تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

چگونه در زندگی خود تعادل برقرار کنیم ؟

وقتی عبارت تعادل در زندگی مطرح میشود ممکن است اولین چیزی که به ذهن خیلی از افراد میرسد تعادل بین زندگی و کار باشد اما این تعادل یکی از انواع تعادل هایی است که باید در زندگی برقرار باشد چگونه در زندگی خود تعادل برقرار کنیم ؟  تعادل در اشکال مختلف فیزیکی ،عاطفی ،معنوی خود را نشان میدهد  تعادل را از کف ندهید. وجود نامتعادل،‌ محکوم به زوال و نابودی است. زندگی به این وجود اجازه دوام نمی دهد. هرچه متعادل تر باشید،‌ موهبتهای فراوان تری از زندگی دریافت می کنید و هرچه تعادل در شما کمتر باشد، از این موهبتها بی بهره خواهید ماند.
تنها تعادل است که باقی میماند و حفظ این تعادل، از مشکل ترین کارهاست؛‌ زیرا به خرد بسیاری نیاز دارد.
لبخند می تواند برای همیشه بر لبان شما باقی بماند.
در حالیکه خنده این طور نیست و به همین دلیل است که بوداها همیشه در حال لبخند زدن هستند،‌ نه خندیدن.
یک بودا خوب می داند چگونه تعادلش را حفظ کند.
عشق بورزید، از این عشق تغذیه شوید و دیگران را تغذیه کنید.
احساس شادی و سرور کنید، ولی آگاهی و حضور خود را از کف ندهید.
در غیر اینصورت، ‌دیر یا زود شادی تان رو به زوال خواهد رفت…هرگز بیش از اندازه به هم نزدیک نشوید.
همیشه اندکی فاصله میان خود و دیگران باقی بگذارید.
هنر پایدار کردن رابطه ها،‌ در همین است.


تعادل یعنی چه ؟

  •     تعادل برای هر ادمی میتواند معنای متفاوتی داشته باشد بستگی به این دارد که هر ادم چه انتظاراتی دارد و چه الویت هایی را در زندگی خود قرار داده و مطرح کرده است این تعادل فرق میکند
  •     ولی با تمام این تفاوت ها تعادل باید به گونه ای باشد که بتواند آرامش را به همراه خود بیاورد
  •     اگر تعادل از زندگی حذف شود ابعادی که به آن ها اهمیت کمتری داده شده است دچار مشکل میشوند


به چه مواردی برای متعال شدن در زندگی باید توجه کنیم ؟

  1.     مخارج : مخارجی که ماهیانه صرف خرید چیزهای مختلفی می کنیم و درامدهایی که داریم از مهمترین مواردی هستند که اگر در تعادل نباشند می توانند در دیگر جنبه های زندگی را نیز به خطر بیندازند
  2.     زمان : زمان محدودتر از آن چیزی است که فکر میکنیم
  3.     رژیم غذایی : تعادل فقط محدود به پول کار و روابط خانوادگی نیست رژیم غذایی ما بر سلامت جسمی و روانی ما اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد
  4.     تحصیلات و فعالیت ها : توجه افراطی به هرکدام و غافل ماندن از دیگری میتواند تعادل زندگی را تهدید کند


چگونه در زندگی خود تعادل برقرار کنیم ؟


با توجه به زندگی هر شخص و شرایطی که دارد پاسخ های بسیاری وجود دارد اما قبل از هر اقدامی هر فردی باید به اهمیت تعادل و معنای آن در زندگی خود برسد .هر شخصی می تواند از تعادل در ابعاد روانی ،جسمانی و هیجانی برای خود معنا کند و با توجه به معنایی که برایش دارد برای رسیدن به تعادل برنامه ریزی کند

  1.     قسمتی از زمان خود را به خود اختصاص دهید و هر روز به مدت چند دقیقه را به این اختصاص دهید که تنها باشید
  2.     ذهن خودتان را رها کنید و اجازه دهید حس های منفی بروز داشته باشد هرچقدر سعی کنید تا حس های منفی خود را سرکوب کنید بیشتر آزار خواهید دید
  3.     برنامه ریزی لیست کردن کارها یکی از اقداماتی است که به فرد کمک میکند تا الویت ها و وقت اختصاصی به هر الویت را مشخص کند
  4.     نوشتن یادداشت روزانه یکی از فعالیت هایی است که میتواند به مرتب شدن ذهن کمک کند
  5.     زمانی را برای بی حوصلگی مود پایین خود صرف کنید .


