تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

تفکر مثبت

ارائه ی آموزش های رایگان روزانه در حوزه تفکر مثبت نگر و پیشرفت شخصی

شجاعت چیست؟

همه ی ما بارها و بارها دوست داشتیم کاری را انجام دهیم، حرفی بزنیم، جایی برویم و … اما ترس جلوی مان را گرفته و باعث شده در همان منطقه امن خودمان باقی بمانیم و درجا بزنیم در حالیکه اگر یه کم شجاع می بودیم می توانستیم به خواسته هایمان دست پیدا کنیم.برای اینکه بتوانیم شجاع باشیم باید ببینیم اصلا شجاعت چیست؟ ما در این مقاله کاری میکنیم تا شما بعد از خواندن آن دست به کارهایی بزنید که همیشه از انجامش ترس داشته اید.

شجاعت چیست؟


شجاعت چیست؟ تعریف شجاعت در روانشناسی معیاری است که مشخص می کند یک فرد چقدر توانایی مقابله با چالش های جسمی یا روانی را دارد. خیلی شنیده ایم که می گویند فلانی نترس است دل شیر دارد اهل ریسک است و … که اینها اصطلاحی برای نشان دادن شجاعت افراد می باشد. اما شجاعت به اینجا ختم نمی شود و در مواردی استفاده می شود که یک فرد با وجودیکه ترس دارد اما قدرت انجام کارهای ترسناک، خطرناک یا پر ریسک را داراست.

شجاعت یک ویژگی خوب است که همه دوست دارند آنرا در وجودشان پرورش دهند.اما در نظر داشته باشید که شجاعت فقط فیزیکی نیست.چراکه داستان های رنگارنگی را در طول تاریخ در مورد شجاعت افراد مختلف شنیده ایم از فعالان اجتماعی مثل نلسون ماندلا که علیه بی عدالتی صحبت کرده اند تا کارآفرینانی مثل استیو جابز که برای دنبال کردن رویای خود ریسک های مالی را به جان خریدند.

بنابراین شجاعت انواع مختلفی دارد، از قدرت بدنی و استقامت گرفته تا استقامت ذهنی و نوآوری.

افرادیکه اضطراب بالایی دارند اغلب شجاعت کمتری دارند که این با یادگیری راه های کنترل اضطراب تا حد زیادی بهبود می یابد و کمک می کند فرد به شیوه شجاعانه تری رفتار نماید.


چگونه شجاع باشیم؟


اگر می پرسید چگونه شجاع باشیم باید بدانید که شجاعت چیزی نیست که با آن متولد شده باشید.شجاعت با گذشت زمان و کسب تجربیات زندگی و با کار کردن روی خودمان بدست می آید.باید شجاع بودن را تمرین کرد.شاید کمی زمان ببرد اما در نهایت شما نسبت به قبل پیشرفت می کنید و خودتان را با تجربیات جدید به چالش می کشید.

در ادامه یاد می گیریم که چگونه نترس باشیم؟

  •     بپذیرید که می ترسید: شجاعت به این معنا نیست که شما هرگز نمی ترسید بلکه یعنی شما با وجود اینکه ترس دارید اما جلو میروید.وقتی سعی می کنید احساس ترس را از خود دور کنید این حس قوی تر می شود چراکه به هرچیزی توجه کنید به آن قدرت می بخشید. پس در مورد احساسات خود صادق باشید آنرا بپذیرید اما به آن بها ندهید.بد نیست که در یک جای تنها با خودتان بلند بگویید که من فلان چیز می ترسم اینطوری آنرا عادی و معمولی جلوه می دهید.یا اینکه یک دفتر بردارید و در مورد احساستان بنویسید.خودتان را قضاوت نکنید و از جملاتی مثل من خیلی ترسو هستم استفاده نکنید.فقط بنویسید چه احساسی دارید و در حال حاضر از چه چیزی ترس دارید مثلا من از امتحان فردا می ترسم، من از تنها خوابیدن می ترسم و ….
  •     داستان های افراد شجاع را بخوانید: باید درک کنید که احساس شما طبیعی است.ترس از آمیگدال منطقه ای در مغز که به آنlizard brain می گویند سرچشمه می گیرد و همه آنرا تجربه می کنند اما شما می توانید با خواندن داستان افراد شجاع که بر ترسشان غلبه کرده اند یا با تماشای فیلم های انگیزشی با ترستان روبرو شوید.احساس کنید تنها نیستید و اینطوری به پذیرش برسید.
  •     ببینید علت ترس شما چیست: گاهی ما حتی نمی دانیم از چه چیزی می ترسیم که این به خودی خود باعث اضطراب می شود.زمان بگذارید و بررسی کنید که چه چیزهای باعث ترس شما می شود.مثلا من اگر اینکار را شروع کنم تمام پس اندازم را باید بدهم و از اینکه بی پول شوم ترس دارم، برای اینکه شاید این کار بصرفه نباشد میترسم، اگر فروش نداشته باشم نمی توانم اجاره مغازه را بدهم پس می ترسم و ….


