است.
در چه مواقعی باید صبور بود؟

زندگی انسان در دنیا آمیخته با مشکلات زیادی است که اگر در برابر آنها بایستند و شکیبایی به خرج دهد به یقین پیروز خواهد شد. خویشتن داری و صبور بودن یکی از عوامل موفقیت انسان‌ها در زندگی است. بردباری، قدرت مدیریت بحران انسان را افزایش می‌دهد و کمک می‌کند فرد در زندگی پر از فراز و نشیب و سختی سلامت روانی و اجتماعی خود را حفظ کند.
در برابر وظایف خود صبور باشیم

همه افراد در زندگی وظایفی بر عهده دارند مانند وظایف نسبت به زندگی و خانواده، وظایف دینی و... .قطعا رعایت وظایف کار آسانی نخواهد بود، پس باید در برابر وظایف قوی و صبور بوده تا به مقصد رسیم. اصلا همین صبر هم وسیله رسیدن به هدف است و هم اینکه هدف است. یعنی هم قرار است در نهایت صبور شویم و هم اینکه برای خوب بودن باید صبور باشیم چرا که هر چه در برابر وظایف صبور تر باشیم، در راه موفقیت نیز از سختی‌ها و استرس‌های کمتری رنج می‌کشیم.
در برابر حرف‌ها تاب بیاوریم و صبور باشیم

خیلی وقت‌ها افراد دیگر و نزدیکانمان حرف‌هایی میزنند که از نظر ما خیلی خوشایند نیستند و خیلی دوستشان نداریم ولی باید بدانیم حرف حرف است! افراد معمولا خیلی مراقب حرف‌های خود نیستند و در اکثر مواقع سخنانی فکر نشده می‌گویند. اگر بتوانیم با این مسئله کنار بیاییم و ذهنمان آماده شنیدن بدی‌ها هم باشد، دیگر این حرف‌ها خیلی برایمان سنگین نخواهند بود.اگر هم حرف ها باعث رنجش شما شدند و شما را ناراحت کردند بهتر است کمی کوتاه بیایید و صبر به خرج دهید، خیلی از مواقع صبوری کردن در این شرایط مانع بسیاری از درگیری‌ها می‌باشند. صبور بودن و صبوری کردن استرس و اضطراب شرایط محیطی را از بین می‌برد.
صبر و بخشش در موقعیت‌های سخت

همیشه در زندگی کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته با تو بدی خواهند کرد. ممکن است کاملا حق با شما باشد و این حق را دارید که در برابر ظلمی که به شما شده ایستادگی کنید، ولی صورت انسانی و منطقی‌تر آن این است که قلب ما آن قدر بزرگ باشد که بدی را با خوبی و خوشی جواب بدهیم.صبور بودن در موقعیت‌های سخت زندگی این امکان را به شما می‌دهد تا بهترین تصمیم‌ها را بگیرید و در عین حال روابط آرام‌تر و بهتری با دیگران برقرار کنید و از سلامت عمومی بالا‌تری برخوردار باشید و از ناخوشی‌های استرس و اضطراب به دور باشید.

تصور کنید یک جلسه مهم کاری دارید، زود‌تر از همیشه از خانه خارج می‌شوید، در بین راه تصادفی رخ می‌دهد که منجر به ترافیکی سنگین می‌شود، این تجربه از جمله موقعیت‌هایی است که کنترلی بر آن ندارید. ممکن است دچار اضطراب شوید یا تمام مدت عصبانی باشید، به زمین و زمان بد و بیراه بگویید و مدام دستتان روی بوق باشد یا شاید خونسردی خود را حفظ کنید و بپذیرید که باید مدت زمانی صبر کنید تا ترافیک باز شود، تماسی بگیرید تا دیر رسیدن خودتان را اطلاع بدهید.قطعا با صبر کردن و روش دوم روز خود را راحت‌تر سپری خواهید کرد.