شهامت برای اداره یک زندگی متعادل

  •     این که هر یک از ما نسبت به عامل معین، دارای نقطه اعتدال متفاوتی هستیم، مشکل مهمی نیست. زیرا جهان بسیار بزرگ است و سلیقه‌ها بسیار متفاوت. اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که فرهنگ و جامعه بخواهد هر کسی را به نقطه متوسطی در هر زمینه براند و بگوید «نقطه تعادل، این جاست. اگر چنین زندگی کنی متعادلی وگرنه غیرعادی و نامتعارف».
  •     ما علت این امر را می‌دانیم. قوانین اجتماعی را در آغاز، کسانی وضع کرده‌اند که می‌خواسته‌اند بر جامعه حکومت کنند و چنان‌چه افراد، مطابق الگوهای پیش ساخته‌ای رفتار کنند، آسان‌تر می‌توان بر آنها حکومت کرد.
  •     ما اجباری نداریم که همیشه به راهنمایی‌های دیگران گوش فرا دهیم، چه رسد به این که آنها را اطاعت کنیم. بعضی‌ها بخش مهمی از ارزش‌ها و جوهر وجودی خویش را از کف می‌دهند، تنها برای این که متعارف باشند.
  •     عادی بودن افسانه‌ای بیش نیست. با وجود این، ترس از غیر عادی بودن به قدری شدید است که خیلی‌ها جان خود را در این راه فدا می‌کنند.
  •     پس اگر سعی کنیم بر اساس معیارهای فرهنگی، زندگی خود را متعادل سازیم، ممکن است از حد تعادل خارج شویم و وقتی می‌خواهیم زندگی خود را مطابق آن چه در جامعه زندگی بسیار متعادل نامیده می شود اداره کنیم. تعادل فردی خود را از دست می‌دهیم.
  •     شهامت داشته باشید و نقاط تعادل زندگی خود را مطابق دلخواه خویش اختیار کنید. خود را دوست بدارید و زندگی خود را بر آن اساس متعادل کنید.


نقش خانواده در پیشگیری از پیدایش اختلالات جسمی و روانی در کودکان:


توجه والدین، به‌خصوص مادران به نکات و دستورالعمل‌های زیر می‌تواند در حفظ سلامتی آنان و سلامت جسمی و روانی در کودکان آنها کاملا موثر واقع شود.


  1.      مراجعه به پزشک به‌طور منظم، در تمام دوران بارداری و انجام آزمایش‌های پزشکی، کمک بزرگی در پیش‌بینی ضایعات احتمالی می‌کند.
  2.     مادران باید در جلوگیری از بیماری‌های مسری به‌ویژه سرخجه در سه ماهه اولیه دوران بارداری بسیار بکوشند. همچنین ابتلای والدین به بیماری سیفلیس در کودک نارسایی‌های هوشی ایجاد می‌کند.  
  3.  اعتیاد والدین به مشروبات الکلی از عوامل موثر در عقب‌ماندگی ذهنی است. به‌خصوص مادران باید از استعمال موادمخدر و دخانیات خودداری کنند.
  4.      مسمومیت‌های دوران بارداری و وارد شدن ضربه بر شکم مادر، به‌خصوص در ماه‌های آخر بارداری موجب عقب‌ماندگی ذهنی می‌شود.
  5.      باتوجه به زیان‌های جبران‌ناپذیر اشعه‌ایکس و رادیواکتیو، مادران باید از انجام آزمایش‌های رادیولوژی به‌ویژه در ماه‌های اولیه بارداری خودداری کنند (مگر در صورت نیاز مبرم و تحت‌نظر پزشک.)
  6.     مادران با رژیم غذایی مناسب و کافی می‌توانند از ایجاد ناهنجاری‌ها جلوگیری کنند، زیرا سوءتغذیه و کمبود ویتامین‌های ضروری ممکن است موجب ایجاد عقب‌ماندگی ذهنی شود.
  7.     مادران در تأمین بهداشت جسم و روان بکوشند و حتی‌الامکان اضطراب و پریشانی به خود راه ندهند، زیرا اضطراب‌ها و هیجانات ناگهانی و مستمر در دوران بارداری، موجب ایجاد تغییرات در غدد داخلی می‌شود و باعث عقب‌ماندگی و رکود ذهنی در کودک می‌شود.
  8.      پدران نیز مسئولیت ایجاد تسهیلات لازم، به‌خصوص فراهم‌کردن آرامش روانی و عاطفی مادر را به عهده دارند.
  9.      مراجعه به مراکز مشاوره ژنتیکی برای افرادی که می‌خواهند ازدواج کنند به‌ویژه در موارد ازدواج خویشاوندی یا بالا بودن سن مادر و خانواده‌هایی که دارای یک فرزند عقب‌مانده یا معلول هستند از ضروریات است.