گاهی اوقات علت ترس ، خجالت است.

  •     بررسی کنید ترس شما مفید است یا مضر: بعضی وقتها ما در شرایطی قرار می گیریم که واقعا باید بترسیم چون ترس ما منطقی است.خوب است که ایندو را از هم تفکیک کنیم .مثلا من ترس از چتربازی دارم چون هیچوقت دوره آن را نرفته ام و آموزش ندیده ام خب مسلما این ترس منطقی است و اصلا نباید در چنین زمانی شجاعت به خرج بدهیم و جان خودمان را به خطر بیندازیم.اما در مقابل فردی می گوید من از تنها سفر کردن می ترسم.وقتی رسیدم کجا بروم، چطور از خودم در شرایط خطرناک دفاع کنم و … اینها ترس های غیر منطقی است و شما باید روی شجاعت خود برای تنها سفر کردن کار کنید.
  •     یاد بگیرید اهل ریسک باشید: خیلی وقتها ما بخاطر اینکه ممکن است در طی انجام کاری آسیب ببینیم از آن کناره گیری می کنیم اما یکی از راه های شجاع بودن این اس که بپذیریم همه چیز ریسک دارد.ترس از شکست یا آسیب مانع پیشرفت میشود.سعی کنید برچسب موفقیت یا شکست به چیزی نزنید.زیرا شکست معنا ندارد و در پی آن تجربه و آگاهی بدست می آید.
  •     الگوبرداری کنید: اگر میخواهید دست به کاری بزنید اما ترس اجازه شروع را نمی دهد دنبال الگویی بگردید که اینکار را کرده است.ببینید چطور شروع کرده، چطور با شرایط روبرو شده و … این باعث می شود انگیزه بگیرید تا شجاعانه تر عمل کنید.
  •     از منطقه امن خود خارج شوید: برای اینکه چیزهای جدید را امتحان کنید و بر ترستان غلبه کنید باید از منطقه امن خود خارج شوید.پرورش شجاعت مستلزم این است که کارهای تکراری را کنار بگذارید و اقدامی کنید که تابحال نکرده اید.


شجاعت در زندگی

برای کسب شجاعت در زندگی چکار کنیم؟ ما هرورز با ترس های زیادی در زندگی دست و پنجه نرم می کنیم.ممکن است مجبور به تغییر شغل شویم، بی عدالتی ببینیم و بترسیم حرف بزنیم، علاقه مان را ابراز نکنیم و ….

اما یک چیزی در درون ما می گوید که اینطوری نمی توانی زندگی کنی باید شجاع باشی و برای خواسته هایت تلاش کنی.

ما در زندگی به دنبال رشد شخصی هستیم.رشد شخصی معنای زیادی دارد:تعیین هدف و تلاش برای رسیدن به آن، افزایش عزت نفس، پیدا کردن رسالت یا هدف، و …بزرگترین رشد ما از غلبه بر مشکلات و روبرو شدن با چالش ها بوجود می آید.دقیقا همانجایی که ترس از شکست، ترس از ناشناخته ها و … باعث می شود از حرکت کردن خودداری کنیم.وقتی اجازه می دهیم این ترسها مثل یک سد در مسیر زندگی قرار بگیرند رشد شخصی مان را با دستان خودمان متوقف می کنیم.بجای اینکه شجاعانه در دل ترسهایمان برویم خود را در پوسته تکراری حبس کرده و عقب نشینی می کنیم.

ترس همچنین می تواند بر جنبه های مختلف رشد حرفه ای ما تأثیر بگذارد. یکی از چیزهایی که ما را از موفقیت باز می دارد ترس از شکست است.مثلا شما میدانید که باید شغلتان را تغییر دهید اما فکر شکست شما را منصرف می کند یا باعث می شود برای خود بهانه بیاورید.بعضی وقتها هم ترس از شکست با ترس از اینکه به اندازه کافی خوب نباشیم گره می خورد که این هم مانع رشد حرفه ای می گردد.