منبع: ساعد نیوز

نحوه پیدا کردن هدف در زندگی

هدف نقطه‌ای در زندگی برای رسیدن است که در مسیر آن آگاهانه قدم برمی‌داریم و مهمترین اصل در رسیدن به آن انگیزه داشتن و شفاف سازی هدف می‌باشد.
آیا احساس می‌کنید گم‌ شده‌اید یا انگار چیزی در زندگی‌تان کم است؟ شاید می‌خواهید در دنیایی که هستید، تفاوت بزرگی ایجاد کنید، اما نمی‌دانید چطور. بسیاری از ما در همین حال که زندگی را می‌گذرانیم، حس می‌کنیم باید ارتباط عمیق‌تر و راضی‌کننده‌تری با دنیا داشته باشیم اما چون به آن نمی‌رسیم، احساس ناامیدی و ناتوانی می‌کنیم.

بزرگ‌ترین روزهای زندگی شما، یکی همان روزی است که در آن متولد شده‌اید و دیگری آن روزی که بفهمید هدف‌تان از زندگی چیست. اما اگر ندانید هدف‌تان چیست و چرا اینجا هستید، ادامه‌ی زندگی می‌تواند دشوار باشد. مقاله زیر را بخوانید تا ببینید چگونه هدف خود را پیدا کنیم.

هدف نقطه‌ای است که قصد رسیدن به آن را داریم و در آن مسیر آگاهانه قدم برمی‌داریم. این نقطه یک خواسته دقیق و روشن و وضعیتی است که می‌‌خواهید در آینده داشته باشید و مدام ذهن شما را برای رسیدن به آن درگیر خود می‌کند. به عبارت دیگر همان خواسته‌ایست که می‌خواهید به آن برسید. همان تصاویر خوبی که در ذهن، از خود و زندگی آینده خود ساخته‌اید. همان نتیجه‌ای که در اثر برنامه ریزی، تلاش و پشتکار شما به دست می‌آید. رسیدن به اهداف یعنی واقعیت بخشیدن به رویاها.
فواید هدف گذاری در زندگی

  •     با توجه به هدف مسیر کارها مشخص می‌شود و به زندگی معنا می‌دهد.
  •     مثل آیینه‌ای است که شخصیت انسان را نشان می‌دهد.
  •     اهداف خوب می‌توانند زندگی را پر از شادی و موفقیت نمایند.
  •     افرادی که در زندگی خود اهداف مشخص دارند افرادی سالم، خوش اخلاق و خوش برخورد هستند.
  •     به انسان اعتماد به نفس، انگیزه وعشق به زندگی می‌دهد.
  •     انسان هدفمند پویا و فعال است و کمتر به دنبال افکار منفی است.
  •     یکی از رموز موفقیت انسان هدفمندی در زندگی است.
  •     هدفگذاری در زندگی است که انسان‌های بزرگ را از دیگران متمایز می‌کند.

    چگونه هدف خود را پیدا کنیم؟

وقتی از افراد در مورد اهدافشان سئوال می کنیم، بیشتر آنها در مورد چیزهایی که نمی خواهند مواجه شوند، صحبت می کنند. مغز انسان چنان عمل می کند که یک هدف با الفاظ منفی را بیشتر جذب می کند و تاثیرات منفی بر جای می گذارد. ما والدینی را می بینیم که به فرزندان خود می گویند که چه کارهایی را انجام ندهند و سرانجام پی می برند که کودکان ظاهرا بیشتر مایلند درست عکس آنچه را که به آنها گفته میشود، انجام دهند.
مرحله اول: هدفتان را قاطعانه بیان کنید

ذهن ما بر اساس فاکتورهایی مانند زمان، عدد و نحوه رسیدن برنامه ریزی میشود و سیستم RAS مغز فقط روی مواردی تمرکز می کند که بارها و بارها تکرار شود. در فرآیند هدفگذاری همانند یک بازیکن گلف عمل کنید که توپ خود را از ورای همه موانعی مانند درختان، چاله ها و… به هدف می نشاند. شما باید در ابتدا نتایج را در ذهن خود تجسم کنید و به ابزارها و چگونگی آن توجهی نکنید زیرا ذهن ما علاقمند است در منطقه امن خود بماند و به محض آنکه یک هدف را مشخص می کنیم، احساس خطر می کند و بدنبال منصرف کردن شما می گردد.