۵ راز ایجاد تعادل بین کار و زندگی


۱- در مورد نیازهایتان راحت باشید.

  •     من بر این باورم که نخستین چیزی که افراد برای انجام این کار نیاز دارند شناسایی موضوعات واقعی بین خودشان و ارتباطشان با آنها است. نیازهایتان را پنهان نکنید و انتظار نداشته باشید که دیگران حدس بزنند که چه چیز باعث می‌شود شما حس تعادل داشته باشید.
  •     آیا نیاز دارید که ساعت ۵ بعدازظهر محل کارتان را ترک کنید تا بتوانید شام را با خانواده‌تان صرف کنید؟ آیا لازم است ساعت ۱۲ در کلاس یوگا شرکت کنید؟ کارکنان نیاز دارند که راحت با مدیرانشان صحبت کنند و مدیران نیز نیاز دارند بدانند که چه کاری انجام می‌شود و احتمال انجام چه کارهایی وجود دارد. مشاغل مختلف به رویکردهای متفاوتی نیاز دارند اما هرکسی می‌تواند از داشتن مکالمه‌ای آزاد و صادقانه در مورد مفاهیم توازن منتفع شود.


۲- به مرزها احترام بگذارید.

  •     شما نمی‌توانید به توازن دست یابید اگر به مرزهایی که تعیین شده احترام نگذارید. ممکن است در ابتدا دشوار باشد اما لازم است برای توسعه مسیری روتین و پیشبرد فرهنگ و سبک زندگی قابل پیش‌بینی به این مرزها متوسل شوید. شما درخواهید یافت که کارهای دیگری نیز می‌توانید انجام دهید. همیشه روش دیگری برای پرداختن به مشکلات کاری وجود دارد اما لازم است که خود شخصاً به محدودیت‌ها احترام بگذارید. در نتیجه اگر خودتان این کار را نکنید نمی‌توانید از دیگران انتظار داشته باشید به این محدودیت‌ها احترام بگذارند.


۳- آنچه واقعاً مهم است را دریابید.

  •     در طول سالها، من شاهد این بودم که افراد وقت زیادی را بر سر کار در مورد مسائلی که اهمیت آنچنانی ندارند می‌گذرانند. زمان با ارزش‌ترین کالای زندگی است، زمان چیزی نیست که بتوانید بخرید. بنابراین، آن را هدر ندهید. بر مسائل واقعاً مهم تمرکز کنید. چه چیز واقعاً می‌تواند کسب و کار شما را سوق دهد؟ آیا در حال کار بر اولویت‌هایی هستید که اهداف کلی کسب و کار را پیش می‌برد؟ در واقع، روزتان را به دقت بررسی کنید و از هر ساعت، دقیقه و ثانیه آن برای تمرکز بر مهمترین بروندادها بیشترین بهره را ببرید. برای برخی این روند ممکن است مستلزم درجه بالایی از برنامه‌ریزی و ساختاربندی باشد.


