تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

چگونه با افراد کینه ای سازگار شویم؟


افراد کینه ای به‌ شدت تمایل دارند مورد توجه دیگران قرار بگیرند و اغلب نمایشی یا به ‌شکل نامناسب رفتار می‌کنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند.

نحوه رفتار با افراد کینه ای چگونه باید باشد؟ این افراد چه ویژگی هایی دارند؟ افراد کینه ای حافظه ای قوی دارند و اصولا رفتارها و گفتارهای دیگران را به خوبی به خاطر می سپارند. باید بدانیم که این افراد به شدت تمایل دارند مورد توجه دیگران قرار بگیرند و اغلب نمایشی یا به شکل نامناسب رفتار می کنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند. این اختلال معمولا در دوران نوجوانی یا اوایل بلوغ خود را نشان می دهد. در ادامه مطلب به بررسی بیشتر درباره افراد کینه ای و رفتار درست با آن ها می پردازیم.
معذرت خواهی در صورت انجام کار اشتباه

اگر واقعا کار اشتباهی کرده اید، مسئولیت آن را به عهده بگیرید. اعتراف کنید اشتباه کرده اید و برای جبران آن هر کاری می توانید انجام دهید. اگر فکر نمی کنید کار اشتباهی انجام داده اید اما می دانید طرف مقابل تان این طور فکر می کند، بگذارید بداند که متوجه دیدگاه متفاوتش هستید و البته از عمد باعث ایجاد مشکل موردنظر نشده اید. بگذارید طرف مقابل بداند که از وضعیت پیش آمده متأسفید حتی اگر فکر می کنید خطایی از شما سر نزده است.
سوال از طرف مقابل در مورد کاری که باید برای جبران انجام دهید

گاهی اوقات نیت خوب شما به همراه عذرخواهی کافی خواهد بود. اما خودتان را آماده کنید چون ممکن است شخص مقابل حتی پس از عذرخواهی شما، از اشتباهتان چشم پوشی نکند و راهی برای بدتر کردن اوضاع پیدا کند. پس از طرف مقابل بپرسید چه کاری از دست شما برای بهتر شدن اوضاع برمی آید؟
بعد از عذرخواهی و دفاع از خودتان مسئله را رها کنید

به طور مداوم تلاش نکنید که دیدگاهتان درمورد آن مسئله، مورد تأیید طرف مقابل قرار بگیرد. شما در این صورت حس کینه را در او تقویت خواهید کرد. فرد کینه ای در بسیاری از موارد، درنهایت دست از کینه جویی برمی دارد. گاهی اوقات این تغییرِ موضع با تغییر برخورد شما سریع تر اتفاق می افتد. سعی کنید وانمود کنید از عصبانیت آن شخص اصلا نگران و ناراحت نیستید. درمانگرانِ رفتاری شناختی معتقدند که گاهی اوقات می توانیم با وانمود کردن به درستی چیزی، وضعیت را تغییر دهیم.
بدانید که کینه ای شدن طرف مقابلتان دلایل زیادی دارد

شاید اعضای خانواده اش همیشه از او انتقاد می کرده اند و او همچنان سعی دارد در برابر آن از خودش محافظت کند. شاید هم خواهر یا برادر کوچک تر او هیچ گاه سرزنش نمی شده اند، در حالی که او همیشه به خاطر هر گونه سرپیچی از قوانین خانواده، مجازات شده است. حتی ممکن است بدتر از همه، او را به یاد خواهر یا برادر کوچک ترش می اندازید و به همین خاطر، شما را مجازات می کند. بنابراین بدانید که مسائل زیادی در کینه ای شدن یک فرد دخیل هستند.
دریافت پشتیبانی مثبت از اطرافیانتان

رعایت این نکته در محل کار اهمیت بیشتری دارد. شما نباید درمورد رئیس یا حتی همکارتان شکایت کنید، اما ممکن است لازم بشود به طور غیرمستقیم کمی اطلاعات جمع کنید. می توانید از همکار قدیمی تان بپرسید آیا او تابه حال از دست کسی در محل کار عصبانی شده است؟ اجازه ندهید گفت وگوی شما به بدگویی تبدیل شود، اما از او سؤال کنید برای مقابله با این وضعیت، چه کرده است. متوجه خواهید شد که تنها نیستید و حتی ممکن است توصیه های مفیدی دریافت کنید.
همیشه امیدوار نباشید که اوضاع به بهترین حالت تغییر کند

اگر در محل کار با مافوقی کینه ای برخورد دارید و در موقعیتی نیستید که آنجا را ترک کنید، شرایط دشوارتر هم می شود. اگر می توانید از حمایت همکاران تان استفاده کنید. در صورت امکان این کار باید بدون شکایت یا بدگویی از رئیس تان صورت بگیرد چون در غیر این صورت فقط احتمال ادامه کینه جویی افزایش می یابد. سعی کنید به خاطر داشته باشید حتی اگر کینه، شخصی به نظر برسد، فقط به شما مربوط نمی شود. چیزی در ذهن طرف مقابل وجود دارد که از آن اطلاعی ندارید و اصلا ارتباطی با شما ندارد. درنهایت، کینه به مشکلات شخص کینه ای برمی گردد، نه فردی که هدف کینه توزی قرار می گیرد.
سعی کنید فاصله خود را با افراد کینه ای حذف کنید

زمانی که متوجه شدید فردی کینه ای است، سعی کنید حدالامکان فاصله خود را با این افراد حفظ کنید. این افراد بیشتر از سایرین حساس هستند و ممکن است رفتارهای کوچک و بدون غرض شما هم باعث رنجش آن ها شود. از سمت دیگر گاهی اوقات ممکن است یک فرد کینه ای تصمیم به انتقام بگیرد و امنیت روانی یا جانی و مالی کسی که او را آزرده، تهدید کند. بنابراین سعی کنید مواظب ارتباطات خود باشید.
مهم ترین نشانه های افراد کینه ای چیست؟

اکثر این افراد از صمیمیت و وابستگی می ترسند، در بروز حوادث و اتفاقات ناگوار دیگران را مقصر می دانند، زیادی قهر می کنند و حافظه رویدادی قوی دارند . این افراد معمولا منفی نگر هستند و نکات مثبت ماجرا را در نظر نمی گیرند. گذشته را فراموش نمی کنند و فقط به تلخی ها و موارد ناراحت کننده فکر می کنند. همین مسئله باعث به وجود آمدن کینه در آنها خواهد شد.



منبع: ساعد نیوز

افراد موفق و خصوصیات آن ها

افراد موفق و خصوصیات آن ها :

یکی از خصوصیات آدم‌های موفق متقاعد کردن دیگران است که تکنیکی است که باید در فرد نهادینه شود.
به اعتقاد روانشناسان، افراد موفق افرادی هستند که خودشان هستند و هرگز تمایلی برای آزاد نبودن و وارسته بودن ندارند. افراد ناموفق، افرادی هستند که فکر خویشتن خود هستند و شادی، درستکاری و صداقت را در زندگی خود نپذیرفته‌اند. به طور تقریبی موفقیت هر کسی در زندگی شخصی‌اش به چگونگی تأثیرگذاری او بر دیگران و متقاعد کردن آنان وابسته است.