مثلا اگر می خواهید 5 کیلو کاهش وزن داشته باشید، آیا بیشتر به روش دستیابی به وزن ایده آل را تصور می کنید و یا زمان رسیدن و احساس تندرسی را تصور می کنید؟ افرادی که ذهن خود ر ا مشغول روش های دستیابی به هدف می کنند، با انبوهی از کارها مواجه میشوند که در ظاهر غیر ممکن است اما افرادی که تنها به نتیجه فکر می کنند و در مسیر هدف قرار می گیرند، به ذهن خود چنین القاء می کنند که باید راه دستیابی به آنرا پیدا کند.

پیشنهاد می کنم تعداد آرزوها و اهداف خود ار بدون آنکه درباره آنها فکر کنید، روی کاغذ بیاورید و آنها را الفاظی مثبت بیان کنید. مثلا بجای اینکه بگویید: من مجبور هستم وزنم را کاهش دهم تا سرطان نگیرم، بگویید: من برای دستیابی به سلامتی وزن خودم را کاهش می دهم.

همچنین بجای اینکه بگویید: من باید شغل خود را تغییر بدهم و پول بیشتری دربیاورم تا ورشکسته نشوم، بگویید من شغل مورد علاقه خود را انتخاب می کنم و اهداف خود می رسم.پرسش های زیر به شما کمک می کند یک مسیر درست را در ذهن خود ترسیم کنید و اهداف را بصورت شفاف و قابل لمس بیان کنید:

  •     چه می خواهم؟
  •     امیدوارم که همین الان چه چیزی را تغییر دهم؟
  •     به چه نتیجه ای می خواهم برسم؟
  •     چه چیزهایی را می خواهم تغییر دهم؟
  •     چه نتایجی برایم مهم است؟
  •     بیداری قهرمان درون


مرحله دوم: هدفتان را در بستر قرار دهید

در مرحله دوم مشخص کنید کی، کجا و با چه کسی می خواهید به نتیجه مطلوب برسید؟ تعیین هدف، فقط نوشتن آن روی کاغذ نیست بلکه احساسات و شوق شماست که نشان می دهد تا چه میزان می توانید به آن برسید.

  •     این تغییر بر من چه تاثیری خواهد داشت؟
  •     در چه مکان و زمانی می خواهم به هدفم برسم؟
  •     همراه با چه کسی می خواهم به اهدافم برسم؟ از چه کسانی باید کمک بگیرم؟
  •     من در چه شرایطی می توانم از مهارت های جدیدم استفاده کنم؟
  •     برای رسیدن به مهارت های گفته شده، به چه مدت زمان نیز دارم؟

    مرحل سوم: هدف را با حس خود بسنجید

در این بخش روش ان ال پی یک راهکار ارائه می کند تا با استفاده از آن به میزان واقعی بودن هدف خود پی ببرید. هنگامی که به هدف خود فکر می کنید، چه تصویری می بینید؟ چه چیزهایی را میشنوید و چه احساسی درون شما شکل می گیرد؟ آینده خود را تصور کنید، صدا، تصویر و حس خود را در مورد هدف و لحظه دستیابی به موفقیت بازسازی کنید. اگر این اهداف به شما انگیزه دهد و شوق زیادی را در شما زنده کند، می توانید مطمئن شوید که راه درستی را انتخاب کرده اید.