۴- از دکمه خاموش هم استفاده کنید.

  •     تقریباً هر قطعه فناوری یک دکمه خاموش هم دارد، پس از آن استفاده کنید. البته این کار برای همه آسان نیست و برای برخی سخت‌ترین کار محسوب می‌شود. کافی است شروع کنید. مثلاً تلفن همراهتان را با خود سر میز شام نیاورید. هنگامی که در تعطیلات هستید واقعاً تعطیل باشید. تبلت‌تان را کنار ساحل نبرید. هنگامی که چندین بار این کار را انجام دادید، برایتان آسان می‌شود و می‌توانید یکی از بزرگترین گنج‌های زندگیتان یعنی چشم‌انداز زندگی را ببینید. هنگامی که با مشکلات بیشتر کلنجار بروید بغرنج‌تر خواهند شد. به خودتان آزادی تحلیل بیشتر بدهید و کمتر احساساتی برخورد کنید. به جای آن فکر کنید.


۵- گام‌های آهسته‌تری بردارید.

  •     برای داشتن زندگی شاد، بهره‌زا، سالم و طولانی و همین طور یک شغل به درک ارزش‌های گام‌های زندگی‌تان نیاز دارید. اوقاتی وجود دارند که باید سرعت خود را کنترل کنید. خودآگاهی بسیار مهم است. انجام این کار به شما کمک می‌کند که از سفر به اندازه رسیدن به مقصد لذت ببرید.
  •     یک بند باز سیرک را تصور کنید، او روی یک طناب چند قدم بالاتر از زمینی که با کاه پوشیده شده، معلق است. هدف او رفتن از یک طرف به طرف دیگر است. او یک میله بلند برای حفظ تعادل در دست دارد. اما این کار به سادگی راه رفتن بروی زمین نیست. بر روی شانه‌هایش یک صندلی قرار دارد که شخص دیگری روی آن نشسته در حالی که یک میله روی پیشانی‌اش هست و بالای آن یک بشقاب قرار داده است. اگر هر یک از آنها تعادل خود را از دست بدهند، بندباز باید صبر کند تا زمانیکه همه آنها مجددا نظم یافته و تعادل خود را بدست آورند و سپس به آرامی و با دقت روی طناب حرکت کند.
  •     زندگی ما نیز همانند آن بندباز نیازمند برقراری تعادل است. ما دائما به سمت جلو حرکت می‌کنیم و همیشه در تلاشیم تا بین عناصر مختلف زندگی خود تعادل برقرار کنیم. باید در نظر داشته باشیم که اگر برای یکی از ابعاد زندگی خود بیش از حد انرژی و توان صرف کنیم، به ابعاد دیگر زندگی خود توجه کمتری خواهیم کرد و این امر ما را متوقف می‌سازد و نمی‌توانیم به سمت جلو حرکت کنیم تا زمانیکه این تعادل مجددا برقرار شود. ما باید با تمامی جنبه‌های زندگی خود ارتباط برقرار کنیم و همه‌ی آنها را در یک سطح و ردیف قرار دهیم تا بتوانیم برای همه آنها به طور مساوی انرژی صرف کنیم.
  •     خیلی مهم است که بدانیم دیگران نمی‌توانند این تعادل را در زندگی ما برقرار کنند، هیچ کس نمی‌تواند به جای ما فکر کند، نفس بکشد، حس کند، ببیند، تجربه کند، عاشق شود و یا بمیرد و این وظیفه ماست تا بین ابعاد مختلف زندگی خود تعادل برقرار کنیم و برای انجام این کار فقط کافیست که یک تصمیم درست بگیریم.


اولین قدم برای برقرای تعادل در زندگی چیست؟


۱- زندگی خود را ارزیابی کنید.