 احساس ضعف و یا کاستی‌های بشر:
فدایی متخصص روان‌پزشکی با اشاره به راهکارهای موفقیت می‌گوید: آنچه واقعیت دارد این است که همه ما انسان‌ها دارای ضعف‌هایی هستیم و به همین دلیل به راحتی نمی‌توانیم آنچه را که دوست داریم به دست آوریم.به طور معمول هر فردی نمی‌تواند بیش از یک یا دو کار را انجام دهد و در آن‌ها مهارت و موفقیت پیدا کند. احساس هر فردی برای دستیابی به هدفش بسیار مهم است، بنابراین با کمی تغییر و نگاهی دیگر به آن مسئله، راه رسیدن به هدف‌ها را برای خود راحت‌تر می‌کند و به اهداف منطقی خود می‌رسد.
نداشتن اطلاعات کافی نیز می‌تواند یک عامل موثر برای موفقیت پایین باشد. اگر می‌خواهید خود را برای اشتباهاتی که مرتکب می‌شوید سرزنش کنید، باید بدانید که سرزنش کردن یک عمل نادرست و غلط است. آنچه اهمیت دارد این است که هرگز برای بد انجام دادن کاری که هیچ گاه بهتر انجام دادنش را یاد نگرفته‌اید، بی‌ارزش تصور کردن خودتان معنایی ندارد و قابل تصور نیست. آشفتگی خاطر و وضعیت زندگی خیلی از مواقع مانع موفقیت می‌شود.
وقتی که افراد از خودشان متنفر می‌شوند، خطای بیشتری را انجام می‌دهند، چون نسبت به خود احساس بدی دارند ولی می‌خواهند ارزش خود را بیشتر کنند، بنابراین اعمال غلط دیگری مرتکب می‌شوند.
 دیگران را متقاعد کنید:

وی در ادامه گفت: متقاعد کردن دیگران همواره نیازمند برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم است. در متقاعدسازی دیگران، آنچه اهمیت دارد، این است که بتوانید در نخستین لحظات نظر مثبت طرف مقابل را جلب کنید. اول خودتان در مورد خواسته‌تان متقاعد شوید، بعد به متقاعد کردن دیگران بپردازید. در این صورت نمی‌توانید دیگران را به قبول امری وادار کنید که به آن اعتقادی ندارید. قبل از این که برای متقاعد کردن دیگران قدم بردارید، با خودتان خلوت کنید و اطمینان پیدا کنید که هر امری که می‌گویید را قبول دارید یا خیر؟
برای پذیرفته شدن از سوی دیگران در ابتدا باید بین شما تفاهمی ایجاد شود تا اعتماد طرف مقابل جلب شده و وارد مرحله متقاعدسازی شوید. یک دستورالعمل مشخص داشته باشید، الگوهای روانی و رفتاری انسان‌ها نقش مهمی در موفقیت شما در متقاعد کردن دیگران دارد. اغلب انسان‌ها نمی‌دانند چه چیزی می‌خواهند اما می‌دانند که چه چیزی نمی‌خواهند. این وظیفه شماست که کمک کنید تا دیگری نیازهایش را بشناسد و برای وی مشخص کنید پیشنهادتان چگونه به حل مشکل او کمک می‌کند.
تا می‌توانید اعتماد رفتارتان را در زمینه‌های مختلف مثل اعتماد فرهنگی و اعتماد دوستی افزایش دهید و برای این کار باید اصول انضباط رفتاری را رعایت کنید. کارهایتان را به تأخیر نیندازید و سعی کنید به نتایج بلندمدت و دیرپا نسبت به منافع کوتاه مدت توجه بیشتری داشته باشید.
 استمرار کارها را پیشه کنید:

گفتنی است که انجام و استمرار کارها برای مدت طولانی جزو تکنیک‌های اساسی به سوی موفقیت است. سعی کنید برای تأثیرگذاری بر دیگران و دریافت بازخورد مطلوب، دستورالعمل مشخصی داشته باشید. باید دیگران را قدم به قدم به سمت دری که می‌خواهید باز شود، هدایت کنید و از آن‌ها بخواهید که این در را بگشایند. گام‌های کوچک و استوار امروز، پایه‌گذار فردای روشن است. کامل بودن هر کار بستگی به اندازه هر کار دارد.
معمولاً کارهای کوچک در زمان‌های کم، به راحتی به انجام می‌رسند و کارهای بزرگ هم در زمان‌های طولانی انجام می‌شوند. توصیه می‌شود کارها را به اندازه اهمیت آن‌ها تجزیه و تحلیل کنید زیرا تدریجی حرکت کردن به سوی هدف،‌ باعث کاهش تدریجی استرس، پریشانی و اضطراب می‌شود و این کاهش استرس، موفقیت در کارها را در پی دارد.
فدایی معتقد است: برای این که حرف خودتان را به کرسی بنشانید و دیگران را به متمایل به انجام خواسته خود کنید. بهتر است که تأثیرگذار باشید. مهم‌ترین ابزار تأثیرگذاری در کلمه "سادگی" خلاصه می‌شود. وقتی تلاش می‌کنید تا دیگران را القا کنید که خودشان را با شما همسو کنند. صریح و منظم باشید اگر ایده‌هایتان پر از موضوعات مختلف باشد بدون شک، حمایت دیگران را از دست می‌دهید، پس توصیه می‌شود که صریح، ساده و روراست باشید.
اگر شما یک فرد دوست‌داشتنی باشید، این دوست داشتنی بودن شما می‌تواند یک عامل موثر برای تأثیرگذار بودن‌تان باشد. وقتی با دیگران مخالفت می‌کنید نتیجه‌ای این اختلاف این است که دیگران شما را نامهربان و احتمالاً نفرت‌انگیز تلقی می‌کنند و نکته مهم این است که برای برنده شدن لازم نیست باهوشترین باشید بلکه باید فقط کار درست را انجام دهید.