این تمرین را با تجسم چیزهای ساده شروع کنید. مثلا شخصی را که بخوبی میشناسید در نظر آورید و به صدای او گوش کنید و زمانی را بیاد بیاورید که با او احساس خوشی می کردید. همیشه کار را با آن چیزی آغاز کنید که به آسانی به مغزتان خطور می کند. بیاد داشته باشدی:

” هرچیزی که در جهان اطراف ما خلق شده است، از شکل گیری یک اندیشه در ذهن یک انسان مایه گرفته است.”

فرض کنید یک یخش خلاق در ذهن دارید. اگر یخواهید سئوالی از او در مورد نحوه رسیدن به اهداف داشته باشید، چه چیزی خواهد بود؟ چند دقیقه تمرکز کنید و سپس این بخش را در ذهن تجسم کنید و سئوالات زیر را از او بپرسید. سپس جواب ها را یادداشت کنید و با اهداف خود بسنیجید. این روش به ما کمک می کند تا از طریق ارتباط با ضمیر ناخوداگاه بتوانی خلاقیت های درونی خود را کشف کنیم:

  •     چه منابعی باری دستیابی به هدف دارم؟
  •     چگونه از توانایی های ذاتی خود استفاده کنم؟
  •     چگونه بدانم که به هدف خود رسیده ام؟
  •     چه راههایی می تواند مفید باشد؟


مرحله چهارم: هدفی انتخاب کنید که از عهده آن برآیید

هرگز هدفی را انتخاب نکنید که وابستگی به دیگران داشته باشد. انسان های هدفمند، مسئولیت کارهای خود را بر عهده می گیرند و سعی نمی کنند تا به دیگران وابسته باشند. اگر برای فرزندان خود هدف انتخاب می کنید هم کاری کنید تا نقش اول آن را خودشان بر عهده بگیرند.

” فقط آن چیزی را کنترل کنید که از جانب شما قابل کنترل است و اجازه دهید سایر چیزها در مسیر خود حرکت کنند.”

برخی از افراد در ابتدای مسیر به عواقب آن فکر می کنند و ناچارا به وام گرفتن و شریک تجاری می گردند اما این اصل به شما می گوید تلاشتان برای دستیابی به هدف زمانی متوقف می شود که مسئولیت و قدرت شما متوقف شود. این سئوال را از خود بپرسید: تا چه اندازه مالک نتیجه مورد نظر هستم؟ یا به عبارت دیگر تا چه حد در موفقیت و عدم موفقیت آن دخالت دارم؟ در ادامه به پرسشهای مرحله چهارم خواهیم پرداخت:

  •     برای دستیابی به این اهداف، چه کاری خواهم کرد؟
  •     آیا قبلا به هدفی دست یافته ام که مشابه هدف فعل ام باشد؟
  •     این شباهت ها کدامند؟ چه کمکی می تواند کند؟
  •     آیا این امکان وجود دارد که چیزی مانع رسیدن به هدفم شود؟
  •     به کمک چه افرادی نیاز دارم؟
  •     با دستیابی به این هدف، توانایی انجام چه کارهایی را خواهم داشت؟
  •     چگونه می توانم شخصا بر روی سرنوشت خودم اثر بگذارم؟
  •     بر روی چه بخشی از این نتیجه کنترل اعمال می کنم؟

    مرحله پنجم: آثار رسیدن به هدف را ارزیابی کنید

در این مرحله باید با خود صادق باشید. آیا با دستیابی به هدفتان، چیزی را که در حال حاضر در اختیار دارید را از دست خواهید داد؟ مثلا اگر بدنبال یک هدف شغلی بزرگ هستید، شاید بر روی روابط خانادگی شما تا مدتها تاثیر بگذارد و کمتر فرصت کنید به مسافرت و دورهمی ها بپردازید. کسب یک نتیجه، به معنای تغییر از یک حالت به حالت دیگر است. این حالات شامل چگونگی احساس شماست.