  •     اولین قدم برای بازسازی زندگی این است که به آن چیزی که هستیم نگاهی بیاندازیم. آیا از لحاظ فیزیکی احساس کسالت و خستگی می‌کنید؟ از لحاظ ذهنی راکد هستید؟ آیا هیچ رابطه اجتماعی نزدیکی با کسی ندارید؟ آیا خود را یک فرد معتاد به کار می‌دانید؟ آیا از لحاظ معنوی احساس کمبود می‌کنید؟ اگر جواب شما به اکثر این سوالات بله است، پس شما زندگی متعادلی ندارید.


۲- برای ایجاد تعادل در زندگی یک تصمیم آگاهانه بگیرید.

  •     گام دوم برای رسیدن به تعادل در زندگی، انتخاب واقعیت به عنوان اساس تصمیم‌گیری است. به تعادل رسیدن این فرصت را به ما می‌دهد تا با استرس و فشار کمتر به مقاصد و اهدافمان در زندگی دست پیدا کنیم. برای انجام این کار، یک تصمیم آگاهانه لازم است که به عنوان قدم دوم محسوب می‌شود.


۳- تصمیمات خود را در یک جدول به صورت لحظه به لحظه ثبت کنید.

  •     ما همه چیز را براحتی فراموش می‌کنیم. بنابراین ثبت تصمیمات و تاکید بر آنها به صورت لحظه به لحظه، این امکان را برای ما فراهم می کند تا خود را راحت‌تر تغییر دهیم به جای اینکه انتظار داشته باشیم دنیای اطرافمان یک‌شبه تغییر کند.


۴- در هر بخش از زندگی خود اهدافی را تعیین کنید.

  •     در تمامی بخش‌های زندگی خود، اهداف مقعول و مناسب انتخاب کنید و به یاد داشته باشید که هدف نهایی شما ایجاد تعادل در زندگی است. اهداف شما می‌بایست شامل موارد زیر باشند:

    ۱- روابط شما
    ۲- جسم و سلامتی‌تان
    ۳- معنویت
    ۴- رشد ذهنی شما
    ۵- شغلتان
    ۶- امور مالی‌تان

۵- در زندگی ریسک کنید.

  •     اینکه خودمان را ارزیابی کنیم و برای تغییر خود در زندگی ریسک کنیم، نه تنها زندگی ما را بهتر خواهد کرد، بلکه انرژی بیشتری را احساس خواهیم کرد و دید ما نسبت به زندگی گسترش پیدا خواهد کرد. تعادل در زندگی لازم است، پس زندگی خود را با تصمیمات بهتر بازسازی کنید. ارزش ریسک کردن را دارد.


۶- برای ارزیابی مجدد خود در روز وقت بگذارید.

  •     هیچکدام از ما نمی‌توانیم بگوییم که چقدر خوب با تغییرات در زندگی خود کنار آمده‌ایم مگر اینکه وضعیت خود را ارزیابی کنیم. تصمیمات شما غیرقابل تغییر نیستند، اگر احساس کردید که چیزی خوب پیش نمی‌رود، یک تصمیم جدید بگیرید. بنابراین هر روز زمانی را برای خود صرف کنید و وضعیت خود را ارزیابی کنید، آرام باشید و خود را بررسی کنید.


چگونه در زندگی تعادل ایجاد کنیم؟


معنی اهمیت و فواید این تعادل را فهمیدیم. حالا چطور باید عملی‌اش کنیم؟ چگونه در زندگی تعادل ایجاد کنیم؟ خیلی ساده است! چند راهکار دارم که تعدادی از آنها را امتحان کرده‌ام، شما هم می‌توانید از این راهکارها استفاده کنید:

1- جای کار در محل کار است!

