گاهی اوقات، زمانی که شرایط بر وفق مراد ما نیست، حتی تلاش برای تمرین تفکر مثبت و شاد بودن، غیرممکن است. ایجاد هدف، دنبال کردن رویاها، و به دست آوردن موفقیت، بارها به ما توصیه شده است؛ اما هیچکس به ما نمیگوید که چقدر این کار سخت است. به ما گفته میشود که باید انتظار شکست را داشته باشیم، اما تا زمانی که با اولین شکست مواجه شویم، نمیدانیم واقعا چه حسی دارد و حس ناامیدی و وسوسهی تسلیم شدن سراغمان آید.
ما به دنبال راههای سریعتری هستیم که کمتر چالش برانگیز باشند و ما را خوشحال کنند و درعین حال، به موفقیت برسانند. بنابراین، به دنبال قطعات گمشده برای این پازل مخفی هستیم که ما را سمت آیندهی دلخواهمان سوق میدهد. به نظر می رسد اینجا رازی وجود دارد، اما هیچ رازی وجود ندارد! فقط اصول و روشهایی هستند که احتمالا از قبل میدانید، اما از آنها پیروی نکردهاید. خوب، من بعضی از این روشها را به شما میگویم، اما اول باید چیزی را بدانید:
تفکر مثبت، جادو نیست
ورد و افسونی وجود ندارد که با به زبان آوردنش، هر روز پول در دستانتان بیوفتد. جادویی نیست که بتوانید برای دستکاری سرنوشت تان از آن استفاده کنید و هیچچیز عرفانی وجود ندارد که فقط برای “افراد خاص” اثربخش باشد . این روش، مانند هر روش دیگری است که باید یاد بگیرید؛ تاکتیکی است که میتواند توسط همه افراد مورد استفاده قرار گیرد، بدون توجه به گذشتهتان و یا اینکه چقدر وضعیت دشوار و منفی است. خوبی این نکات این است که پس از یادگیری نحوهی استفاده از آنها، میتوانید همچنان با انگیزه بمانید. بنابراین، در اینجا من 3 راه ساده را برای ایجاد انگیزه با استفاده از تفکر مثبت پیشنهاد میکنم.
” دیوانگی و حماقت یعنی کاری تکراری را بارها و بارها انجام دهی و انتظار دستیابی به نتایج متفاوت را داشته باشی ” – آلبرت انیشتین
در راه رسیدن به رویاهایتان، قطعا اشتباهاتی مرتکب خواهید شد، و شاید تعداد اشتباهاتتان هم بسیار زیاد باشد. بعضی از آنها بسیار احمقانه خواهند بود و شما بابت انجامشان خودتان را سرزنش خواهید کرد، حتی اگر دیگران متوجه آن هم نشده باشند. یک اشتباه هرچقدر هم ساده باشد، ممکن است به راحتی باعث ایجاد افسردگی شود. من سهم عادلانهای از اشتباهاتم را پذیرفتم، و زمان زیادی را صرف جبران آنها کردم. اما مهم این است که چگونه در زندگی از عهدهی اشتباهاتتان بربیایید؟ آیا خودتان را بابتشان سرزنش میکنید یا آنها را نادیده میگیرید تا دوباره در شرایط مشابه تکرارشان کنید؟ برای ترغیب کردن خود، من نیاز به بنا کردن نگرش درست برای مقابله با اشتباهات دارم. از خودتان بپرسید «کجای کار اشتباه بود و چطور میتوانم دفعهی بعد آن را درست انجام دهم؟» اگر اشتباهات را نادیده بگیرید، در آینده هم همان خطا را مرتکب خواهید شد. اما اگر آن را ارزیابی و حل کنید، با خطاها و اشتباهات بیمورد در آینده مقابله خواهید کرد .
“درسهای ارزشمند زندگی، گاهی اوقات در یک بستهبندی زشت به نام ناامیدی به ما هدیه می شوند.”
بر خلاف اشتباهات، ناامیدی حتی زمانی که شما همه چیز را درست انجام دادهاید یا تصمیمات درستی برای چیزی گرفته اید هم ممکن است رخ بدهد. شما هرگز نمیتوانید رخ ندادن ناامیدی را در یک موقعیت “تضمین” کنید. این مثل شانس یا اقبال است – شما نمیدانید چه وقت در خانهتان را میزند، اما به هر حال یک وقتی به سراغتان میآید؛ و به همین دلیل است که شما باید آمادگی برای آن داشته باشید و روی ذهنتان کار کنید، و شرایطی ایجاد کنید که بتوانید در صورت وقوع، از آن به نفع خودتان استفاده کنید.