منبع: رژیم

شکست پُلی است برای پیروزی

شکست نه یک واقعیت بلکه فرصت دوباره ای برای رسیدن به موفقیت است. مدیریت شکست و فرمول رسیدن به موفقیت ساده است. در حقیقت نرسیدن به هدف ابتدایی ترین مفهوم شکست است به بیان دیگر احساس عدم دستیابی به هدف مورد نظر در فرد همان احساس شکست است اما باید دید که چرا احساس شکست واکنش های متفاوتی در افراد را به دنبال دارد. چرا برخی کمتر و برخی بیشتر شکست را تجربه می کنند. برای رسیدن به بالاترین حد موفقیت، باید شکست را در آغوش بگیرید. شکستها بزرگ‌ترین معلمین زندگی هستند اما متاسفانه بیشتر افراد و مخصوصاً فرهنگ‌های محافظه‌کار تمایلی برای تجربه آن ندارند. درعوض آنها انتخاب می‌کنند که محافظه‌کارانه‌تر عمل کرده و هر بار همان انتخاب‌های مطمئن‌تر را دوباره و دوباره تکرار می‌کنند.  سریع‌ترین راه به سمت موفقیت نداشتن ترس دربرابر شکست است . برای رسیدن به هر هدف باارزش، باید ریسک کنید یکی از بزرگترین رازهای موفقیت عمل کردن در منطقه توانایی‌هایتان اما بیرون از منطقه امن‌تان است. بااینکه ممکن است با شکستی بزرگ روبه‌رو شوید، اما امکان پیروزی بزرگ هم برایتان وجود دارد . شکستها به شما فرصت سنجش دلایل عدم موفقیت را می دهند و شما را با محدودیت هایتان آشنا می کند. گاهی اوقات شکست در رسیدن به اهداف زندگی فرصتی است برای تغییر دادن و ارزیابی کردن روشهای به کار گرفته شده توسط شما که ختم به این نتیجه شده است. نگرش منفی سبب می شود نسبت به زندگی بدبین شوید. سعی کنید خوش بین باشید اگر تردیدها و یا ترسهایی برای رسیدن به هدف مورد نظرتان وجود دارد نیمی از جنگ را باخته اید. شکست‌ها را صرفا پیامد و برآمد کوشش اندک و نابخردی خودتان نبینید. لیل شکست تان را تجربه کنید. جنبه های منفی و نقاط ضعف خود را در روش یا ابزار بکار گرفته برای رسیدن به موفقیت مشخص کنید. نسبت به اهدافی که می خواهید به آنها برسید صریح باشید. گاهی علت شکست افراد غیر واقعی بودن اهداف، عدم تمرکز، وضوح و شفافیت هدف مورد نظر، کلی بودن، ابهام در هدف و یا عدم تهیه و پیش بینی ابزار مورد نظر برای رسیدن به آن هدف می باشد. پس از آزمودن شکست، پایداری و استواری پیشه کنید و از مهارت‌های حل مساله در راستای دست یافتن به پیروزی و کامروایی بهره‌ بگیرید.



منبع: رژیم

عادتهای بدی که مانع رسیدن به موفقیت است

منظور از موفقیت بیشتر این نیست که بیشتر و سخت تر کار کنید، بلکه به این معنی است که هوشمندانه تر و با برنامه ریزی بهتر کارهای خود را به انجام برسانید.

برای این منظور بهترین راهکار این است که از کوتاه ترین زمان، بیشترین استفاده را ببرید و اولین قدم برای چنین هدفی نیز، ترک عادت های بد و اشتباه در زندگی است.

همه به این امر واقف هستیم که برخی از اشتباهاتی که هر روز آن ها را تکرار می کنیم، می توانند ما را از داشتن کار یا زندگی پیروز و پربار دور نگه دارند. از این رو، لازم است پیش از هرگونه تصمیم گیری، در وهله اول به حذف اشتباهات پرداخته و سپس مسیر مناسب برای تحقق اهداف خود را پیدا کنیم.

در این راستا، ما 17 عادت بد که می تواند موجب جا ماندن شما از قافله پیشرفت باشند را معرفی کرده ایم. امید که این مطلب موجب ارتقای کیفیت زندگی شما بشود.

تنظیم تکرار برای الارم صبحگاهی

اگر جزو کسانی هستید که وقتی صبح، ساعت موبایل زنگ می خورد آن را برای ۱۰ دقیقه دیگر تنظیم می کنند، باید بدانید که یکی از بدترین اشتباه ها را انجام می دهید. اسنوزِ ساعت نه تنها کمک نمی کند تا بیشتر بخوابید، بلکه برای سلامتی تان نیز مضر است.

به این دلیل که وقتی از خواب بیدار می شوید، غدد بدن به ترشح هورمون های بیداری می پردازند تا شما را برای یک روز کامل آماده و مهیا سازند. وقتی دوباره به خواب می روید، باعث می شوید تا این روند کند شده یا از بین برود. بعلاوه، ۱۰ دقیقه خواب بیشتر باعث سرحال تر شدن شما نمی شود و برای بیرون کردن خستگی از بدن به خواب عمیق نیاز دارید.

کار را به خواب ترجیح دادن

«آریانا هافینگتون» در سخنرانی خود در زمینه «انقلاب خواب» بیان داشته که خواب کامل شبانه به کارائی بیشتر و موفقیت بالاتر منتهی می شود و کمک می کند تا فرد تصمیمات  هوشمندانه اتخاذ کرده و ایده های بزرگ و ارزشمندی به ذهنش خطور کنند.

در تحقیقات علمی نیز ثابت شده که میان ناکارآمدی در محل کار و کم خوابی ها و بدخوابی های شبانه ارتباط مستقیم وجود دارد. لایه جلویی مغز که مسوول حل مشکلات مغز است، در اثر کم خوبی کوچک می شود. کار کردن به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز در هفته موجب حواس پرتی شده و کارکرد مغز را پائین می آورد.

یکی از بهترین ترفندها برای داشتن خواب کافی، این است که کار خود را در ساعت مشخصی تعطیل کرده و به جسم و روح خود استراحت بدهید.

 آوردن موبایل به رختخواب

یکی دیگر از روش های کاربردی برای داشتن خواب کافی و باکیفیت این است که ابزارها و وسایلی که موجب بر هم خوردن خواب می شوند را به رختخخواب نبرید. به طور مثال، نمایشگرهای LEDموبایل، تبلت و لپ تاپ با نورهای آبی خود موجب آسیب دیدن بینائی شده و همچنین موجب توقیف تولید ملاتونین (هورمون تنظیم کننده چرخه خواب) در مغز می شوند.

همچنین دانشمندان ثابت کرده اند، کسانی که ملاتونین پائینی دارند بسیار مستعد افسرده شدن هستند.

نخوردن صبحانه

ذهن و بدن به روش های گوناگونی با هم ارتباط دارند و برای پرانرژی و فعال بودن فقط استراحت کفایت نمی کند و باید موارد دیگری را نیز لحاظ کنید. به گفته یکی از کارشناسان زندگی سالم به نام لیزا دفازیو، صبحانه یکی از مهم ترین وعده های غذایی برای هر فردی محسوب می شود.


هنگامی که از خواب بیدار می شوید، باید چندین ساعت غذا نخوردن خود را جبران کنید. واژه انگلیسی breakfast نیز به مفهوم «باز کردن روزه» است.

اولین وعده غذایی به آغاز روند سوخت و ساز بدن و تنظیم قند خون کمک می کند، بنابراین با صرف صبحانه می توانید در تمام طول روز تمرکز و کارائی بیشتر و بهتری داشته باشید. وقتی میزان قند خون کاهش می یابد، تمرکز کردن روی موضوعات گوناگون سخت تر شده و شما احساس خستگی و آسیب پذیری بیشتری خواهید داشت و کم صبرتر خواهید شد.

توجه داشته باشید که برای صبحانه غذاهای مناسبی انتخاب کنید. به طور مثال، غذاهای حاوی کربوهیدرات، موجب افزایش قند خون می شود و خوراکی هایی که فیبر بالایی دارند همانند میوه ها و دانه های خوراکی موجب ثبات قند خون می شوند.

معوقه کردن کارها و انجام آن ها در ساعات پایانی روز

بسیاری از مردم کارهای آسان و سبک را در ابتدای روز انجام می دهند و مسوولیت های سنگین تر و دشوارتر را برای ساعات پایانی می گذارند. این یک عادت اشتباه و طرز فکر نادرست است و باعث می شود که در آخر هم نتوانید هیچ کدام از کارهای خود را به درستی انجام دهید.