  •     خیلی وقت‌ها وسوسه می‌شویم که کار خود را به خانه بیاوریم یا فکرش هنوز در سرمان باشد یا اگر کار در خانه داریم هر دقیقه و هر روز بدون برنامه ریزی در خانه به کار خود بپردازیم.
  •     تعادل بین زندگی و کار باعث می شود از هر دو عقب بمانید.
  •     گاهی اوقات کارهای کوچکی هستند که وسوسه می‌شویم در لحظات بیکاری آنها را انجام دهیم اما این کار یعنی شما زمان استراحت و زمانی که باید در خانه به آن اختصاص می‌دادید را به کار اختصاص دادید پس شما تعادل بین کار و زندگی را برهم ریخته‌اید البته شاید لذت بخش باشد که چند کار کوچک را در زمان‌های کوتاه خود انجام دهید اما اصلاً اینطور نیست.
  •     اگر می خواهید بدانید چگونه در زندگی تعادل ایجاد کنیم سعی کنید دیگر کارهای خود را به خانه نیاورید وگرنه عواقب ذهنی آن در بلند مدت گریبانگیر شما می‌شوند.
  •     اگر شما دور کار هستید و باید کارتان را در منزل انجام دهید بهتر است برای خود یک برنامه کاری تعیین کنید تا زمان خاص کار خود را بدانید این طوری می‌توانید در زمانهای معین روی خود و خانواده هم تمرکز داشته باشید.
  •     مثلاً روی تقویم بنویسید «زمانی برای من». از طرفی می‌توانید موبایل خود را در ساعات معین روی حالت سکوت بگذارید. اینطوری دیگر نیاز نیست ایمیل‌ها، پیام‌ها و تماس‌های کاری خود را چک کنید. با این روش می‌توانید فردا صبح یا حداقل چند ساعت بعد را به زمانی که به خود اختصاص دادید بگذرانید تا آرامش پیدا کرده و کمی هم به خانواده برسید.


2- یک سرگرمی برای خودتان پیدا کنید

  •     یک سرگرمی ساده برای برقراری تعادل بین زندگی و کار می تواند آشپزی باشد.
  •     زندگی چیزی بیشتر از کار و وقت گذراندن با خانواده و دیگران است. سرگرمی‌های زیادی در دنیا وجود دارد که خیلی‌ها به آن‌ها علاقه دارند. یکی از کارهایی که می‌توانید انجام بدهید، استخر رفتن، کلاس‌های مختلف مثل یوگا و ورزش است. از طرفی می‌توانید کتاب بخوانید. البته اصولاً طبیعت گردی بهترین راه برای آرامش است. کارهای ساده‌تری هم وجود دارند مثل آشپزی و تلویزیون دیدن. این تفریحات باعث می‌شود کمی استراحت کنید و از کار خود فاصله بگیرید پس بهتر است بگردید و ببینید چه کارهایی مورد علاقه شما هستند.


3- اجتماعی باشید

  •     اگر می خواهید بدانید چگونه در زندگی تعادل ایجاد کنیم، باید بگویم که وقت گذراندن با دیگران بهترین راه است. حالا این وقت گذراندن می‌تواند با همکاران، دوستان یا خانواده باشد. وقتی با دیگران زمان می‌گذرانید، زندگیِ شما به تعادل می‌رسد و کمی از کار فاصله می‌گیرید. شما می‌توانید از دیگران کارهای جدید یاد بگیرید و لحظات خوشی را داشته باشید.
  •     مثلاً من ترجیح می‌دهم شام را با دوستانم بیرون بروم اما وقتی یک هفته خیلی شلوغ باشد باز هم سعی می‌کنم نیم ساعت در نزدیک‌ترین محلی که می‌توانم، با دوستانم دور هم جمع شویم و چیزی بخوریم. همین نیم ساعت بهتر از این است که کلاً استراحتی نداشته باشم و دوستانم را نبینم.
  •     برای برقراری تعادل بین زندگی و کار سرگرمی داشته باشید مثلا با دوستان خود فوتبال تماشا کنید.


4- برای زمان‌های پیک کاریِ خود برنامه ریزی کنید

  •     گاهی اوقات واقعاً کار شما حتماً باید انجام شود و زمان خاصی دارد. البته در طولانی مدت باز هم می‌توانید تعادل چنین کارهایی را برقرار کنید مثلاً اگر زمان انجام کاری دو هفته است شاید باید دو هفته و به اندازه روزی یک ساعت بیشتر از زمان‌های دیگر کار کنید تا نخواهید دو روزتان را کامل به کار بگذرانید و حتی سرتان را برنگردانید. همین باعث می‌شود تعادل برقرار شود اما اگر نتوانید چنین تعادلی را برقرار کنید ایرادی ندارد که به مدت کوتاهی فشرده کار کنید اما بعد از آن واقعاً نیاز است که کمی سرعت کار خود را کمتر کنید. هدف این است که زمان‌هایی که خیلی کار دارید را با زمان‌هایی که اصلاً کاری ندارید به تعادل برسانید.