وقتی که همه چیز بد پیش میرفت، عموما به راحتی افسرده میشدم، و در مواقع ناامیدی، واقعا ضعیف میشدم. هر ناامیدی منجر به هجوم افکار منفی در سر من میشد. وقتی که دوستان و نزدیکان به هر نحوی من را نا امید میکردند، شرایط بدتر هم میشد. اما زمانی متوجه شدم مشکل این است که من توقع زیادی از مردم دارم و ذهنم بسته است. برای ترک موقعیت ناامید کننده، اول باید ذهنتان را باز کنید. ذهن باز به شما اجازه می دهد تا موقعیتهای مثبت و منفی مختلف را از مناظر و دیدگاههای مختلف مشاهده کنید؛ و اگر یک ناامیدی در نهایت شما را مغلوب کند، ذهن باز در پاسخ دادن به این سوال به شما کمک می کند: «این شرایط چه چیزی را به من می آموزد؟» پرسیدن این سوال از خودتان، به شما کمک میکند وجوه مثبت حتی یک وضعیت و شرایط منفی را هم ببینید.
“اضطراب، شما را به هیچ جایی نمی رساند، فقط ذهنتان را مشغول می کند.”
اینکه وقتی شرایط بر وفق مرادتان نیست، یا زمانی که دوستی شما را میآزارد مضطرب یا عصبانی شوید بسیار آسان است. اما توجه داشته باشید، این کاری است که اضطراب و خشم با شما میکند: احساساتتان را کور میکند و نمیتوانید نکات مثبت را ببینید؛ آنها باعث میشوند غیر منطقی فکر کنید و دچار سردرگمی شوید، و فکر کنید که عصبانی شدن و یا مضطرب بودن تنها راه چاره است..
راه چارهی هیچ چیز، خشم یا اضطراب نیست. اما هر روز من خودم را طعمهی این عواطف قرار میدادم که افکار منفی را به سوی روان من سرازیر میکرد. من نمیدانستم که توانایی کنترل و واکنش نشان دادن به این شرایط منفی را دارم. حتی در شرایط بد و سخت هم، شما میتوانید تفکر مثبت و انگیزه را انتخاب کنید و همانطور باقی بمانید
قبل از اینکه در هر شرایط عصبی و مضطرب شوید، وضعیت را بسنجید. آیا قدرت کنترل اوضاع در دستانتان هست؟ اگر نه، پس چرا نگران آن هستید؟ آنچه که باید انجام دهید را یاد بگیرید، چون این چیزها در مسیر طبیعی زندگی رخ میدهند. به همین ترتیب، قبل از اینکه از کسی که شما را ناراحت کرده یا به هر نحوی آزار داده عصبانی شوید، به این فکر کنید که این فرد چقدر برای شما ارزشمند است و اگر کلمهی نادرستی به زبان بیاورید، چه اتفاق بدی میافتد.هر چقدر بیشتر این را تمرین کنید، به مرور زمان مثبتتر خواهید شد. میتوانید هر روز از زندگیتان را مثبت باشید و مثبت بمانید، و از آن برای ایجاد انگیزه در جهت دستیابی به اهداف خود استفاده کنید. اما ابتدا باید روی ذهنتان کار کنید تا تفکرات مثبت بر آن قالب شود، بعد از آن به عنوان یک ابزار استفاده کنید.
اشتباهات و ناامیدیها همواره وجود دارند، اما اینکه چطور با آنها برخورد کنیم مهم است. با یادگیری از آنها و یادگیری کنترل واکنشهایتان در شرایط سخت، تجربهی مثبتنگری آسانتر می شود. راههای زیادی برای تبدیل تفکر مثبت به بخشی از زندگی وجود دارد، اما قطعا این سه مورد به شما در شروع کمک خواهند کرد. پس استارت را بزنید!
منبع مطلب: آکادمی بازار
افکار از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم:
۱- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
۲- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
۳- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
۴- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
۵- افکار خود را متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبتنگر شویم.
۶- با خوشبینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشههای جدید مثبت شکل گیرند.
۷- هر روز صبح که از خواب بر میخیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماءالله روز خود را با نشاط و خوشبینی آغاز کنیم.