محققان ثابت کرده اند، کسانی که کارهای سخت تر را در ساعات ابتدائی روز انجام می دهند، با موفقیت بیشتری می توانند وظایفشان را به انجام برسانند.

چک کردن ایمیل در طول روز

دسترسی مداوم به اینترنت در طول روز این اشکال را دارد که دائم ایمیل ها و پیغام های دریافتی خود را چک می کنید. متاسفانه هر بار که این کار را انجام می دهید، دست کم ۲۵ دقیقه از ساعت کاری خود را از دست می دهید. بعلاوه، چک کردن پی در پی نامه های دریافتی موجب حواس پرتی و گیج شدن شما خواهد شد.

به جای این کار، موبایل خود را بی صدا کرده و تب ایمیل هایتان را ببندید، در عوض ۳۰ دقیق کامل و عمیق کار کنید.

خوردن غذاهای ناسالم برای ناهار

برای اینکه انرژی کافی برای تمام روز خود داشته باشید، باید غذاهای سالم میل کنید. غذاهای چرب که قند بالایی دارند باعث می شوند تا خواب آلوده شده و فقط تا ۳ بعدازظهر انرژی داسته باشید. در عوض، غذاهای حاوی پروتئین، سبزیجات یا خوراکی هایی که شامل چربی های مفید هستند را صرف کنید.

قوانین اخلاقی

یکی از دشوارترین بخش های تعیین و اجرای عادات جدید این است که خودمان را گول نزنیم و به اصول اخلاقیِ قوانینی که برای خودمان وضع کرده ایم، پایبند باشیم.

اینکه مثلا بعد از یک هفته صرفه جوئی یا رژیم غذایی خودمان را شایسته ولخرجی یا صرف غذاهای گران و پر حجم بدانیم، در واقع نوعی بر هم زدن قوانین و تقلب است و باعث می شود به هدف خود در راستای دستیابی به زندگی بهتر نرسید.

به جای فکر کردن به اینکه که من همیشه در حال سخت کوشی هستم و محدودیت های زیادی برای خودم درست می کنم، به این فکر کنید که با این روند می توانید پیشرفت کرده، پول بیشتری پس اندازه کرده و کارهای جدیدی انجام دهید. به بخش خوب ماجرا نگاه کنید.

عدم توانایی در اولویت بندی کردن کارها

برخی از افراد تصور می کنند برای رسیدن به موفقیت، باید اهداف متعددی در سر داشته باشند که اگر یکی از آن ها با مشکل مواجه شد، بتوانند گزینه های دیگری را جایگزین کنند. اما این روش نتیجه خوبی ندارد و محکوم به شکست خواهد شد.

وارن بافت، یکی از ثروتمندان جهان، ایده نابی برای این موضوع دارد. یک روز او متوجه می شود که خلبان شخصی او نتوانسته به اهداف خود در زندگی دست پیدا کند، بنابراین بافت از او خواسته تا ۲۵ موردی که دوست دارد پیش از مرگ به آن ها برسد را یادداشت کند. سپس بدون اینکه به وی راه مشخصی را نشان دهد، از او خواسته تا ۵ آیتم از مهم ترین خواسته هایش را مشخص کرده و بقیه را کنار بگذارد.

با این روند، شما می توانید در مسیر مشخص و معینی حرکت کرده و موفقیت های بیشتری را برای خود رقم بزنید.

نشستن در تمام طول روز

مرچانت، مشاور تجارت و نویسنده کتاب، در بخشی از راهکارهای پیشنهادی خود، برگزاری جلسه کاری در حال راه رفتن را برای توسعه بهتر شرکت ها پیشنهاد داده است.

وی اعتقاد دارد، تنفس هوای تازه و صحبت کردن در فضای باز، نسبت به نشستن در اتاق کنفرانس و نوشیدن قهوه تاثیر بسیار بهتری دارد و به اتخاذ تصمیمات درست تر و بیان ایده های ناب تر منجر می شود.

انجام چند کار به طور همزمان

در حالی که بسیاری از مردم تصور می کنند که در انجام چند کار همزمان بهترین هستند، اما تحقیقات علمی ثابت کرده که فقط ۲ درصد از جامعه چنین قابلیتی را دارند.

بنابراین، انجام چند کار به طور همزمان برای بقیه مردم یک عادت بد محسوب شده و باعث می شود تا تمرکز کمتری روی مسوولیت هایشان داشته و کارائی ضعیف تری نیز داشته باشند.

نادیده گرفتن ورزش

تحقیقات علمی ثابت کرده که ورزش های صبحگاهی و عصرگاهی موجب افزایش میزان و کیفیت خواب افراد می شود. بر اساس یک آزمایش علمی، مشخص شده که یک ساعت ورزش کردن، تا ۴۵ دقیقه خواب را بیشتر می کند. این خواب، کیفیت بالاتری هم دارد و در نتیجه، در طول روز انرژی و کارائی زیادی خواهید داشت.

انجام تمرینات ورزشی به طور مداوم باعث می شود حافظه بهتر، استرس کمتر، روحیه بهتر و بدن سالم تری داشته باشید.

وب گردی های بی هدف

از آنجا که همه ما همیشه به اینترنت دسترسی داریم، وقتی یک فکری به ذهنمان خطور کرده و سوالی برایمان پیش می آید، خیلی سریع در اینترنت آن را جست و جو می کنیم. پیشنهاد کارشناسان زندگی سالم این است که این افکار و سوالات را روی یک کاغذ بنویسید و وقتی کاری برای انجام ندارید، به دنبال پاسخ آنها بگردید.

برنامه ریزی های زیاد

بسیاری از افراد منظم که به دنبال موفقیت و پیشرفت هستند، برای افزایش کارائی خود برای هر ساعت زندگی شان برنامه ریزی دقیق دارند. اما متاسفانه همه بخش های زندگی روی برنامه پیش نمی رود و اتفاق های ناخواسته همیشه در کمین انسان هستند.

به همین منظور، بهترین کار این است که فقط برای ۴ یا ۵ ساعت از زندگی خود برنامه ریزی داشته باشید و بقیه آن را آزاد بگذارید که دستتان برای انجام کارهای متفرقه هم باز باشد.

عدم برنامه ریزی

گفته می شود بهتر است در اولین قدم تعیین کنید که نتیجه نهایی قرار است چه باشد و سپس برای دستیابی به آن، برای خود قدم های کوچک مشخص کرده و به انجام برسانید. با این کار، در میانه مسیر می توانید عملکرد خود را ارزیابی کرده و ببینید که آیا در راه صحیح قرار دارید یا خیر؛ و در صورت لزوم، مسیر برنامه ریزی را تغییر دهید تا به بهترین و مناسب ترین نتیجه برسید.

برگزاری و شرکت در جلسات متعدد

هیچ چیز به اندازه برگزاری جلسه های کاری غیرضروری نمی تواند به بازدهی بالا و موفقیت بیشتر صدمه وارد کند. در دنیای کنونی که انواع ویدئوچت، مسنجرها و اپ های پیام رسان وجود دارند، بهتر این است که جلسه های کاری فقط برای مسائل ضروری و معرفی محصولات جدید برگزار شود، نه اتفاق های ساده و روزمره.


