لایکها، نظرات و پستهایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم، ممکن است بیاهمیت به نظر برسند، اما مهم هستند. آنها عناصری را تحریک میکنند که از ما انسان میسازند، یعنی اعتیادها، خواستهها، اضطرابها و شادیهای ما. در این مطلب میخواهیم روانشناسی شبکه های اجتماعی را بررسی کنیم. رسانههای اجتماعی با سلامت روان ما در ارتباط هستند.
بیولوژی شبکههای اجتماعی: دوپامین و اکسیتوسین
شبکه اعتیاد به شبکههای اجتماعی یک چیز خیالی نیست، بلکه به لطف دو ماده شیمیایی که مغز ما تولید میکند، کاملاً واقعی هستند: دوپامین و اکسیتوسین.
دوپامین
دانشمندان قبلاً فکر میکردند دوپامین یک ماده شیمیایی لذتبخش در مغز است، اما اکنون میدانیم که آنچه در واقع ایجاد میکند، نیاز است. دوپامین باعث میشود که بخواهیم، طلب کنیم و در جستجو آن چیز برآییم. ترشح این ماده با غیرقابل پیشبینی بودن، با تکههای کوچک اطلاعات و نشانههای پاداش تحریک میشود، که اینها همه از ویژگیهای اصلی شبکههای اجتماعی هستند. شبکه دوپامین به قدری قوی است که مطالعات نشان دادهاند مقاومت در برابر پست گذاشتن برای افراد سختتر از ترک سیگار و الکل است.
اکسیتوسین
۱۰ دقیقه پس از پست گذاشتن یا فعالیت در شبکههای اجتماعی، سطح اکسیتوسین تا ۱۳ درصد افزایش مییابد. این مقدار هورمون در خون افراد در روز عروسی آنها یافت میشود. تمام مزایای اکسیتوسین، یعنی کاهش سطح استرس، احساس عشق، اعتماد، همدلی، سخاوت، با شبکههای اجتماعی نیز همراه است.
بنابراین، به خاطر دوپامین و اکسیتوسین، فعالیت در شبکههای اجتماعی نه تنها با احساسات بسیار خوبی همراه است، بلکه ترک آن نیز واقعاً سخت میشود.
فعالیت در شبکههای اجتماعی: چرا پست میگذاریم، به اشتراک میگذاریم، لایک میکنیم و نظر میدهیم؟
در این قسمت از بررسی روانشناسی شبکه های اجتماعی میخواهیم علل روانشناختی فعالیتهای رایج در شبکههای اجتماعی را مرور میکنیم.
چرا در شبکههای اجتماعی پست میگذاریم؟
این که دوست داریم درباره خودمان صحبت کنیم، امر جدیدی نیست. انسانها حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از کل گفتار را به صحبت در مورد خودشان اختصاص میدهند. اما در فضای آنلاین این رقم به حدود ۸۰ درصد از پستهای به اشتراک گذاشته شده میرسد که جهش بزرگی است!
چرا؟ صحبت کردن چهره به چهره به توان عاطفی و روانی بیشتری نیاز دارد. زمانی برای فکر کردن به آنچه میگوییم، سرنخهای صورت و زبان بدن نداریم. در حالی که در فضای آنلاین وقت فکر کردن و اصلاح نوشته را داریم. این همه چیزی است که روانشناسان آن را خودبیانگری میخوانند: نمایش خویشتن به شکلی که میخواهیم دیگران ما را ببینند. احساس خودبیانگری در شبکههای اجتماعی به حدی است که تحقیقات روی روانشناسی شبکه های اجتماعی نشان میدهد افراد از مشاهده پروفایل خود احساس عزت نفس بالایی میکنند.
چرا در شبکههای اجتماعی پست به اشتراک میگذاریم؟
اگر ما اینقدر دوست داریم در مورد خودمان صحبت کنیم، چه چیزی باعث میشود چیزی از دیگران را نیز به اشتراک بگذاریم؟ انتقال اطلاعات انگیزه مهمی است که در انسان نهفته است. فقط فکر به اشتراکگذاری، حتی قبل از اجرای فکر، مراکز پاداش مغز ما را فعال میکند.
خودنمایی، تقویت روابط
اولین علت به اشتراکگذاری مطالب، به تصویر خودمان برمی گردد: ۶۸ درصد از مردم میگویند که مطالب مختلف را به اشتراک میگذارند تا دیگران درک بهتری از این داشته باشند که آنها چه کسی هستند و به چه چیزی اهمیت میدهند.