بحث دیگر رشد عاطفی است که اگر نداشته باشیم نمی توانیم با موقعیت های استرس زا و غیر منتظره روبرو شویم.مهارت های عاطفی مثل تاب آوری، نظم عاطفی، بهبود هوش هیجانی و گسترس خود آگاهی باعث می شود تا در موقعیت های چالش برانگیز زندگی شخصی و حرفه ای بهتر عمل کنید.
حال که با جنبه های رشد یک انسان آشنا شدیم باید یاد بگیریم چطور شجاع باشیم:
مثبت فکر کنید:

بجای اینکه افکار و باورهای منفی در مورد خود داشته باشید سعی کنید اندیشه مثبت را جایگزین کنید.مثلا من مطمئنم فردا در جلسه دسته گل به آب میدم را با من مطئنم فردا خیلی خوب در جلسه صحبت می کنم جایگزین کنید.
تو دل ترس بروید:

دیل کارنگی نویسنده امریکایی می گوید کاری را که میترسید انجام دهید را انجام دهید زیرا این سریعترین و مطمئن ترین راه برای غلبه بر ترس است.خود را در موقعیت هایی قرار دهید که شما را می ترساند.وقتی انجامش دادید میبینید که اونقدرها هم سخت نبوده و اینگونه شجاع تر خواهید شد.
شجاع بودن را تبدیل به عادت کنید:

اگر یکبار بر ترس خود غلبه کردید باز هم ادامه دهید.با مواجه منظم با ترسها به یک آدم جسور، بی باک و شجاع تبدیل می شوید.فهرستی از کارهایی تهیه کنید که اگر نمیترسیدید آنرا انجام میدادید.بعد از ساده ترین آنها شروع کنید.


معیارهای شجاعت چیست؟


شجاعت یعنی چه؟ همانطور که قبلا گفتیم شجاعت یعنی با وجود اینکه می ترسیم اما تو دل ترس می رویم و آن کار را انجام می دهیم.

اما ملاک و معیارهای شجاعت چیست؟

  •     می ترسم اما عمل می کنم: ترس و شجاعت با هم برادرند.شجاعت به معنای نترسیدن نیست بلکه یعنی پیروزی بر ترس ها.پس در درجه اول ملاک شجاع بودن این است که با وجود ترس حرکت می کنید.
  •     از قلب و احساسم پیروی می کنم: شور و شوق و انگیزه چیزی است که ما را وادار به انجام یک کار می کند.در واقع اینکه دوست داریم کارهای خارق العاده کنیم، خودمان را به چالش بکشیم و سرشار از اشتیاق برای جلو رفتن هستیم نشان دهنده شجاع بودن ماست.
  •     در برابر سختی ها مقاومت می کنم: هنگام مواجه شدن با ناملایمات نمی خواهم به خودم بگویم که هیچ چیزی برای ترس وجود ندارد هیچ اتفاقی نیفتاده و … بلکه به خودم انرژی می دهم که تصمیم های درست بگیرم و شجاعانه از این سختی ها عبور کنم.خسته می شوم اما پا پس نمی کشم.استراحت می کنم و فردا دوباره به تلاشم ادامه می دهم.
  •     حتی اگر نتوانم تلاشم را می کنم: گاهی وقت ها نمی توانم به نتیجه برسم اما بدون توجه به نتیجه و آینده تصمیم میگیرم تلاش کنم و آن کار را انجام دهدم.حداقل این است که حرفم را زده ام حتی اگر صدایم بلرزد، تلاشم را کرده ام حتی اگر نتیجه ندهد.
  •     از دایره امنم خارج می شوم: تا زمانیکه به مکان های جدید نروم و با افراد جدید در ارتباط نباشم نمی توانم چیزهای جدیدی کشف کنم.باید از آشناها و از محیط همیشگی ام دل بکنم.خودم را به خالق بسپارم و بدنبال ماجراجویی و خلق چیزهای نو بروم.


هورمون شجاعت

آدرنالین و نورآدرنالین دو هورمون شجاعت هستند که در شرایط استرس زا نقش حیاتی دارند.زمانیکه در شرایط تهدید، استرس یا موقعیت خطرناک هستیم مغز نورآدرنالین یا همان نوراپی نفرین ترشح می شود تا شما را برای عکس العمل مناسب آماده کند.در چنین موقعیتی تمرکز، توجه و انگیزه ما بالاتر می رود، ضربان قلب، سطح قند خون  و اکسیژن خون افزایش پیدا می کند و ما برای جنگ یا گریز مهیا می شویم.