۸- از افراد منفینگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
۹- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم.
۱۰- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
۱۱- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
۱۲- به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
۱۳- به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
۱۴- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
۱۵- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
۱۶- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)
۱۷- از چشم و همچشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
۱۸- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم.
۱۹- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.
۲۰- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم.
۲۱- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم.
۲۲- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسودهای داشته باشیم.
۲۳- از انزوا و گوشهگیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.
۲۴- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
۲۵- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم.
۲۶- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
۲۷- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
۲۸- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدن
اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینهای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمیشوند.
فقط باید این شعار را فراموش نکنیم:
اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول میشود...
منبع مطلب: ندای مهر
افراد مثبت اندیش به دنبال سلامتی و موفقیت هستند. آنها مسیر رسیدن به موفقیت را به درستی پیش بینی می کنند، چون ذهن آنها آزاد است. آنها معتقد هستند که می توانند بر هر مانع و دشواری پیروز شوند.
داشتن اندیشه مثبت یک شیوه تفکر است که همه افراد آن را باور ندارند. بعضی آن را باور دارند و از آن در تمامی مراحل زندگی خود استفاده می کنند، البته تا جای که امکان داشته باشد. اما افرادی نیز هستند که باور های منفی خود را افزون تر کرده تا جایی که دیگر امیدی برای زنده بودن وجود نداشته باشد.
در عین حال افراد زیادی در راستای این شیوه تفکر، یعنی مثبت اندیشی در حال حرکت هستند. و اعتقاد راسخی به اثربخشی این تفکر دارند.
این اندیشه و شیوه تفکر در اکثر جوامع محبوب شده و مردمان زیادی مطالعه ها و پژوهش های بسیاری در این رابطه انجام داده اند. تفکر مثبت در مراکز آموزشی تدریس می شود و همایش های زیادی در این رابطه انجام می گیرد.
داشتن شیوه تفکر مثبت، فراتر از آن است که ما فقط بگویم که مثبت اندیش هستیم. ما باید در همه موارد نگرش مثبت داشته و جهان را بهتر و کامل تر بنگریم تا با این شیوه موفقیت خود را تضمین کنیم.
در این قسمت داستان دو کودک را برای شما نقل می کنم که ارتباط مستقیمی با مثبت اندیشی دارد. تعدادی روانشناس دو کودک را انتخاب کردند و به دو مکان مختلف در یک قصر بردند. یکی در برج قصر و در بهترین شرایط با تعداد زیادی اسباب بازی و دیگری را به اصطبل اسب بردند در بدترین شرایط.
فردا به دیدار آنها رفتند و کودک اول که در برج بود را دیدن که شدیدا در حال گریه بود. بعد به دیدار کودک در اصطبل رفتند و وی در حال شادی کردن پیدا کردند.
از اولی پرسیدن چرا گریه می کنی گفت: می ترسم که باتری اسباب بازی ها تمام بشود. از دومی پرسیدن چرا شادی، گفت اینجا اصطبل است و قرار است اینجا اسب بیاید.
این داستان نشان می دهد که اگر نگرش مثبت یا تفکر مثبت داشته باشید حتی اگر هم در اصطبل باشید موردی پیدا خواهید کرد که شادتر باشید. و اگر افکر منفی داشته باشید حتی اگر در قصری باشید که تمام امکانات را داشته باشد باز موردی پیدا خواهید کرد برای ناراحت شدن.
منبع : تفکر مثبت
یک آدم معمولی، در یک روز بطور میانگین ۶۰ هزار فکر مختلف به سرش میزند! پس اینکه چگونه فکر میکنید بسیار اهمیت دارد. تغییر مدل فکریتان به شما کمک خواهد کرد تا در تمریناتتان، جدیتر باشید، و بر موانع پیش رویتان غالب شوید.
این را تصور کنید: ۵ صبح است، و ساعت زنگدارتان هم خاموش. قرار نیست تا ساعت ۹ صبح کاری کنید، اما تنها شانس شما برای اینکه تمرین روزانه تان را انجام دهید، صبح زود است. زمستان هم هست، و هوا تاریک. و البته تخت شما هم خیلی گرم و نرم!
در کسری از ثانیه افکاری از ذهنتان رد خواهد شد. حالا نکته اینجاست که افکاری مثل «ارزشش رو داره»، «من یک انتخاب بیشتر ندارم، و اون هم اینه که ورزش کنم»، و «وقتی تمرینم تمام بشه، خیلی حس بهتری خواهم داشت» به شما انگیزه خواهند داد تا از تختتان بلند شوید، لباسهای ورزشیتان را بپوشید و بیرون بزنید!