«بابی هریس»، بنیانگذار کمپانی BlueGrace Logistics در این رابطه بیان داشته، مردم جلسه کاری را خیلی قبول ندارند، مگر اینکه فرد برگزار کننده دستور جلسه ی برنامه ریزی شده داشته باشد و تعیین کند که به چه میزان زمان نیاز دارد. تازه پس از اعلام زمان هم، هریس پیشنهادش این است که نصف زمان درخواستی برای برگزاری جلسه را به فرد متقاضی بدهند.

ایده آل گرا بودن

بر اساس اظهارات نویسنده کتاب «Alain de Botton»، فارغ از تنبلی، ریشه طفره رفتن از کار، ترس از این است که نتوانید آن را به درستی انجام دهید.

وی بیان داشته که: «ما فقط زمانی کار را آغاز می کنیم که ترس از انجام ندادن کارها  بر ترس بر درست انجام ندادن وظایف غلبه کند. و این مساله کمی زمان گیر خواهد بود.»

یکی از بهترین راهکارهای مقابله با طفره رفتن و تنبلی این است که از ایده آل گرایی دست برداشته و به جای جزئیات روز، روی کلیت امور تکیه کنید.



منبع: رژیم

چه کنیم تا حسرت زندگی دیگران را نخوریم؟


همه ما در طول زندگی حسرت زندگی دیگران را خورده‌ایم. گاهی رفتن به یک مهمانی که قرار بوده موجب شادی و انبساط خاطر شود، باعث حسرت خوردن و ناامیدی از زندگی شخصی مان می‌شود. چگونه این احساس حسرت را کنترل کنیم؟ در ادامه با ما همراه باشید.

حسرت خوردن از کارهای نکرده در گذشته و پشیمانی از انجام برخی کارها احساساتی است که تقریبا در همه افراد یک بار رخ داده است. هر دوی این احساسات منفی و تخریب گر هستند و باید با تمرین و ممارست این حس را از خود دور کرد و یک زندگی بدون حسرت را برای خود ایجاد کرد.همه ما گاه و بی گاه حسرت زندگی دیگران را خورده ایم، فرقی ندارد چقدر خود را از این حس مبرا بدانیم. چرا گاهی از دیدن شادی و داشته های دیگران ناراحت می شویم؟ آیا کسانی که حسرت می خورند آدم های بدی هستند؟ یا دلیلی پشت این احساس وجود دارد؟

دلیل تمام ناامنی های درونی ما این است که واقعیت زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می کنیم. مقایسه کردن خود با دیگران جز طبیعت ماست.توانایی مقایسه یک موقعیت نسبت به دیگری باعث می شود که بهتر تصمیم گیری کنیم و زندگی پربارتری داشته باشیم. عیب این توانایی آن است که اگر دائما زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم، بالاخره جایی کم می آوریم.مقایسه بیش از حد باعث حسادت می شود. گیر کردن در چرخه منفی حسرت زندگی دیگران را خوردن بهترین راه برای خراب کردن زندگیتان است. خوشبختانه می توانید با حس حسادت و حسرت مبارزه کنید و مسیر خود را به سوی خوشبختی و سلامت روان پیدا کنید.

چرا حسرت زندگی دیگران را میخوریم؟

حسرت خوردن (begrudge) و حسادت یک احساس طبیعی است و فقیر و ثروتمند هم نمی شناسد. برای همه ما پیش آمده است برای موضوعات مختلفی حسرت زندگی دیگران را بخوریم:

  •     موقعیت شغلی فلانی رو ببین! خوش به حالش کاش منم جای اون بودم!
  •     خوش به حالش چه خونه و ماشین شیکی داره!
  •     درآمد اون خیلی بیشتره خوش به حالش!
  •     چه همسر خوش اخلاق و خوشگلی داره!
  •     کاش منم مثل اون زندگی شادی داشتم!
  •     چقدر بچه هاش مؤدبن برعکس بچه های من! خوش به حالش!
  •     چه اندام و قیافه خوشگی داره! کاش منم اونطوری بودم!
  •     و …


بیشتر از موهای سر همه آدم ها، دلیل برای حسادت و حسرت خوردن داریم! دنیا همه چیز را به یک نفر نمی دهد، چیزهای زیادی وجود دارد که دلمان می خواهد داشته باشیم ولی نداریم؛ وقتی همان مورد را در زندگی دیگران مشاهده می کنیم حسرت می خوریم که ای کاش من هم مثل او، این ها را داشتم!
نکاتی برای مقابله با حسرت خوردن

درست است که گاهی نمی توانید از حسرت خوردن اجتناب کنید، اما خبر خوب این است که با اقداماتی می توانید این احساس را به حداقل برسانید و آن را به فرصتی برای رشد و تغییر تبدیل کنید.حسرت اغلب احساسی منفی تلقی می شود، اما گاهی می تواند مانند نیرویی مثبت در زندگی شما عمل کند. مثلا حسرت خوردن می تواند انگیزه دهنده باشد و شما را به غلبه بر اشتباهات گذشته یا اقدامی برای اصلاح آنها تشویق کند. تحقیقات نشان داده اند که هم حسرت تجربه شده و هم حسرت پیش بینی شده می توانند بر تصمیمات آینده شما اثر بگذارند.
1. خودپذیری را تمرین کنید

تصدیق و پذیرش احساسات تان قدمی لازم و ضروری برای مقابله با حسرت خوردن است. وقتی خودتان و احساسات تان را بپذیرید، می توانید تشخیص بدهید که ارزش شما با اشتباهات یا شکست هایتان تعیین نمی شود. پذیرفتن خود و احساسات تان به این معنا نیست که نمی خواهید چیزی را تغییر دهید یا بهتر انجام دهید و فقط به این معنی است که شما می توانید تشخیص بدهید همیشه در حال یادگیری، تغییر و رشد هستید. به خودتان یادآوری کنید که رویدادهای گذشته آینده شما را تعیین نمی کنند و شما می توانید در آینده انتخاب های بهتری داشته باشید.
2. خودتان را ببخشید

حسرت خوردن یکی از مؤلفه های احساس گناه و سرزنش خودتان است، پس یافتن راه هایی برای بخشیدن خودتان می تواند به تسکین برخی از احساسات منفی مرتبط با آن کمک کند. پذیرش اشتباهات خود بخشی از این فرایند است، اما بخشیدن خودتان هم به همان اندازه مهم است. به جای اینکه خود را به خاطر اشتباهات تان تنبیه کنید، مانند وقت هایی که دیگران را می بخشید، با خودتان هم با مهربانی رفتار کنید. برای انجام این کار می توانید:

  •     مسئولیت آنچه را اتفاق افتاده است بپذیرید؛
  •     بابت اشتباهات خود ابراز پشیمانی کنید؛
  •     برای جبران تلاش کنید.