آدرنالین هم در شرایطی که یک استرس کوتاه مدت می گیریم بسرعت زیاد می شود و هدف ان هم تامین انرژی مورد نیاز بدن برای واکنش به یک اتفاق است.آدرنالین در واقع اثر مثبت و خوبی دارد احتمالا شنیده اید که موقع سوار شدن ترن هوایی، چتربازی و … آدرنالین بالا می رود و خیلی از افراد هم برای اینکه این هورمونشان زیاد شود و هیجان داشته باشند سراغ اینطور تفریحات و کارها می روند تا شجاعت خود را بسنجند.البته ادرنالین بیش از حد باعث اضطراب و بی قراری شده و برای بدن خوب نیست.



منبع: روان آگاه

چگونه پشتکار داشته باشیم؟

فکر می کنید چرا خیلی از ماها یه کاری رو نصفه نیمه رها می کنیم.احتمالا برای اینه که پشتکار نداریم. توی این مقاله می خوایم یاد بگیریم چگونه پشتکار داشته باشیم؟

چگونه پشتکار داشته باشیم؟


شروع هر کاری کمی سخت است اما سخت تر از آن ادامه دادن و پشتکار داشتن در کارهاست که همه افراد ندارند.ما در زندگی با چالش های متعددی روبرو می شویم و برای رسیدن به اهداف و خواسته هایمان بایستی از یکسری مراحل عبور کنیم یا به اصطلاح تکاملمان را طی کنیم.در این مسیر ممکن است سختی هایی وجود داشته باش، احتمال دارد ناامید و خسته شویم اما این بخشی از مسیر است و باید پشتکار داشته باشیم و ادامه دهیم تا به هدف نهایی خودمان برسیم.

اما برویم سراغ راهکار ها تا ببینیم چگونه پشتکار داشته باشیم؟

  • دنبال علاقه تان بروید


برای اینکه پشتکار داشته باشیم در درجه اول باید هدفی را انتخاب کنیم که در راستای علایق ماست.یعنی اگر شما بدنبال عشق و علاقه تان بروید مطمئنا انگیزه بالاتری برای رسیدن به هدف خواهید داشت و همین انگیزه باعث می شود شما پشتکار داشته باشید و ادامه دهید.

  • هروقت خواستید کمک بگیرید


کمک گرفتن اصلا نشانه ضعف نیست.اتفاقا اینکه عزت نفس داشته باشید و در مواقع نیاز از دیگران کمک بگیرید بسیار خوب است.

ماندن در یک مساله و حل نکردنش باعث می شود از دنبال کردن هدفتان منصرف شوید.بنابراین اگر در طی مسیر یه مشکلی خوردید یا گیر کردید حتما از نظرات افراد متخصص کمک بگیرید.

  •  عجول نباشید


فکر نکنید با اولین تلاش باید به هدف برسید و برای رسیدن به نتیجه عجله نکنید.چون اینکار باعث می شود شما ناامید شوید.وقتی به خودتان می گویید باید تا اخر این هفته به هدفم برسم این ذهنیت را ایجاد می کنید که اگر به هدف نرسم دیگه فایده ندارد و از این کار دست میکشم.یعنی با دستان خودتان پشتکار را نابود می کنید.

به خود فرصت بدهید، یادتان باشد ادم های موفق با اولین شکست کنار نکشیدند، قوی تر شدند و باز هم با انرژی بیشتر ادامه دادند تا به هدفشان رسیدند.

  • بیاد بیاورید که از چه چالش هایی گذر کردید


وقتی احساس می کنید می خواهید همه چیز را رها کنید فورا از کار دست بکشید و به این فکر کنید که تا به امروز چه قدم هایی برای هدفتان برداشته اید.روزهای سخت و چالش برانگیزتان را بیاد بیاورید و به خودتان انگیزه بدهید که اینبار هم از پس مشکلات بر می آیید و به هدف می رسید.کافیست به تفریح مورد علاقه تان بپردازید و کمی تجدید قوا کنید.سپس با اشتیاق ادامه دهید.

  • چشم انداز روشنی داشته باشید


وقتی بدانید که دقیقا چه مسیری را باید بروید و از آنچه در زندگی شخصی و حرفه ای تان می خواهید نقشه ذهنی داشته باشید بهتر می توانید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را برای رسیدن به مقصد سازمان دهی نمایید.و همین روشن بودن مسیر باعث پشتکار و دنبال کردن مسیر خواهد شد.

  • در خصوص هدفتان با کسی صحبت نکنید


معمولا ما به محض شروع کردن یک کار آنرا به همه ی اطرافیانمان اطلاع می دهیم.این کار هم می تواند جنبه مثبت داشته باشد هم منفی.خیلی وقت ها افراد با نظرات خاص خودشان شما را منصرف می کنند و شک به جانتان می اندازند.اما اگر فردی کنار شماست که همیشه حمایتتان می کند و در مواقع حساس شما را تشویق میکند تا به کارتان ادامه دهید بد نیست که این فرد را در جریان کار خود قرار دهید تا به محض اینکه خواستید پا پس بکسید حداقل انرژی و ساپورت های این شخص جلوی شما را بگیرد.