یکی از عوامل مهم مقاومت ذهن در دستیابی به اهداف، عدم تصور خود در زمان رسیدن به هدف است. مثلا فردی که در دوره های ان ال پی شرکت کرده بود می گفت من آرزو دارم به فلان جایگاه شغلی برسم اما ترسی درونم هست که می گوید شاید دیگران تو را ترک کنند و پس از این هدف دیگر نتوانی در کنار دوستان خود باشی و…

می بینید؟ این بخشی از ترس های پنهان ما برای رسیدن به اهداف است. برای جلوگیری از این کار ابتدا خیال ذهن را از خطرات و ریسک های این هدف راحت کنید و با شرح جزئیات، تمامی اتفاقاتی که پس از رسیدن به هدف جدید تجربه خواهید کرد را تجسم کنید. در این حالت ذهن از حالت ابهام خارج می شود و با اضطراب کمتری می توانید پیش بروید.

  •     آیا مطمئنم که واقعا همین هدف را می خواهم؟
  •     اگر به این هدف برسم چه خواهد شد؟ (اهرم لذت)
  •     اگر به هدفم نرسم چه اتفاقی می افتد؟ (اهرم رنج)
  •     زندگی ام دستخوش چه تغییراتی خواهد شد؟
  •     چرا باید این هدف را دنبال کنم؟ (رسالت فردی)


مرحله ششم: هدف را محدود کنید

منظور من از محدود کردن اهداف این است که اصطلاحا “به دنبال یک خرگوش بدوید” و بر روی یک هدف متمرکز شوید. سیستم RAS ذهن خود را همانند یک ذره بین بر روی یک یا دو هدف مهم متمرکز کنید و به افکار منفی و ترس های اجازه ندهید تا شما را منصرف کنند. یکی از مشخصات ناخودآگاه این است که می توان با ایفای نقش مورد نظر، آنرا فریب داد.

مثلا اگر بتوانید خود ار بعنوان بهترین سخنران جهان در نظر بگیرید و مدتها نقش یک سخنران خوب را بازی کنید و به آموزش سخنوری و فن بیان بپردازید، دیر یا زود خواهید دید توانایی بروز استعدادهای درونی خود ار خواهید یافت و به راحتی می توانید دست به عمل بزنید.از اقدام کردن نهراسید زیرا در 5 مرحله قبل یاد گرفته اید بصورت فانتزی به اهدف نگاه نکنید و خود را برای روزهای سخت آماده کنید.
کلام پایانی

یافتن هدف در زندگی کاری نیست که بتوان در چند روز، هفته یا ماه انجام داد. این کار یک فرآیند طولانی‌مدت و حتی مادام‌العمر است که در هر لحظه فقط می‌توان یک قدم به سوی آن برداشت. از سوی دیگر، ممکن است متوجه شوید که هدف شما با گذشت زمان تغییر می‌کند. شاید در دوران جوانی دوست داشتید به حقوق حیوانات بپردازید، اما در حال حاضر دغدغه‌ی شما مشکلاتی است که انسان‌ با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که شما می‌توانید در زندگی بیش از یک هدف داشته باشید.

به خاطر داشته باشید که برخورداری از زندگی هدفمند و معنادار لزوماً به این معنی نیست که باید کاری را که انجام می‌دهید، تغییر دهید. به‌عنوان مثال اگر موهای افراد را کوتاه می‌کنید، به این فکر کنید که هدف‌تان در زندگی کمک به دیگران برای زیباتر شدن است. یا اگر مدیر مدرسه هستید، هدف‌ شما ایجاد یک محیط مناسب برای یادگیری کودکان است.

با این حال، در بعضی موارد لازم است کاری را که انجام می‌دهید متوقف کرده و در مورد مسیری که در آن قرار دارید، فکر کنید. آیا این مسیر شما را به هدف‌تان می‌رساند؟ اگر این‌طور نیست، می‌توانید مسیر خود را تغییر دهید. گاهی اوقات، مسیر رسیدن به هدف پرپیچ و خم و دارای فراز و نشیب‌های فراوان است.



منبع: ساعد نیوز