شاید نتوانید گذشته را تغییر دهید، اما برداشتن گام هایی برای بهترشدن در آینده می تواند به شما کمک کند خودتان را ببخشید و به جای نگاه کردن به عقب، به جلو حرکت کنید.
3. بابت اشتباهات خود عذرخواهی کنید

علاوه بر بخشیدن خود، عذرخواهی از افرادی که رفتار شما بر آنها اثر گذاشته است نیز می تواند مفید باشد. اگر حسرت خوردن شما باعث ناراحتی و درد عاطفی در فردی دیگر شده است، از او عذرخواهی کنید. عذرخواهی صادقانه می تواند به طرف مقابل بفهماند از اتفاقی که افتاده است احساس پشیمانی و با او همدردی می کنید.
4. از فرصت ها استفاده کنید

یکی از راه های مقابله با احساس حسرت، استفاده از این تجربیات برای تقویت اقدامات آینده است. به جای نشخوار ذهنی درباره چیزهایی که تغییرکردنی نیستند، کار درستی را که باید انجام می دادید به چشم فرصتی برای یادگیری ببینید.احتمالا به این دلیل در گذشته قادر به انتخاب بهتری نبوده اید که دانش، تجربه یا آینده نگری لازم برای پیش بینی نتیجه را نداشته اید و بر اساس دانسته ها و ابزارتان در آن زمان تصمیم گرفته بودید.به خودتان یادآوری کنید که با تجربیات جدیدتان، اکنون دانش لازم را دارید تا دفعه بعد که با معضلی مشابه مواجه شدید، انتخاب بهتری کنید.
5. دوباره چارچوب بندی کنید

چارچوب بندی مجدد شناختی تکنیکی است که می تواند به شما کمک کند طرز فکرتان را درباره موقعیتی خاص تغییر بدهید. این رویکرد می تواند به شما کمک کند:

  •     دیدگاه خود را تغییر بدهید؛
  •     با خودتان مهربان تر باشید؛
  •     احساسات تان را تأیید کنید؛
  •     موقعیت ها را با دیدی مثبت تر ببینید؛
  •     بر برخی از تحریفات شناختی غلبه کنید که اغلب در تفکر منفی نقش دارند.

   


منبع: ساعد نیوز

موفقیت و افزایش امید به زندگی

برای افزایش امید به زندگی از چه روش هایی می توانیم کمک بگیریم هر فردی به امیدی زنده است و در صورت قطع امید از زندگی دچار مشکلات زیادی خواهد شد می خواهیم در این بخش شما را با روش های موثر برای بالابردن سطح امید در زندگی آشنا کنیم با ما در ادامه این بخش همراه باشید .

بعضی اوقات ممکن است فرد همه‌ی امیدش به زندگی را از دست بدهد. این اتفاق ممکن است به دلیل شکست‌های متوالی در زندگی باشد. در این مقاله با ۵ راه که می تواند امیدواری را در زندگی تقویت کند، آَشنا می شویم.

شکست به ما می‌آموزد که ما انسان‌های کاملی نیستیم. حتی اگر در اثر تصمیمات غلط یا اتفاقات بد احساس شکست کنیم، باز هم نباید همه‌ی امیدمان را از دست بدهیم. شکست‌ها ما را برای زندگی بهتر و درخشان‌تر آماده می‌کنند. شاید این موضوع در همان روزها احساس نشود، ولی گذر زمان برای ما اتفاقات خوبی رقم خواهد زد.
با تمام این اوصاف وقتی که احساس می‌کنیم کل دنیای ما ویران شده است، چه اتفاقی می‌افتد؟ چگونه امید را در دل‌مان زنده نگه داریم؟ چگونه در آینده در مقابل از دست دادن تمام امیدمان مقاومت کنیم؟ ۵ راه ساده و سرراست برای زنده نگه‌داشتن امید وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم.


۱. ارزیابی مجدد شرایط
زندگی شبیه لنز دوربین است. هر چیزی که بر روی آن تمرکز کنیم، برای ما واضح‌تر و واقعی‌تر به نظر می‌آید. اگر بر روی نقاط منفی تمرکز کنیم، فقط نقاط منفی را می‌بینیم. ولی وقتی تمرکز خود را بر روی نقاط مثبت منعطف کنیم، چیزهای مثبت بهتر دیده می‌شوند. ما همان چیزی را درو می‌کنیم که کاشته‌ایم.
وقتی که در زندگی با شکست بزرگی مواجه می‌شوید، باید نسبت به شرایط موجود ارزیابی مجددی انجام بدهید. توجه کنید که بسیاری از افراد موفق هم بارها در زندگی طعم شکست را چشیده‌اند.
صحبت ما فقط در مورد موفقیت مالی نیست. اگر شما در پی شکست تسلیم نشوید، موفقیت در تمام زمینه‌ها برای شما امکان‌پذیر خواهد بود. به شکست به چشم مانعی نگاه کنید که با پریدن از روی‌ آن می‌توانید به سمت موفقیت حرکت کنید. اجازه ندهید موانع سد راه شما بشوند.
کل زندگی برای شما مثل یک سفر ماجراجویانه است. فقط مقصدتان نیست که اهمیت دارد. در اهداف خود بازنگری کنید تا ببینید دقیقا هدف‌تان چیست و چرا چنین هدفی دارید. اگر دلایل شما محکم و قانع کننده بود، نگذارید هیچ شکستی مانع راه شما بشود.


۲. قلب خود را سرشار از قدردانی و شکرگزاری کنید
شاید به نظر شما این حرف شعارگونه بیاید. اما بهتر است ما به جای حسرت چیزهایی که نداریم، قدردان داشته‌های خود باشیم. ذهن‌تان چیزی را درو می‌کند که خودتان در آن کاشته‌اید. شکرگزار باشید تا ببینید زندگی‌تان چگونه تغییر می‌کند و امیدتان دوباره زنده می‌شود.
افراد زیادی در دنیا فقر، جنگ، قحطی، ظلم حاکمان و انواع معلولیت‌ها را تحمل می‌کنند. وقتی که ما بر روی چیزهایی خوبی که در زندگی داریم تمرکز کنیم، می‌توانیم به جای ناامیدی، شکرگزار داشته‌های خود باشیم.
زمانی که احساس می‌کنید هیچ چیزی در زندگی ندارید که به خاطرش شکرگزار باشید، تلاش کنید تا فهرستی از داشته‌های خود تهیه کنید. همین که زنده‌اید، می‌توانید بخوانید، حرف بزنید، غذایی برای خوردن دارید و افرادی شما را دوست دارند، دلایل خوبی برای شکرگزاری هستند.
ما همیشه می‌توانیم دلیلی برای قدردانی داشته باشیم. قدردانی خصلتی است که با تمرین می‌توانیم کسب کنیم. وقتی که ما خوبی‌های دنیا را ببینیم، امید در زندگی در ما دوباره زنده می‌شود و منتظر اتفاقات خوب در زندگی خود خواهیم بود.


۳. بی‌طرفانه به شرایط موجود نگاه کنید
سخت‌ترین قسمت شکست و ناامیدی، ناتوانی ما در نگاه بی‌طرفانه به شرایط است. چه ما مسبب مصیبت یا اتفاقی باشیم چه نباشیم، نگاه بی‌طرفانه به وضعیت می‌تواند تفاوت زیادی ایجاد کند. خیلی سخت است که احساسات درونی و امیال خود را از شرایط موجود حذف کنیم.
اما وقتی که بی‌طرفانه و بدون تعصبات به شرایط نگاه کنیم، می‌توانیم علت و تأثیر شرایط را بر روی رفتارمان شناسایی کنیم. در این زمان باید اصلاحات لازم را بر روی خودمان انجام بدهیم تا بتوانیم به هدفی که داریم، نزدیک شویم. اگر ما بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و ناامید نشویم، در نهایت به رؤیاهای خود می‌رسیم و موفق می‌شویم.