  • خودتان را تشویق کنید


جلوی افکار منفی را بگیرید چون فکر منفی اولین عاملی است که جلوی شما را میگیرد.منفی نگری باعث می شود شما مدام به خودتان بگویید که توانایی ادامه کار را ندارید، از پس مشکلات بر نمی آیید، خواسته شما غیر ممکن است و …

پس خودتان را تشویق کنید.هر قدمی که بر میدارید حتی اگر کوچک بود به خودتان بگویید دیدی توانستی پس بقیه راه را هم میروی و به مقصد میرسی.تشویق می تواند یک کادوی موردعلاقه تان باشد یا یک فیلم یک وعده غذا و …

خود تشویقی با خود شیفتگی متفاوت است.


پشتکار افراد موفق


همه ی ما می دانیم که پشتکار افراد موفق باعث شده انها الان در جایگاهی باشند که آرزوی خیلی هاست.وقتی زندگینامه افراد موفق را مطالعه می کنیم متوجه می شویم که انها با وجود سختی ها و ناملایمت ها هیچوقت تسلیم نشده اند و به کارشان ادامه داده اند.در زیر نمونه برخی از این افراد موفق اورده شده است:

استیو جابز در ۲۰ سالگی اپل را در گاراژ منزل راه اندازی کرد و در عرض یک دهه شرکت را به ۲ میلیارد دلار رساند اما در ۳۰ سالگی از همان شرکت اخراج شد و معتقد بود که اخراجش از اپل بهترین اتفاق زندگی اش بوده است چون این فرصت را به دست اورد تا خلاقانه تر فکر کند و لذت راه اندازی یک شرکت دیگر را تجربه کند.

جابز یک شرکت نرم افزاری با نام NeXT تاسیس کرد که این شرکت توسط اپل خریداری شد.این باعث شد جابز به شرکت سابق بازگردد و به محبوبیت این شرکت بیفزاید.

سایمون کاول فردی که نماد موسیقی پاپ است.او در سن ۱۵ سالگی مدرسه را رها کرد.شرکتی بنام E&S Music را تاسیس کرد اما بعد از مدتی با بدهی های زیاد مجبور شد به خانه والدینش برگردد.سایمون هیچوقت دست از رویاهایش برنداشت و در یک شرکت کوچک مشغول بکار شد.و در نهایت با راه اندازی American Idol  و X-Factor به شهرت رسید و به یک فرد ثروتمند در دنیای موسیقی مبدل شد.


پشتکار در روانشناسی


پشتکار در روانشناسی یعنی فرد با وجود مشکلات و موانع هدفش را دنبال می کند.به قول معروف می گویند”کار را که کرد آنکه تمام کرد”.پشتکار ارتباط نزدیکی با انگیزه، انعطاف پذیری، اراده، اشتیاق و مسئولیت پذیری دارد.


چگونه پشتکار و اراده قوی داشته باشیم


وقتی اسم پشتکار و اراده قوی به میان می آید همه ی ما یاد تلاش زیاد و سختی کشیدن میفتیم در صورتیکه اصلا اینطور نیست.ما از کودکی تفاوت بین ایندو واژه را خوب متوجه نشده ایم.خیلی از شما می پرسید چگونه پشتکار و اراده قوی داشته باشیم ؟ برای داشتن پشتکار و اراده قوی باید یک هدف با ارزش برای خودتان داشته باشید.هدفی که هر روز شما را تحریک کند که یک قدمی در جهت رسیدن به ان بردارید.در واقع پشتکار و اراده قوی از انگیزه بالا و علاقه می آید.مثلا من می خواهم یک مربی ورزشی بشوم و به رشته یوگا بسیار علاقه مندم.برای اینکه به هدف خودم که مربی شدن است برسم بایستی بصورت مداوم کلاس یوگا بروم و اموزش ببینم.برای من که این حرفه را دوست دارم هر روز کلاس یوگا رفتن اصلا سخت نیست اتفاقا لذت است.چون هر روز برای کاری که دوست دارم قدم برمیدارم و تلاش می کنم.این یعنی پشتکار و اراده قوی.یعنی برای هدفم اقدام عملی انجام دهم نه اینکه سختی بکشم.

پس پشتکار و اراده را مترادف با سختی کشیدن ندانید چون اگر سراغ چیزی بروید که دوست دارید هرگز از ان دست نمی کشید و خود به خود در آن پشتکار و اراده دارید.



منبع: روان آگاه