اما بزرگترین دلیلی که ما به اشتراک میگذاریم مربوط به افراد دیگر است: ۷۸ درصد از مردم میگویند که محتواهای مختلف را به اشتراک میگذارند زیرا به آنها کمک میکند تا با مردم ارتباط برقرار کنند.
آزمایشها روی روانشناسی شبکه های اجتماعی نشان دادهاند که بهترین پیشبینیکنندههای ایدههای مسری در مغز با بخشهایی مرتبط است که بر افکار ما در مورد دیگران تمرکز میکنند. این بدان معناست که محتوای طراحی شده برای شبکههای اجتماعی لازم نیست برای یک گروه بزرگ جذاب باشد، فقط باید برای یک شخص خاص جذاب باشد.
اعتبار اجتماعی
و هنگامی که نوع مناسبی از محتوا را به اشتراک میگذاریم، اعتبار اجتماعی به دست میآوریم، به عبارتی سهام ما افزایش مییابد. ۶۲ درصد از مردم میگویند وقتی دیگران نسبت به آنچه در شبکههای اجتماعی پست میکنند واکنش مثبت نشان میدهند، احساس بهتری نسبت به خود دارند.
چرا در شبکههای اجتماعی لایک میکنیم؟
فیس بوک، با بیش از ۲ میلیارد کاربر فعال ماهانه، نمونهای عالی از پلتفرمی است که مردم در آن علاقه به لایک کردن دارند. در واقع، از زمانی که فیس بوک دکمه «لایک» را طراحی کرد، بیش از ۱.۱۳ تریلیون بار از آن استفاده شده است که این تعداد روز به روز در حال افزایش است. دلیل لایک کردن تمایل به حفظ کردن روابط است. وقتی پستهای یکدیگر را دوست میداریم و لایک میکنیم، به رابطه ارزش میبخشیم و این صمیمیت را تقویت میکنیم.
همچنین، تحقیق روی روانشناسی شبکه های اجتماعی نشان میدهد لایک کردن یک اثر متقابل ایجاد میکند، به عبارتی خود را موظف میدانیم افرادی را لایک کنیم که قبلا ما را لایک کردهاند. در اینستاگرام نیز شاهد رفتار متقابل هستیم. تگ شدن یا دریافت دایرکت باعث میشود فرد احساس کند که باید پاسخ دهد یا رفتار متقابلی انجام دهد.
چرا کامنت میگذاریم؟
اکثر بازاریابان معتقدند گفتگو با مشتریان بسیار مهم است و این تعامل باعث حمایت طولانی مدت میشود. اما عجیب است که مشتریان این طور حس نمیکنند. یک نظرسنجی از بیش از ۷۰۰۰ مصرف کننده نشان داد که تنها ۲۳٪ گفتند که با یک برند رابطه دارند. از بین افرادی که این کار را انجام دادند، تنها ۱۳ درصد افراد از تعاملات مکرر با برند به عنوان دلیلی برای داشتن رابطه نام بردند. مصرف کنندگان میگویند ارزشهای مشترک محرک بسیار بزرگتری برای کامنت گذاشتن و برقراری رابطه با یک برند است.
کامنت گذاشتن بسیار قدرتمند است. ۸۵ درصد از افراد معتقدند که خواندن پاسخهای دیگران در مورد یک موضوع به درک و پردازش اطلاعات و رویدادها کمک میکند. این بدان معناست که کامنتها در واقع این قدرت را دارند که نظر ما را تغییر دهند.
پدیدههای شبکههای اجتماعی: سلفی، ایموجی و نوستالژی
تا اینجا ما فقط به چیزهای جالب و منحصر به فرد سطحی را در مورد شبکههای اجتماعی بررسی کردهایم. حالا میخواهیم مسئله را کمی عمیقتر بررسی کنیم.
جنون سلفی
از لحاظ تاریخی، پرتره به منظور ثبت وضعیت و کنترل نحوه درک دیگران از تصویر ما خلق شدند. اما سلفی امروزه به ما کمک میکند که خودمان را درک کنیم. «خود شیشهای» یک مفهوم روانشناختی است که میگوید ما هرگز نمیتوانیم خودمان را بهطور واقعی ببینیم، بلکه به بازتاب خود از دیگران نیاز داریم تا بفهمیم چه کسی هستیم.