بالا بردن کیفیت تمرینتان با مثبت اندیشی :
رفتن به باشگاه، عالیست. اما اینکه در طول تمرین چه کار میکنید، نتیجه را رقم میزند. تلاشهایم برای تمرین دو در دانشگاه را بخاطر دارم. ریههایم درد میکرد، پاهایم سست شده بود، و جدا دوست داشتم که بی خیال شوم. برای متوقف کردن تلاشهایم بهانههای زیادی داشتم.
حریف تمرینیام به من گفت: «سبک و قوی بدو!» این چند کلمه خیلی ساده و البته خیلی مؤثر بودند، و به من کمک کردند تا ادامه دهم.
افکار مثبت، میتوانند شما در وسط یک تمرین سخت هل بدهند. میتوانید عبارات کوتاهی همچون «قوی باش»، «زور بزن»، و«فقط یکی دیگه» را با خودتان تکرار کنید، تا کیفیت و سطح تلاشتان به مراتب افزایش پیدا کند.
مثبتاندیشی در غلبه بر موانع به شما کمک خواهد کرد :
اصلاً مهم نیست که هدف شما در سلامتی و تناسب اندام چه باشد، بهرحال همه جا و همیشه موانعی وجود دارد. اگر چشم انداز و افکار مثبتی داشته باشید، به احتمال بیشتری میتوانید این موانع را فتح کنید.
بعنوان مثال، اگر در حال تلاشید تا از شیرینی دوری کنید، اما یک نفر به شما چیزکیک تعارف کرده است (که اتفاقاً کیک مورد علاقهی شما هم هست)، ندای درونتان دائماً بخور نخور میکند!
اگر فکر کنید که «یک تکه آنقدر هم مهم نیست، من ضعیفم» قطعاً آن کیک را خواهید خورد! حالا اگر اینچنین فکر کنید که «من قویام، قویتر از آنکه وسوسه بشوم»، به احتمال خیلی زیادی آن کیک را نخواهید خورد. تفکر مثبت، در هر مدل مانعی به شما کمک خواهد کرد.
تفکر مثبت کاملاً مؤثر است، اما اگر با خودتان فکر میکنید که «احتمالا نتوانم هر فکری که سراغم میآید را کنترل کنم»، این ۳ مرحله را در روزهای خود انجام دهید:
جملاتی را انتخاب کنید که میتوانید با آنها ارتباط بگیرید :
فقط به چند عبارت ساده احتیاج دارید که دائم با خود تکرارشان کنید. اما باید عباراتی را انتخاب کنید که برای شما معنی و مفهوم داشته باشد، نه الزاماً هر چیزی که شنیده یا خواندهاید. عبارات سادهای که حاوی کلمهی «من» هستند، مثل «من قوی و سرسختم»، یا «من میتوانم»، کار را برایتان انجام خواهد داد.
تمرین کنید :
تفکر مثبت، ناگهان در ذهن شما جاری نخواهد شد، باید تمرین کنید. هر روز لحظاتی را به این کار اختصاص دهید، مثلاً قبل از جلسات تمرینتان، یا پیش از شروع مراسمی که برای رژیم غذاییتان مشکل میسازد.
مراقب افکار منفی باشید:
اگر افکار منفی در ذهنتان جوانه زد، آنها را شناسایی کنید و بطور کامل آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید. فکر، توسط ذهن شما ساخته میشود و الزاماً همیشه صحیح نیست. مثلاً اگر مقداری از مسیر تمرینتان را طی کردهاید اما افکاری مثل «از عهدهاش بر نمیآیم» به ذهنتان خطور کرده، آنها را با «این یک تمرین چالشبرانگیز است، من قویام و انجامش میدهم»، جایگزین کنید.
منبع : salamatweb.ir
غم و اندوه معمولا به دل آزردگی تعبیر میشود و برای همین تعجبی ندارد که معمولا اندوه را علاوه بر درد روحی، با درد فیزیکی نیز همراه میدانیم. تحقیقات اخیر نشان داده که اندوه میتواند واقعا به قلب آسیب بزند.
اغلب ِ ما بعد از تجربیات ناخوشایند زندگی از کلماتی مانند دلشکسته، آزرده و ... برای توضیح احساسات خود استفاده میکنیم. غم و اندوه معمولا به دل آزردگی تعبیر میشود و برای همین تعجبی ندارد که معمولا اندوه را علاوه بر درد روحی، با درد فیزیکی نیز همراه میدانیم.
ضربان قلب نامنظم :
تحقیقات اخیر نشان داده که اندوه میتواند واقعا به قلب آسیب بزند. مطالعهای که روی 886000 نفر انجام شد دریافت آنهایی که همسر یا معشوقهی خود را از دست میدهند بیشتر در معرض نامنظم بودن ضربان قلب هستند، مخصوصا اگر کمتر از 60 سال سن داشته باشند یا فرد مقابلشان بصورت غیر منتظرهای فوت کرده باشد. ریسک فیبلیراسیون دهلیزی در میان آنهایی که غم از دست دادن همسر خود را داشتند، 41 درصد بیشتر بوده است. این تاثیر، 8 تا 14 روز بعد از فوت همسر، بیشترین بوده و تنها بعد از گذشت یک سال، تخفیف یافته بود.
کاهش عملکرد سیستم ایمنی :
پژوهش جدید دیگری نیز روی افراد سالمند انجام شد و نشان داد آنهایی که به تازگی همسر خود را از دست داده بودند، بیشتر مستعد بیماریهای عفونی بودند. نوتروفیلها سلولهای سفیدی هستند که با عفونت مبارزه میکنند، این سلولها در افراد تحت آزمایش دچار کاهش عملکرد شده بودند. به گفتهی محققان میتوان برای افرادی که زیاد در معرض استرس هستند از مکملهای هورمونی یا محصولات مشابه استفاده کرد و البته حمایت دوستان و خانواده برای کنترل احساسات ناخوشایند این افراد ضروری است.
اضطراب :
ناخوشی جسمی، علامتی از غم و اندوه است که میتواند خودش را به صورت علائمی شبیه اضطراب نشان بدهد. در موارد مرگ ناگهانی یکی از عزیزان، تاثرات جسمی میتوانند با استرس و شوک عاطفی مرتبط باشند، مانند دل آشوبه، ضربان تند قلب، لرزش و حساسیت شدید نسبت به صدا.
مشکلات پوستی :
همانطور که بروز درد جسمی غیر عادی نیست، تظاهر مشکلات پوستی یا تنفسی نیز غیر معمول نیست. پوست، بزرگترین اندام بدن است. وقتی رنج و اندوه شدید داریم و دچار استرس ناشی از آنیم، مشکل پوستی نیز ممکن است بروز کند. مشکل پوستی خصوصا در افرادی که احساسات خود را سرکوب میکنند بیشتر مشاهده میشود.
چگونه بر احساس غم و اندوه خود غلبه کنیم؟
شما باید به بدن خود توجه کنید و احساسات خود را سرکوب نکنید. وقتی اشکهایتان میخواهند جاری شوند اجازه بدهید این اتفاق بیفتد. اگر احساس خشم میکنید جای مناسبی را پیدا کنید و فریاد بزنید. خودتان را از بقیه کنار نکشید و احساسات خود را پنهان نکنید، خویشتندار بودن در چنین مواقعی امتیازی برایتان ندارد. اگر نیاز دارید با کسی حرف بزنید یک دوست واقعی را انتخاب کنید و با او درد دل کنید، او نیز زمانی به حمایت شما نیاز خواهد داشت، این بار نوبت شماست.
در مورد کسی که او را از دست دادهاید حرف بزنید، در مورد ماجرایی که آزردهتان کرده حرف بزنید و اگر کسی را پیدا نکردید که با او راحت باشید به مشاور مراجعه کنید. عبادت کردن و توکل به خداوند نیز راه مناسبی برای پیدا کردن آرامش و رها شدن از اندوه است.
و اما اگر میخواهید در مورد درد جسمی که دارید اقدامی بکنید :
به روانپزشک مراجعه کنید، مخصوصا اگر احساس میکنید برای خواب یا اضطرابتان به دارو نیاز دارید. شما با کمک یک درمانگر هم میتوانید به طور تدریجی پروسهی بازیابی خودتان را طی کنید. ماساژ درمانی، بو درمانی، رفلکسولوژی و ... نیز کمکتان میکنند از اندوه رها شوید.
منبع : beytoote
تکنیک هایی برای داشتن تفکر مثبت :