۴. به حمایت دیگران تکیه کنید
از دست دادن همه‌ی امیدمان می‌تواند ما را ویران‌ کند. وقتی که ما قدم در مسیر آرزوهای خود می‌گذاریم، سختی‌های زیادی برای ما پیش خواهد آمد. ولی وقتی به افرادی تکیه کنیم که از ما حمایت می‌کنند، کمی از مشکلات ما کاسته می‌شود .دیگران می‌توانند چشم‌اندازی از شرایط را به ما نشان بدهند که خودمان از آن غافل بوده‌ایم. هنگامی که با شرایطی بسیار سخت مواجه می‌شویم، خانواده، دوستان، همکاران و سایر افراد می‌توانند از ما حمایت کنند.


۵. باور داشته باشید
گاهی اوقات باید ایمان داشته باشیم که اتفاقات خوبی در راهند. و به این درک برسیم که هر اتفاقی دلیل و حکمتی دارد و همه چیز تحت کنترل و قدرت ما نیست. اگرچه ممکن است ما همیشه حکمت یک اتفاق را درک نکنیم ولی قطعا دلیلی برای رخ دادنش وجود دارد.
هر دینی که داشته باشید، ایمان داشتن نشان دهنده‌ی اعتماد و اطمینان‌تان به رخ دادن اتفافات خوبی است که در راهند. تکیه بر ایمان‌تان به شما کمک می‌کند تا امیدتان افزایش یابد.
شاید گفتنش ساده‌ باشد، ولی می‌توانبم به مرور زمان امید را دل‌مان تقویت کنیم تا در مواجهه با بزرگترین مصیبت‌ها هم به طور کامل از بین نرود. چیزی که ما را نشکند، قوی‌ترمان می‌کند. ما باید به خلقت هوشمندانه‌ی جهان اعتماد داشته باشیم. انسان‌ها فقط برای زنده ماندن آفریده نشده‌اند، بلکه هدف خلقت آنها کمال است.



منبع: رژیم

فرق بین رک بودن و بی ادبی

کی از مهم ترین مهارت های ارتباط موثر با دیگران، صراحت در کلام یا به نوعی رک بودن است. در هر ارتباطی، رک گویی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید به طور مؤثرتری عمل کنید. در ادامه پیرامون رک گویی بحث می کنیم. با ما همراه باشید.

رک گویی در میان عموم به عنوان صفتی پسندیده شناخته می شود؛ به طور کلی بسیاری از افراد به داشتن چنین صفتی افتخار می کنند. اما گاهی به اشتباه افراد رفتارهای بی ادبانه خود را دال بر رک بودن می دانند. رک گویی با بی ادبی متفاوت است. نداشتن صراحت در کلام می تواند باعث سوء تفاهم ها و عدم شکل گیری روابط صمیمی شود. در هر نوع رابطه ای رک گویی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید به طور مؤثرتری عمل کنید. اما برای آن که از فوائد رک گویی بهره مند شوید باید تفاوت آن را با بی ادبی را بدانید. برای آن که رک گویی را جزء صفات خود قرار دهید، با ما در ادامه این مطلب همراه شوید.
رک بودن به چه معنا است؟

رُک بودن در لغت به معنای با صراحت صحبت کردن و داشتن جسارت در بیان حقیقت است و مفهوم آن به معنای با صراحت صحبت کردن در مورد مسائل خود فرد است. صراحت در گفتار از سوءتفاهم ها و بی احترامی ها جلوگیری می کند و به همین خاطر فرد می تواند با اعتماد به نفس و اطمینان خاطر بیشتری نظرات خود را بگوید. در واقع تنها با داشتن یک رفتار قاطعانه می توانیم مسائل تعیین کننده و مهم در ارتباطات اجتماعی را مطرح کنیم.
آیا رک گویی رابطه ها را تخریب می کند؟

رک گویی در بسیاری از مواقع باعث ناراحتی دیگران می شود. البته نباید این مورد باعث شود تا از بیان نظرات درست خودداری کنید. وقتی چیزی قرار است به شما آسیب بزند، باید از همان ابتدا از جلوگیری کنید. اگر صراحت نداشته باشید، همه چیز بر علیه شما می شود و بعد از مدتی نسبت به طرف مقابلتان بدبین می شوید. چرا که فکر می کنید او باعث این خسارت شده است.در واقع وقتی نظر درست خود را از همان ابتدا ابراز نکنید، بعدها وارد مرحله بحرانی تری می شوید. اما وقتی همان ابتدا «نه» بگویید، ناراحتی کمتری پیش می آید و بعد از مدتی کوتاهی هم فراموش می کند.

برای مثال دوست صمیمی تان از شما می خواهد که با وارد یک سرمایه گذاری شوید. اما با توجه به اطلاعاتی که پیش تر در مورد آن پروژه دارید، می دانید که محکوم به شکست است. خوب در اینجا باید دست رد به سینه دوست خود بزنید. رک و صریح کنار بکشید. درست است که دوست صمیمی تان ناراحت می شود. اما این ناراحتی کمتر از ناراحتی است که بعد از ورشکسته شدن ایجاد می شود.
تفاوت رک بودن با بی ادبی در چیست؟

بیشتر افراد رک بودن را یک صفت پسندیده می دانند و افرادی که چنین ویژگی رفتاری دارند به داشتن این نوع از رفتار افتخار می کنند، اما مسئله بسیار مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه کرد این است که بسیاری از افراد مفهوم درست رک صحبت کردن را نمی دانند. این افراد به اشتباه و یا به بهانه داشتن این صفت رفتاری، هر چه به ذهنشان می رسد را بیان کرده و بی پرده به قضاوت دیگران می پردازند و در نتیجه باعث رنجیدگی اطرافیان می شوند. این رفتار در واقع بی ادبی به حساب آمده و لازم است که افراد بتوانند مرز بین رک بودن و بی ادبی را روشن و مشخص کنند.برای آن که بین رک بودن و بی ادبی تمایز قائل شویم و هرگونه سخن بی پرده را که باعث ناراحتی و رنجش در دیگری می شود را به پای رُک بودن نگذاریم، باید درک بهتری از مرز بین رک بودن و بی ادبی داشته باشیم:

  •     فرد رک گو تنها در مورد مسائل خود نظر می دهد و در مورد مسائل دیگران اظهار نظری نمی کند.
  •     فرد رک گو در صورتی درباره مسائل دیگران اظهارنظر می کند که نظر او را خواسته باشند و این اظهارنظر در کمال ادب و احترام است.
  •     بی پرده و با صراحت صحبت کردن در مورد مسائل دیگران و استفاده از لغات توهین آمیز و وقیحانه از نشانه های رُک بودن نیست.
  •     فرد رک گو قبل از هر صحبتی به پیامد های حرفش بر روی دیگران فکر می کند.

در چه جاهایی باید رک گو شویم؟

اختلافی که بین اغلب ما در استفاده از جملات صریح و رک وجود دارد، زمان و مکان استفاده از آنست. رودربایستی یا خجالت کشیدن درست نقطه مقابل رک بودن است. گاهی نیاز است تا ما با صراحت نظر خود را ابراز کنیم. اما خجالتی بودن مانع از این کار می شود.گویی چیزی از درون به ما می گوید الان جایش نیست. یا شاید درست نیست که این حرف را بزنید. اما آیا واقعا فکر شما درست می گوید؟هر وقت چیزی به ضرر شما باشد، نباید خجالت بکشید. اگر قرار باشد ضرر کنید و در مقابل بهای سنگینی را پرداخت کنید، چرا نباید صریح و رک باشید؟ رک بودن دقیقاً بخاطر اینست که سوءتفاهمات و مشکلات پیش رو را بردارید. حرفتان را همان اول بزنید و از اختلافات بعدی جلوگیری کنید. پس هیچ جا و مکانی نمی تواند مانعی برای رک گویی باشد. بلکه این نفع و ضرر شماست که تعیین می کند در کجا رک باشید و در کجا از رک گویی خودداری کنید.
رُک بودن بیش از حد چه نتیجه ای دارد؟

همان طور که زیاده روی در هر کاری باعث بروز مشکلاتی برای فرد می شود، زیادی رک بودن نیز باعث به وجود آمدن مشکلاتی در روابط شخص شده و اثرات مثبت آن را از بین می برد و کم کم رک بودن از حالت جسارت کردن در بیان حقیقت به توهین کردن تغییر ماهیت می دهد. باید توجه داشت که برای صریح سخن گفتن لازم است شرایط و موقعیت به خوبی سنجیده شود، چون اگر یک سخن صریح در شرایط مناسب مطرح نشود به جای تأثیر مثبت و گرفتن یک نتیجه مطلوب باعث به وجود آمدن ناراحتی، کدورت و سوتفاهم در اطرافیان خواهد شد.
اگر شخص رُک گو قصد رنجاندن دیگران را داشته باشد و از روی قصد با صراحت صحبت کرده و در این کار زیاده روی کند در حقیقت به مخاطب خود یک آسیب روانی وارد می کند. برخی افراد زمانی که به طرف مقابل حسادت کرده یا می خواهند از مخاطب خود انتقام بگیرند، احساسات درونی خود را در قالب بی پرده گویی و صراحت کلام افراطی به مخاطب نشان می دهند.
فواید رُک بودن چیست؟

از مهم ترین فواید رک گویی حفظ شدن حریم ها و مواضع فرد است. زیرا باعث می شود دیگران به نظر و حریم او احترام بگذارند.از دیگر فایده های رک بودن ، می توان به افزایش اعتمادی که در ارتباطات فرد رک و قاطع ایجاد می شود اشاره کرد. در واقع دیگران می دانند که شما صادق هستید و قرار است چگونه برخورد کنید. همین امر میزان پیش بینی نسبت به رفتار شما را افزایش می دهد و افراد بسیار راحت تر شما را امین قرار داده و اعتماد می کنند.

اگر به درستی رک گویی کنید و عقاید خود را محترمانه و بدون بی ادبی مطرح کنید، می توانید از بسیاری از سوء تفاهمات، دعواها و بدگویی ها جلوگیری کنید.از جمله دیگر خوبی های رک گویی ، پایدار نگه داشتن مسیر گفتگو و ارتباطات افراد است؛ زیرا که این پیام را به دیگران می دهد که من چه توقعاتی دارم و همان قدر که در بیان آن ها راحت هستم، شما هم می توانید در بیان خواسته هایتان راحت باشید و بدون نگرانی رو راست باشید.بالابردن مهارت ” نه ” گفتن یکی از مهم ترین نتایج مثبت رک گفتن است.چرا که از تحمیل شدن بسیاری از مسائل بر شما جلوگیری می شود. به عنوان مثال اگر دوست ندارید به جایی بروید و دوستی به شما پیشنهاد بیرون رفتن بدهد، شما با گفتن “نه” می توانید از این که بی میل بیرون بروید، جلوگیری کنید.
معایب رک گویی

رک بودن بسیار خوب است و برای فرد رک، همان طور که گفتیم فواید بسیاری دارد؛ اما نباید معایب آن را حتی اگر کم باشد، ندید گرفت. بد نیست از روی دیگر سکه نیز بی خبر نباشیم.باید توجه داشت که برای صریح و رک بودن لازم است شرایط و موقعیت به خوبی سنجیده شود، چون اگر یک سخن رک در شرایط مناسب مطرح نشود به جای تأثیر مثبت و گرفتن یک نتیجه مطلوب باعث به وجود آمدن کدورت و سوتفاهم خواهد شد. همان طور که انتقاد کردن نا مناسب این نتیجه را در پی خواهد داشت. رک گویی و انتقاد کردن تا حدودی به یکدیگر مرتبت است و می توان گفت اگر اصول و آداب انتقاد را به خوبی بلد باشیم، می توانیم رک گوی خوبی هم باشیم.
پیامد های عدم رُک گویی چیست؟

از مشکلاتی که وقتی نمی توانیم با صراحت صحبت کنیم با آن رو به رو می شویم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  •     رک نبودن از عدم اعتماد به نفس و ارزشمند ندانستن خود سرچشمه می گیرد. افرادی که رک گو نیستند در بیان نیاز ها و خواسته هایشان که از حقوق اولیه هر انسانی است دچار مشکل می شوند، به همین خاطر احساس ناکامی کرده و همین احساس برآورده نشدن نیاز باعث بروز افسردگی در فرد می شود.
  •     فردی که نتواند رک گو باشد قادر نخواهد بود نظر خود را با صراحت بیان کند در نتیجه مجبور است مطابق میل دیگران رفتار کرده و این امر باعث می شود از خودش رضایت نداشته باشد.
  •     وقتی فرد به طور دائم مطابق میل دیگران رفتار کند باعث می شود از دیگران هم همین انتظار را داشته باشد. این فرد انتظار دارد بدون آن که با صراحت خواسته های خود را بیان کند دیگران خواسته های او را متوجه شوند.


چگونه فردی رک گو باشیم؟

از جمله راهکار های مؤثر برای یادگیری مهارت های رک بودن می توان به موارد زیر اشاره داشت :

  •     رک گویی در افراد، با اعتماد به نفس آنان مرتبط می باشد. بنابراین با افزایش اعتماد به نفس می توان به این صفت دست یافت.
  •     برای رک بودن از تمرین های رفتاری کوچک مثل اظهار نظر در جمع های دوستانه و خانوادگی شروع کنید و به تدریج دامنه آن را گسترش دهید.
  •     آموزش مهارت جرات مندی و یادگیری رابطه بُرد-بُرد از راهکارهای عملی هستند که به فرد در دست یابی به این صفت کمک می کنند.


نتیجه گیری

به طور کلی رک بودن یعنی فرد بی تعارف و قاطعانه صحبت کند در صورتی که بی ادبی یا بی شعوری، توهین و اهانت به دیگران محسوب می شود. تاثیر رک گویی در روابط افزایش اعتماد است. به افراد صادق و صریح بیشتر می توان اعتماد کرد؛ چراکه می توان یک پیش بینی درست از رفتار فرد داشت و مطمئن بود کلامش صادقه و بدون تظاهر است.



منبع: ساعد نیوز