5- به مسافرت بروید

  •     یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه به تعادل بین زندگی و کار برسیم این است که مسافرت برویم. نیاز نیست بخواهید به سفرهای خارج از کشور بروید که پردردسر و پرهزینه هستند. فقط می‌توانیم چند روز رانندگی کنید، آخر هفته به جایی نزدیک بروید یا حتی چند هفته در طبیعت سِیر کنید. هدف این است که از کار، محل کار و محل زندگی که گاهی اوقات کارمان را هم در آن دخالت می‌دهیم دور شویم و به ذهن و بدن خود استراحت بدهیم با این راه می‌توانیم به خوبی در زندگی خود تعادل ایجاد کنیم.
  •     گاهی هم با خانواده و فرزندان به مسافرت بروید تا تعادل بین زندگی و کار برقرار شود.


6- در زندگی خود تغییر ایجاد کنید

  •     گاهی اوقات فقط باید کمی زندگی خود را تغییر دهیم تا به تعادل برسیم. مثلاً یک کار جدید امتحان کنیم: اگر هر بار با اتومبیل خود به سرکار می‌روید، یک بار هم از اتوبوس یا مترو استفاده کنید. اگر در خانه کار می‌کنید کارهای روزانه‌تان را تغییر دهید: مثلاً اگر چای می‌خورید، یک بار هم قهوه بخورید یا اگر به محض بیدار شدن سریع به سراغ کار خود می‌روید، بهتر است ابتدا کمی ورزش کنید! همین تغییرات کوچک، زندگی شما را عوض می‌کنند و باعث می‌شوند شما احساس تازگی و طراوت کنید.


7- همه‌ی کارها را با هم انجام ندهید

  •     به بعضی کارها در زندگی تعهد شدیدی داریم. خصوصاً وقتی حرف از خانواده و بچه‌ها می‌شود. اگر بخواهیم همه کارها را با هم انجام دهیم، هیچکدام را به خوبی انجام نخواهیم داد.
  •     بهتر است حد و حدود خود را بدانیم. نباید بخواهیم همه چیز را یک دفعه انجام دهیم. این کار باعث می‌شود نه در کار خود موفق باشیم و نه در زندگی.
  •     برای تعادل بین زندگی و کار همه کارها را با هم انجام ندهید. زمانی برای کار و زمانی هم به خانواده اختصاص دهید.
  •     یادتان باشد اگر می خواهید بدانید چگونه در زندگی تعادل ایجاد کنید، باید خودتان دست به کار شوید. کارهایتان را برنامه ریزی کرده و برای آنها اولویت تعیین کنید تا بدانید چه چیزهایی مهم‌تر هستند و چه چیزهایی را می‌توان آهسته‌تر یا دیرتر انجام داد


چگونه به تعادل روانی خود کمک کنیم؟

١- درک و یافتن زمینه‌های آسیب‌پذیری: شناخت موقعیت‌هایی که شما را خشمگین می‌کند یا واکنش تندی در شما ایجاد می‌کند، می‌تواند شما را در برابر فشارهای روانی محافظت کند. اگر افراد خاص شما را خشمگین می‌سازند، یا باید از آنها دوری‌گزینید یا بکوشید دریابید، چه‌چیزی در آنان وجود دارد که شما را این قدر ناراحت می‌کند. سعی کنید علت ناراحتی خود را دریابید تا بتوانید موقعیت یاد شده را به‌صورت تازه‌ای ببینید.