روانشناسی شبکه های اجتماعی عنوان میکند عکسهای سلفی از این نظر اهمیت دارند که توجه را بیشتر از هر چیزی به صورت جلب میکنند. عکس پروفایل اولین جایی است که توجهات در فیس بوک و سایر شبکههای اجتماعی به آن جلب میشود.
در اینستاگرام، احتمال دریافت لایک برای تصاویر حاوی چهره انسان ۳۸ درصد بیشتر است و ۳۲ درصد بیشتر احتمال دارد که کامنت دریافت کند. مشاهده چهرهها میتواند احساس همدلی در ما ایجاد کند. در یک آزمایش مشخص شد که وجود تصویر بیمار در پرونده پزشکی او باعث میشود پزشک تعهد بیشتری نسبت به درمان او داشته باشد.
قدرت ایموجی در شبکههای اجتماعی
بسیاری از ما از آن آگاه نیستیم، اما در مکالمه چهره به چهره از حالتهای صورت یکدیگر تقلید میکنیم. این حالت سرایت عاطفی خوانده میشود و بخش بزرگی از نحوه ایجاد ارتباط بین انسان هاست. به صورت آنلاین، این عنصر حیاتی همدلی را با استفاده از شکلکها و ایموجیها بازسازی میکنیم، به طوری که روزانه ۱۰ میلیارد ایموجی در سراسر جهان ارسال میشود.
نوستالژی شبکههای اجتماعی
گاهی اوقات شبکههای اجتماعی، و زندگی، آنقدر سریع پیش میروند که میخواهیم سرعت همه چیز کم شود. اینجاست که نوستالژی وارد میشود و این اشتیاق به گذشته میتواند یک استراتژی شگفتانگیز برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی مدرن باشد. نوستالژی در همه فرهنگها جهانی است و به ما احساس پیوند اجتماعی، احساس دوست داشته شدن و محافظت میدهد. این احساس باعث میشود در مورد پول متفاوت فکر کنیم. روانشناسی شبکه های اجتماعی نشان میدهد وقتی از مردم خواسته میشود به گذشته فکر کنند، به احتمال بیشتری به دیگران پول میدهند و حاضرند برای محصولات پول بیشتری بپردازند.
این روزها نوستالژی سرعت بیشتری پیدا کرده و اشتهای بیشتری برای آن وجود دارد. بنابراین، برای ایجاد نوستالژی در بازاریابی لازم نیست به تاریخ صد ساله رجوع کنیم. همه آنچه نیاز داریم یک دوره زمانی است که بازار هدف نسبت به آن احساس نوستالژی کند. مثلا برای جلب مشارکت بازار هدف کافی است اشارهای به یک مقطع زمانی محبوب (مثلا کتابها و محصولات دوره دبستان آنان) یا یک آیتم پرفروش قدیمی در دوره کودکی افراد داشته باشیم.
ایموجی شبکههای اجتماعی: جنبههای تاریک و روشن
اگر بخواهیم در مورد روانشناسی شبکه های اجتماعی صحبت کنیم، نمیتوانیم مطالعات مربوط به اثرات منفی آن را نادیده بگیریم. برخی میگویند که شبکههای اجتماعی ما را تنهاتر، منزویتر و افسردهتر میکنند. و علم این مسئله را تایید میکند. مثلا در مورد مسئله مقایسه اجتماعی، همه ما تمایل داریم ارزش خود را در مقایسه خودمان با دیگران ارزیابی کنیم. این مسئله میتواند منجر به احساس ناامنی شود، چراکه دائماً خودمان را با جریان زندگی دیگران مانند تولد نوزادان جدید، نامزدی ها، کسب مشاغل جدید مقایسه میکنیم. حسادت در اینستاگرام بیداد میکند و فشار روانی زیادی به فرد وارد میکند.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی میتوانند ما را متحد کنند. اگر تا به حال در مورد یک فقدان در زندگی یا یک چالش شخصی چیزی در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته باشید، احتمالاً با حمایتی از سوی دوستان و اطرافیان روبه رو شدهاید که انتظار آن را نداشتهاید.
گذراندن وقت در شبکههای اجتماعی با همدلی مجازی مرتبط است که این احساس به دنیای واقعی نیز منتقل میشود. پس شبکههای اجتماعی میتوانند ناامنیهای ما را در خود جذب کنند و مزایایی داشته باشد: دیدن آن در خود، تشخیص آن در دیگران، انتقال آن. به ما این امکان را میدهد که کمی صمیمیتر، کمی همدلتر، و به کسی که واقعاً میخواهیم باشیم نزدیکتر باشیم.
منبع: سیمیاروم