شاید لری دیوید (Larry David) را بشناسید، او یک نویسنده، بازیگر و کارگردان آمریکایی است و از فیلمهای معروف او میتوان به بازی در فیلم سه کلهپوک اشاره کرد. لری دیوید اصالتاً اهل بروکلین بود، یک سال درحالیکه مشغول فیلمبرداری یک برنامه در شهر نیویورک بود، برای تماشای یک بازی بیسبال به ورزشگاه یَنکی(Yankee Stadium) رفت. در یکزمان کوتاه که بازی هیجان یا حادثه خاصی را دنبال نمیکرد، دوربینهای قرارگرفته در استادیوم تصویری از لری گرفته و آن را بر روی تلویزیونهای بزرگ قرار دادهشده در استادیوم پخش کردند. ناگهان تمام استادیوم که مملو از هواداران تیمها بود به تشویق وی پرداختند. غروب آن روز زمانی که دیوید در حال بازگشت از استادیوم بود، یک نفر سرش را از پنجره یک خودرو عبوری خارج کرد و بهسوی او فریاد کشید که: “دیوید، خیلی مزخرفی!” در مسیر بازگشت به خانه، دیوید همواره به این صحنه و نظر آن فرد میاندیشید، اینکه آن فرد که بود و اینکه چرا باید چنین چیزی را به وی میگفت. انگار که گویی آن پنجاهوچند هزار تماشاچی تشویقکننده وی اصلاً حضور نداشتند و وی آن آنها ندیده بود، تنها و تنها همین یک نفر و نظر وی بود که ذهن او را به خود مشغول کرده بود.
بر روی جنبه منفی تمرکز کنیم . . . یا مثبت؟
حتماً و حتماً در زندگی روزمره خودتان با انسانهای زیادی مانند دیوید برخورد داشتهاید، آنهایی که در هر موقعیتی بهجای جنبههای مثبت تنها بر روی جنبه منفی موضوع تمرکز میکنند. بازخوانی و مرور چندینباره افکار منفی در مغز و ذهن خودتان در لحظه بیش از اینکه شمارا خوشحال و راضی نگاه دارد، موجب ناراحتی و غمگین شدن شما میشود. تحقیقات مختلف نشان میدهد که چنین اندیشه کردنهایی موجب برنامهریزی مجدد مغز شما میشود تا فکر کردن به موضوعات منفی را برای نوبتهای بعدی سادهتر کند. همچنان که راه رفتن بر روی مسیری از چمن، موجب خوابیدن و مسطح شدن آن بخش از چمن میشود، افکار منفی تکراری نیز مسیری مشخص را در بین بخشهای مختلف از مغز شما ایجاد میکند که کاملاً مرتبط با افکار و اندیشههای منفی شما هستند.
خوشبختانه حالت عکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی متمرکز شدن بر جنبههای مثبت میتواند موجب شکلگیری ظرفیت شما برای دیدن امور مثبت در اطراف شما شود.
رهبرانی که کارایی بالایی دارند، بهطورکلی دارای تفکر مثبت هستند
کسب مهارت در دیدن موارد مثبت، حتی در موقعیتهای متضاد، یکی از جنبههای هوش هیجانی است که موجب تمایز رهبران با کارایی بالا نسبت به بقیه میشود. این درواقع نکتهای است که سیگال بارسِید (Sigal Barsade)، محقق در دانشگاه پنسیلوانیا، در مقالهای در مجله کسب و کار هاروارد به آن اشارهکرده است. او درواقع در این مقاله ارتباط موجود بین تفکر مثبت و عملکرد بهتر، کیفیت و خدمات مشتری را نشان داده است. جالب اینکه این موضوع فارغ از نقش، صنعت یا سطح سازمانی همواره صحیح بوده و کاربرد دارد.
تفکر مثبت
داشتن تفکر مثبت یکی از دوازده توانایی و قابلیت حاصل از هوش اجتماعی و احساسی است که من در مطلبی جداگانه به آن پرداختهام. به عبارت بهتر میتوان گفت که رهبران با این مهارت در هر موقعیتی فرصتها را بهتر شناسایی کرده و افراد حاضر در اطراف خود را به دیده مثبت مینگرند و در آینده نیز منتظر تغییراتی هستند که همواره در جهت مثبت بودن قرار داشته باشند.
چگونه چشماندازی مثبت داشته باشیم
همچنان که بهطور مستمر اندیشیدن به اشتباهات مسیر مغز برای رسیدن افکار منفی در آینده را تقویت میکند، شما بهراحتی میتوانید ارتباطات موجود بین افکار مثبت را هم تقویت کنید. در ادامه چند گام ساده و اساسی برای هدایت ذهن شما به سمت مثبت اندیشی را ارائه کردهام:
1- توجه کردن: توجه داشته باشید که ذهن شما بر روی افکار منفی متمرکزشده است، این افکار منفی شاید کاهش در حجم فروش یا گِله و شکایت شما به یک همکار در رابطه با عملکرد نهچندان رضایتبخش خودتان باشد.
2- هدایت مجدد: در همین لحظه فکر خود را به سمت یک موضوع مثبت هدایت کنید، مثل گرمای مطبوع فنجان چای دفتر که در دستان شما قرار دارد یا یک پیام ایمیلی تشکرآمیز که از طرف یکی از همکاران دریافت کردهاید.
3- در نظر داشتن: تفاسیر مثبت از موقعیتهایی که به نظر شما منفی بوده را در نظر داشته باشید. آیا کاهش در حجم فروش تنها مرتبط با یک مورد خاص بود که اکنون دیگر تغییر کرده است؟ آیا طرح بازاریابی جدید تدوینشده حجم فروش را افزایش میدهد؟ نتیجه بازبینی عملکرد خیلی هم بد نبود. نظرات مثبت ابرازشده در رابطه با آن را به خود یادآوری کنید و به همکار خود در رابطه با برخی تصمیماتی که بهمنظور بهبود عملکرد گرفتهاید، توضیح دهید.
تمرین بیشتر موجب تسلط بیشتر شما میشود
دو مرحله اول مطرحشده تحت عنوان توجه کردن و هدایت مجدد قدمهای اولیه و اساسی برای دستیابی به مدیتیشن با تمرکز حواس است. تمرین کردن برای کسب تمرکز حواس موجب شکل گرفتن چشمانداز مثبت و نیز دو قابلیت دیگر هوش احساسی در شما میشود: خودآگاهی احساسی و خود مدیریتی احساسی.
بههرحال این انتخاب شماست که بیشتر به جنبه و افکار مثبت یا منفی توجه داشته باشید. با هدایت مجدد افکار خودتان به سمت جنبههای مثبت، قادر هستید هوش احساسی خود را بیشتر از پیش تقویت کنید.
منبع: ایکیوپدیا