٢- مدیریت زمان: از بار زیاد سنگین دوری کنید. با گنجانیدن زمان کافی برای استراحت، آرامش، خوابیدن، خوردن، تمرین‌کردن و اجتماعی‌شدن ساعات‌تان را تنظیم کنید. برای دوری از دلتنگی و فقدان تمرکز و به‌خاطر تربیت‌پذیری زمان، مطالعه را قطع کنید. نویسنده معتقد است، مدیریت زمان از استرس و اضطراب شدید جلوگیری می‌کند و بدین‌وسیله باعث تضمین بهداشت روانی افراد می‌شود.

٣- انجام به موقع کارها: هرکاری را به‌موقع انجام دهید، چراکه انجام به موقع فعالیت‌ها از احساس درماندگی جلوگیری می‌کند. انجام هرکاری را یک کمی زودتر شروع کنید، زیرا این کار نه‌تنها باعث بالارفتن اعتمادبه‌نفس می‌شود بلکه باعث کمک به بهداشت روانی می‌شود.

٤- احترام به خود: قدر و منزلت خود را بدانید، زیرا تجربه نشان داده است افرادی که برای خود ارزش قایل‌اند، توانایی‌های خود را خوب تشخیص می‌دهند، نه خودبزرگ بین‌اند و نه خود کم‌بین و این امر به بهداشت روانی آنها کمک می‌کند.

٥- پذیرش نقاط قوت و ضعف: انسان سالم، انسانی است که بداند در چه زمینه‌هایی ضعف عمده دارد، آنگاه سعی کند که متناسب با توانایی‌هایش نقاط ضعف خود را جبران کند. نیز چنین فردی لازم است نقاط قوت خود را تشخیص دهد و در پی تقویت این نقاط برآید، زیرا این امر به بهداشت روانی وی کمک مؤثری می‌کند.

٦- داشتن استدلال مافوق قراردادی: به‌نظر کلبرگ، افرادی این استدلال را دارند که به رشد شناختی کافی دست یابند و معیارها و قوانین اخلاقی را درونی کنند، زیرا این استدلال به بهداشت‌روانی کمک زیادی می‌کند.

٧- برقراری روابط صمیمانه با دیگران: صمیمت نوعی تعهد درونی نسبت به برقراری روابط و ادامه آن است، زیرا همه ما به اطمینان خاطری که از جانب دیگران تأمین می‌شود، نیاز داریم، لذا از راه درمیان گذاشتن نگرانی‌های خود با افراد مجرب و بزرگترها، می‌توانید بیشتر مشکلات خود را ساده‌تر و روشن‌تر کنید.

٨- کمک به‌موقع از دیگران: تقاضای کمک از دیگران، خود نشانگر پختگی عاطفی است نه این‌که نشانه ضعف آگاهی و ناتوانی. انسان در هر سنی باشد به راهنمایی و مشورت دیگران نیازمند است.

٩- حذف خطاها: فرد باید شرایطی را که رفتار نامطلوب در آن رخ‌می‌دهد شناسایی کند و عوامل خارجی ایجاد کننده رفتار را مورد بررسی قرار دهد. قبل از اصلاح رفتار باید مشخص کرد چه رفتارهای نامطلوبی را می‌خواهیم، حذف کنیم و چه رفتارهای مطلوبی باید جایگزین آن شود.

١٠- داشتن دید مثبت: حالات عاطفی خوشآیند مانند خنده، خوشحالی، لذت و شادی را داشته باشید، به امور مختلف زندگی یک گرایش مثبت نشان دهید، خط مشی‌های خود را انتخاب کنید و بدانید چه‌چیزی برای شما بیشترین ارزش را دارد.

نتیجه گیری :

معنی  تعادل را درک کنید که یعنی میزان تلاش فیزیکی و ذهنی که در کار خود می‌کنیم و تلاشی که در زندگی عادی داریم؛ یعنی بین زمانی که کار می‌کنیم (کارهایی که به شغل ما ربط دارد) و زمانی که صرف بقیه زندگی خود می‌کنیم تعادلی وجود داشته باشد: نه خیلی کار کنیم، نه خیلی روی زندگی مثلاً دوستان خودمان خانواده و سرگرمی‌ها زمان بگذاریم. شاید برایتان سؤال شود که چرا این موضوع آنقدر مهم است.


منبع: خانم اجازه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد